هنـوز ورق بـرنـگشـته است

گزارشگر:شنبه 20 قوس 1393 - ۱۹ جدی ۱۳۹۳

گزارش‌ها حاکی از آن است که مولانا فضل‌الرحمان، رهبر جمعیت علمای پاکستان نیز در ترکیب هیأتِ متشکل از شماری از رهبران سیاسیِ این کشور به کابل دعوت شده‌ بوده است. این سفر به دعوت رییس‌جمهور غنی به منظور بهبود روابط سیاسی و جست‌وجوی راه‌حل‌های مناسب برای تأمین صلح و امنیت در هر دو کشور، تدارک دیده شده بوده است.
با توجه به پیشینۀ رفتاری و گفتاری مولانا فضل‌الرحمان در حمایت از طالبان که لقب «پدر معنوی طالبان» را برای او به ارمغان آورده، این خبر موج وسیعی از اعتراضات را در افغانستان در پی داشت. مردم، نماینده‌گان مجلس، فعالان مدنی و کاربران شبکه‌های مجازی در این روزها نارضایتی و اعتراضِ خود برای جلوگیری از سفر او به کابل را به اشکال مختلف ابراز کردند و در نهایت نتیجه این شد که روز گذشته هیأت پاکستانی بدون مولانا فضل‌الرحمان وارد کابل شد.
هرچند نظیف‌الله سالارزی، سخنگوی رییس جمهور غنی بعداً خبر دعوتِ این مفتی پاکستانی را تکذیب کرد، اما با توجه به روحیه و مشیِ رییس‌جمهور غنی در صد روز گذشته، احتمال دعوت مولانا فضل‌الرحمان از سوی حکومت کابل بعید به نظر نمی‌رسد. تاکتیک‌هایی که رییس‌جمهور غنی در همین صد روز نخست برای آوردن صلح به کار بسته، وجوهِ اشتراک و افتراقِ متعددی با عمل‌کرد حکومت پیشین دارد.
رییس‌جمهور غنی با اولین سفرهای خارجی خود، مثلث سعودی، چین و پاکستان را ترسیم کرد که بدون شک مسالۀ صلح و امنیت در اولویتِ اهدافِ این سفرهای سه‌گانه بوده است. در پاکستان، او نه‌تنها با همتایان پاکستانی‌اش به گفت‌وگو نشست؛ بلکه به گونۀ غیرمتعارف و خارج از عرف دیپلوماتیک، نزد برخی از مقامات نظامی و روحانیون پاکستانی از جمله مولانا فضل‌الرحمان رفت. پاسخ مولانا فضل‌الرحمان هم مانند دیدار رییس‌جمهور غنی با او، کاملاً خارج از عرف دیپلوماتیک و زننده بود: جهاد در افغانستان جایز است!
هرچند انتظار می‌رفت که این سفر سنت‌شکنانۀ رییس‌جمهور غنی به اسلام‌آباد، از سوی مقامات پاکستانی به مثابۀ چک سفیدی از سوی رییس‌جمهور غنی تلقی شود، اما یک ماه خون و انفجار در کابل و برخی از شهرهای دیگر کشور پس از سفر هیأت بلندپایۀ حکومتی به پاکستان، ثابت کرد که ورق هنوز برنگشته است.
رییس‌جمهور غنی در کنار این تلاش‌ها، با الهام گرفتن از سنت رییس‌جمهور سلف خود، طالبان را «مخالف سیاسی» خواند. این اقدامات و جهت‌گیری‌های رییس‌جمهور جدید، با انتقادات شدیدِ فعالان مدنی و سیاسی و مردم روبه‌رو شد و در کنار سایر عوامل سیاسی و اجتماعی از جمله معرفی نشدن کابینه، از میزان محبوبیتِ او در سطح جامعه به‌طور چشم‌گیری کاست.
خبر دعوت کابل از مولانا فضل‌الرحمان هرچند می‌تواند نشانۀ تاکتیک‌های جدید رییس‌جمهور غنی برای دست یافتن به همای صلح و امنیت باشد، اما پُرواضح است که این تاکتیک‌ها هیچ ثمری را در پی نخواهند داشت. مسلماً دعوت از کسی که در فردای ملاقات با رییس‌جمهور غنی در پاکستان، با بی‌شرمی تمام جنگ را در افغانستان جایز خواند، امری بیهوده و عبث خواهد بود. واقعیت این است که چهره‌هایی چون مولانا فضل‌الرحمان کسانی هستند که اگر نگوییم از پشت عینک منافع فردی و گروهیِ خود به مسالۀ ناامنی در افغانستان می‌نگرند، به یقین می‌توان گفت که از چشم تنگ ایدیولوژی می‌بینند. این افراد و چهره‌ها فلسفۀ وجودی‌شان را در گرو مفاهیمی چون جنگ و خون‌ریزی و ناامنی می‌بینند و با صلح و انسان‌دوستی به کلی بیگانه‌اند.
سفرهای پشت سرِ هم و جست‌وجوی راه‌های جدید برای تأمین صلح و گشایش سازوکارهای تأثیرگذارِ جدید اگر در قالب یک استراتژی واقع‌بینانه باشد، بدون شک می‌تواند ما را به نتایج نسبی رهنمون شود. اما نباید فراموش کرد که گاهی این رفت‌وآمدها و نشست‌وبرخاست‌ها از سرِ بی‌برنامه‌گی و سردرگمی‌ست و چیزی جز هزینه‌های انبوه بر شانه‌های دولت در قبال نخواهد داشت.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.