احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:دو شنبه 1 جدی 1393 - ۳۰ قوس ۱۳۹۳
بخش سوم و پایانی
شان مک میکین، استادیار تاریخ در دانشگاه کچ، استانبول
اتریش مجارستان، آلمان، روسیه، فرانسه، بریتانیا و صربستان
جستوجوی پاسخهای ساده و راضیکننده در ذاتِ بشر است. به همین دلیل هم نظریۀ مقصر بودنِ آلمان در شروع جنگ تا به امروز پابرجاست. بعد از حادثۀ سارایوو، اتریش مجارستان با داشتن حمایت و “چک سفید” از جانب برلین، موضع سفت و سختی در قبالِ صربستان اتخاذ کرد. بدون این پشتگرمی، جنگ جهانی اول قطعا آغاز نمیشد. پس آلمان در شروع جنگ مقصر است. اما در عین حال باید توجه داشت که اگر توطیۀ تروریستی طراحی شده در بلگراد (پایتخت صربستان) نبود، آلمانیها و اتریشیها با چنین انتخاب وحشتناکی روبهرو نمیشدند.
در برلین و وین رهبران غیرنظامی سعی کردند درگیری را به منطقۀ بالکان محدود نگاه دارند. روسیه که به نوبۀ خود از پاریس “چک سفید” گرفته بود، تصمیم گرفت که جنگ اتریش و صربستان را به کل اروپا بکشاند. در ادامه با ورود بریتانیا، جنگی که اروپایی شده بود، به منازعهیی جهانی تبدیل شد. روسیه پیش از آلمان، فرمان بسیج نیروهایش را صادر کرد. در گرفتن این جنگ که در آن فرانسه و بریتانیا در حمایت از صربستان و روسیه مقابل قدرتهای مرکزی قرار گرفتند، نتیجۀ مطلوب روسیه بود، و نه آلمان. هیچیک از قدرتها بیتقصیر نبودند. همۀ پنج قدرتِ بزرگ درگیر جنگ در کنار صربستان در بهراه افتادن این جنگِ بزرگ مقصر بودند.
پروفسور گری شفیلد، استاد مطالعات جنگ، دانشگاه ولورهمپتون
اتریش مجارستان و آلمان
جنگ را رهبران آلمان و اتریش مجارستان شروع کردند. وین از فرصتی که قتل ولیعهد در اختیارش قرار داده بود، برای نابود کردن رقیب بالکانیاش، صربستان، استفاده کرد. اتریشیها بهخوبی میدانستند که روسیه به عنوان مدافع صربستان نظارهگر صرف نخواهد بود، و ممکن است جنگی بزرگ اروپا را فرا بگیرد.
آلمان در حالی اعلام حمایتِ بدون قید و شرط از اتریش کرد که بهخوبی از عواقب احتمالی این اقدام آگاه بود. آلمان سعی کرد اتحاد فرانسه و روسیه را بشکند و کاملاً آمادۀ پذیرفتن خطر ناشی از وقوع یک جنگِ بزرگ بود. بعضی از نخبهگان آلمانی از دورنمای آغاز جنگی توسعهطلبانه استقبال میکردند. پاسخ روسیه، فرانسه و بریتانیا، دفاعی و در مقام واکنش بود. حداقل چیزی که در مورد عملکرد رهبران آلمان و اتریش در جریان بحران جولای ۱۹۱۴ میتوان گفت، این است که کاری که آنها با صلح جهانی کردند، خطر کردنی جنایتکارانه بود.
دکتر کاتریونا پنل، مدرس ارشد تاریخ، دانشگاه اگزتر
اتریش مجارستان و آلمان
به نظر من، مقامات سیاسی و دیپلماتیک در آلمان و اتریش مجارستان مسوول تبدیلِ منازعهیی محدود به بالکان، به جنگی اروپایی و نهایتاً جهانی بودند. آلمان در خانوادۀ امپراتوریهای اروپایی از نوعی عقدۀ “فرزند کوچکتر” رنج میبرد، و در سال ۱۹۱۴ تصور میکرد موقعیت مناسبی پیدا کرده تا با توسل به یک جنگ تهاجمی، توازن قوا را به نفعِ خود تغییر دهد.
آلمان روز ۵ جولای ۱۹۱۴ (۱۴ تیر ۱۲۹۳) با اعلام حمایت بیقید و شرط از امپراتوری در حال افولِ اتریش مجارستان به این کشور “چک سفید” داد. اتریش مجارستان سعی داشت کنترل خود بر صربستان یاغی را تجدید کند. این در حالی بود که آلمان میدانست این کار احتمالاً به جنگ با روسیه، متحد فرانسه و بریتانیا، منجر خواهد شد. اما از اقدامات اتریش مجارستان هم نباید چشم پوشی کرد. ضربالاجلی که این کشور در روز ۲۳ جولای برای صربستان تعیین کرد، طوری تهیه شده بود که پذیرفته شدن آن تقریباً محال بود. رد این ضربالاجل از سوی صربستان راه را برای اعلان جنگ از سوی اتریش مجارستان در روز ۲۸ جولای (۶ مرداد ۱۲۹۳)، و در نتیجۀ آن آغاز جنگ جهانی اول باز کرد.
دیوید استیونسون، استاد تاریخ بینالملل، مدرسۀ اقتصاد لندن
آلمان
بیشترین تقصیر متوجه دولت آلمان است. حاکمان آلمان با تشویق اتریش مجارستان به حمله به صربستان، امکان درگرفتنِ جنگ در بالکان را فراهم کردند. آنها بهخوبی میدانستند که این درگیری ممکن است ابعاد بزرگتری پیدا کند. خیلی بعید بود که اتریش مجارستان بدون حمایت آلمان چنین واکنش شدیدی نشان دهد. علاوه بر این، آلمانیها با دادن ضربالاجل به روسیه و فرانسه، بر شدتِ خصومتها در سطح اروپا افزودند.
بعد از رد این ضربالاجل، آنها همچنین به دروغ اعلام کردند که هواپیماهای فرانسوی شهر نورنبرگ را بمباران کردهاند. نکتۀ آخر اینکه آنها با حمله به لوگزامبورگ و بلژیک، معاهدات بینالمللی را نقض کردند، آنهم در حالی که میدانستند حمله به بلژیک به احتمال قریب به یقین به ورود بریتانیا به جنگ منجر خواهد شد. البته این بدان معنا نیست که عوامل دیگری هم در این میان تأثیرگذار نبوده، یا اینکه آلمان به تنهایی مسوول بروز جنگ بوده است. رفتار صربستان در قبال اتریش مجارستان بهشدت تحریکآمیز بود و به هر حال برای وقوع یک درگیری نظامی به دو طرف نیاز است. قدرتهای مرکزی شروع کنندۀ ماجرا بودند، اما دولت روسیه با حمایت فرانسه به استقبال درگیری رفت. بریتانیا میتوانست با روشن کردن پیشاپیش موضعش، جلوِ بروز درگیری را بگیرد، اما حتا بدون در نظر گرفتن موانعی که در سیاست داخلی برای انتخاب راهی جایگزین وجود داشت، نقش بریتانیا در این زمینه بیشتر منفعلانه بود، و نه فعالانه.
Comments are closed.