احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:منوچهر - ۱۵ قوس ۱۳۹۳
وزیر داخلۀ پیشینِ کشور در سخنرانییی که پیرامون عدم همکاری صادقانۀ پاکستان داشت، تذکر داد که جاسوسانی در نهادهای امنیتیِ کشور مصروف فعالیت استند. اما او از این جاسوسان به گونۀ روشنی نام نبرد.
این نخستینبار نیست که یک مقامِ بلندرتبۀ دولتی از حضور فعالِ جاسوسان در نهادهای امنیتی و در کل، در اداراتِ دولتی سخن میگوید. رییس جمهورِ پیشین بارها از دستِ این جاسوسان شکایت کرده بود، اما نه خود و نه هیچ کسِ دیگر در صددِ پاککاریِ ساختارهای امنیتی برنیامد.
جالب اینجاست که آقای داوودزی پس از یک سال فعالیت در پست وزارت داخله، اکنون معترف به چنین واقعیتی شده است. چنانکه رییس جمهور پیشین هم در اواخر حکومتش، از جال در همتنیدۀ جاسوسان در نهادهای دولتی سخن گفت.
این نوع اعترافهای محافظهکارانه غیر از این نکته چیزی را نشان نمیدهد که عنکبوتِ نهادهای جاسوسیِ کشورهای همسایه چنان در رگ رگِ ادارههای افغانستان تار تنیده که حتا مقامات را هم هراسان کرده است؛ به گونهیی که پس از اتمام دورۀ کاریشان و پس از هزار محاسبه با خود، به واقعیتِ جاسوسان معترف میشوند. به راستی هم که نفسِ گسترش حملات انتحاری و اینکه طالبان هر گاهی که بخواهند میتوانند جاهای مشخصی را مورد حمله قرار دهند، خود شاهد این مدعاست. به این معنا که چنین حملاتِ حسابشده و گسترده، فقط از عهدۀ یک سیستم قویِ استخباراتی برمیآید که بدون آن، طالبان هیچ کاری را نمیتوانند انجام دهند.
بنابراین دانسته میشود که مسالۀ حضور و فعالیتِ جاسوسان در نهادهای امنیتی، بسیار پیچیدهتر و در عین حال گستردهتر از آن است که تصور میگردد و احتمالاً از مهمترین چالشها فراراه دولت وحدتِ ملی خواهد بود.
یقیناً که مبارزه علیه عناصر بیگانه از نهادهای امنیتی، مستلزم میکانیسمِ مشخص و پیگیری است که تا کنون وجود نداشته است.
در گام نخست، راههای ورود این عناصر به نهادهای امنیتی باید در نظر گرفته شود. از دیرگاهی به این طرف، میکانیسم جلب و جذب افراد در نهادهایی چون وزارت دفاع، داخله و ریاست امنیت ملی مورد نقد بوده است. چهگونهگیِ جلب و جذبِ افراد در این نهادها نشان میدهد که بهسادهگی هر کسی میتواند وارد دستگاههای امنیتی گردد.
شرایط جذب بسیار سهلتر از آن است که در کشورهای دیگر برای خدمت در نظام امنیتی در نظر گرفته شده است. اگر شرایط جلب و جذب یک مقدار دشوارتر و محتاطانهتر گردد، بدیهی است که راههای ورودِ جاسوسان به نهادهای امنیتی تا حد زیادی مسدود میگردد.
نکتۀ دیگر مسالۀ فساد است که آنهم به نوبۀ خود بستهگی به گسترش فسادِ روزافزون در کل نهادهای دولتی دارد. به این معنا که با پول و تطمیع، میشود خیلی از افراد مهمِ امنیتی را به خدمت درآورد؛ روشی که همۀ نهادهای استخباراتی برای اجیر کردنِ مأموران کشورهای مخالفشان انجام میدهند. شکی نیست که بسا از جاسوسانِ موجود در نهادهای امنیتی، از سوی استخبارات بیگانه خریداری شده اند. محو فساد و اینکه چهگونه نیازهای مالیِ کارمندان و مأموران ارگانهای امنیتی را از میان برد، تنها راهیست که بازهم دست نفوذ استخبارات منطقه را میبندد.
نکتۀ دیگر اما شناسایی و معرفیِ جاسوسان حاضر است که گاهی از سوی نهادهای مربوط شناخته شده اند. آقای داوودزی در همین سخنرانیاش گفته است که برخی از این جاسوسان را شناسایی و به نهادهای عدلی معرفی کرده است، اما نهادهای عدلی کار بهخصوصی را برای مجازات آنان انجام نداده اند. حالا روشن نیست که چهگونه این جاسوسان کشف و معرفی شده اند و چرا نهادهای عدلی در این مورد خاموشی اختیار کرده اند!
پیکار و مبارزه علیه جاسـوسان و استخباراتِ منطقه نباید اینگونه سطحی باشد. دست کم چنین مبارزهیی نیازمندِ آن است که همه از چهگونهگیِ آن اطلاع داشته باشند؛ طوری که اگر آن جاسوسان به دادگاه معرفی شده اند، باید چهرههایشان در رسانهها نیز افشا میگردید که حداقل جلو معافیتِ پس از محاکمه را میگرفت. بیتردید اگر همینگونه و بدون سروصدا عناصر بیگانه در نهادهای امنیتی شناخته شده و بعد به نهادهای عدلی معرفی شوند، دستهایی وجود دارند که به سادهگی گریبانِ آنان را از طناب قانون نجات میدهند.
بنابراین باید یک مبارزۀ جدی و همهگانی علیه جاسوسان راه بیافتـد. ورنه، چنین عملکردهای نمادین و پنهانی نتیجۀ مثمری نخواهد داشت.
Comments are closed.