احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:دو شنبه 17 قوس 1393 - ۱۶ قوس ۱۳۹۳
نشست لندن پیش از آنکه کدام دستاورد سیاسی و یا اقتصادی داشته باشد، دستاورد فرهنگی داشت؛ اینکه جامعۀ مدنی افغانستان چهگونه جامعهیی است و چهقدر نام از ماهیت به دور افتاده است!
بر بنیاد گزارشها، حدود ۴۵ تن از اعضای فعال جامعۀ مدنی در این نشست شرکت داشتهاند اما موقع برگشت، شماری از فعالانِ منسوب به جامعۀ مدنی، غایب شده اند. چنین عملی در شبکههای اجتماعی سروصداهایی را برانگیخت. شماری این عمل را فقط به چند فعالِ رسانه نسبت دادند، شماری وقوع چنین اتفاقی را تکذیب کردند و شماری نیز ابراز کردند که گویا این افراد خود را در پوستِ فعال جامعۀ مدنی جا زده بودند و انتقاد اصلی باید متوجه گروهی باشد که این افراد را برای سفرِ لندن گزینش کرده بودند.
در هر صورت، این سروصداها دو نکتۀ مهم و اساسی را به بار نشاند: یکی اینکه هنوز شناخت دقیقی از جامعۀ مدنی در افغانستان شکل نگرفته است و هنوز بسیار وقت مانده تا این مفهوم در معنای اصلیاش در جامعه جا بیـفتد. دوم اینکه تصور بسیار خام و نادرست از مفهوم جامعۀ مدنی در افغانستان شکل گرفته است که آنهم به نحوۀ چهگونهگیِ ایجاد برخی از انجوها زیر نام نهادهای جامعۀ مدنی ربط دارد.
پس از نشست بنِ نخست و نیز اینکه پای جامعۀ جهانی به افغانستان باز شد، شماری از کشورهای کمککننده به نیتِ تقویتِ جامعۀ مدنی شماری از نهادها را ایجاد کردند تا فعالیتهای انتقادی و نظارتی بر کارکرد دولت داشته باشند. اما وجود فساد گسترده و عدم شناختِ دقیق از جامعۀ افغانستان باعث شد که این نهاد در حد انجوهای شخصی تقلیل بیابد. از آن به بعد، چند نهاد مشخص نمایندۀ تامالاختیار جامعۀ مدنی شـد.
کارکرد این انجوها هم در سیزده سال گذشته منحصر بوده به شماری از فعالیتهای نمایشی. در واقع این فعالیتهای نمایشی هم برای جلب رضایتِ دونرهای خارجی است که با آن، بخشی از زمینههای مصارفاتیشان را نشان میدهند. بخش دیگر هم که از راههای گوناگون حیفومیل میشود.
حالا چنین امری باعث شده که اغلب بیندیشند که جامعۀ مدنی یعنی همین چند شخصِ معینی که هر روز در رسانهها و از آدرس انجوها، به اعتبار جامعۀ مدنی حرف میزنند و یا در هر فرصت برابرشده، به سفرهای گوناگون و به همایشهای متعدد میروند و در آنجا از آدرس جامعۀ مدنی سخن میپراکنند.
این امر باعث شده که حتا فعالانِ رسانهها را عضو جامعۀ مدنی ندانند، حالا بماند که مثلاً اتحادیههای صنفی، اتحادیههای کارگری و دهها اتحادیه دیگر را در زمرۀ جامعۀ مدنی قرار دادن، کفرِ محض شمرده میشود!
در هر حال، جانِ کلام این است که در افغانستان جامعۀ انجویی را به جای جامعۀ مدنی قلمداد کردهاند و به همین دلیل است که هم معنا و هم نقش جامعۀ مدنی در میان مردم شکلِ دیگری پیدا کرده است.
بیتردید که فعالان جامعۀ انجویی، به دنبال منافع شخصیِ خودشان هستند و آنچه را به نام فعالیت مدنی به خود ربط میدهد، جز پوستهیی نیست برای فعالیتهای مادیشان. نشست لندن این نکته را به اثبات رسانید و حالا گمان بر آن است که وقت بازشناسیِ فعالیتهای انجویی زیر نام جامعۀ مدنی فرا رسیده است. شکی نیست که این بررسی میتواند سرنخ گم شدنِ میلیونها دالر پول کمکِ جامعۀ جهانی را در افغانستان باز یابد و نیز رشتۀ دهها فعالیتِ مادی و مدنی را از دست لمپنها و دزدانِ انجویی باز ستاند.
البته به شرط آنکه در کنار چنین کاری، نقش و ماهیت جامعۀ مدنی نیز بازتعریف گردد؛ امری که در حوصلۀ مقالۀ حاضر نیست اما تاریخ نشان داده که جامعۀ مدنی امروزه یک ارزش بشری است و فعالیتِ این جامعه در تمامی کشورهای جهان بسیار سازنده و موثر بوده است. بازتعریف این جامعه دست کم، ماهیت اصلی جامعۀ انجویی افغانستان را نشان میدهد.
Comments are closed.