احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





وقتی که پروین اعتصامی «سیمین بهبهانی» را بوسید

گزارشگر:سه شنبه 14 دلو 1393 - ۱۳ دلو ۱۳۹۳

mnandegar-3آن روزها که هنوز مدرنیسمی در کار نبود و همه در فکر حفظ سنت و روغن‌کاری لولاهای آن بودند، برآمدنِ یک زن‌ از میان ابیات شعر، پدیده‌یی غیرمعمولی بود. کسی هم نمی‌دانست دخترکی که زیر دست پدرش، انگلیسی و عربی و ادبیات فارسی می‌آموزد، یک‌روز یکی از بزرگ‌ترین شاعران زنِ پارسی لقب خواهد گرفت. شاید همان موقع دخترکانِ دیگری هم بودند که کلمه می‌توانست از خطوط دل‌شان بیرون بزند، اما پدری مانند یوسف اعتصامی که شاعر و مترجم و اهل ذوق و ادب باشد، نداشتند.
از آن‌زمان، یک قرن گذشته و هزاران کلمه بیشتر از کلمات خود پروین، درباره‌اش نوشته شده و مدح اشعارش را گفته‌اند. از او و زنده‌گی‌اش گفته‌اند و جهان شعرش را بازخوانی کرده‌اند. هرچند در این نوشته‌ها، همیشه صداقت و درست‌گویی رعایت نشده و گاهی ابعاد مختلف زنده‌گی این شاعرِ محبوب به بی‌راهه رفته است.
در آخرین اثری که زنده‌گی پروین اعتصامی را زیر ذره‌بین برده، با عنوان «زنده‌گی و زمانۀ پروین اعتصامی» نصرالله حدادی تمام همّ‌ و کوشش خود را برای زدودنِ ناراست‌هایی که خواسته یا ناخواسته دربارۀ پروین روایت شده‌اند، به کار گرفته است. وی به گفتۀ خود، تقریباً تمام منابع موجود در این زمینه را کاویده و در کتابش با نام «زنده‌گی و زمانۀ پروین اعتصامی» سره را از ناسره بازشناخته است.
جایگاه بی‌مانندِ پروین اعتصامی در شعر فارسی به‌گونه‌یی است که سطوح مختلف جامعۀ فارسی‌زبان، او و شعرش را می‌شناسند و از او ابیاتی را به یادگار در ذهن دارند. در برخی منابع، نام اصلی او پروین و نام دیگرش رخشنده ذکر شده. نویسندۀ کتاب «زنده‌گی و زمانۀ پروین اعتصامی» معتقد است که این اشتباهی محض است و نام اصلی او پروین است و در خانه رخشنده صدایش می‌کردند.
رخشنده که بعدها مردم او را با نام پروین شناختند و به خاطر سپردند، هنوز خیلی کودک بود که به همراه خانواده زادگاهش را ترک کرد و راهی محلۀ سرچشمۀ تهران شد. این مهاجرت به دلیل انتخاب پدرش به عنوان نمایندۀ مردم تبریز در مجلس شورای ملی آن دوره بود.
پروین از همان کودکی، ذوق و تمایلِ خود را به شعر نشان داد. دوران تحصیل او در مدرسۀ «ایران بیت آل» یا همان «اناثیۀ امریکایی» در سال ۱۳۰۳ با موفقیت تمام شد. شکوه نقطۀ پایان این دوره خطابه‌یی بود که پروین در جشن فارغ‌التحصیلی با عنوان «خطابۀ زن و تاریخ» ایراد کرد. این خطابه نشان از آن داشت که پروین برای شعر خود رسالتی قایل است و به دنبال ایفای نقش خود و دیگران برای احقاق حقوق زن ایرانی است. اشعار متعددی از پروین دربارۀ زن ایرانی و وضعیت او در دست است.
بعد از آن پروین، دختر جوان پرمهر و عطوفتی که با شعرهایش در جمع شعردوستانِ مدرسه ظاهر می‌شد، معلم مدرسه‌یی شد که در آن درس خوانده بود. این دوره کوتاه بود و بعد از آن، پروین و پدر فاضلش سفرهای خود را آغاز کردند؛ سفرهایی که یک برش موثر در زنده‌گی پروین به شمار می‌روند و برای او آشنایی با چهره‌های ادبی و تجربیات جدید را به‌همراه داشتند. مهم‌ترین این افراد، خانم سرور مهکامه محصص، شاعر و رییس دبیرستان دخترانۀ رشت بود. دوستی او و پروین تا پایان عمر کوتاه پروین ادامه داشت و نامه‌هایی چند نیز که بین آن‌ها رد و بدل شده است، تا امروز باقی‌مانده. شاید تنها در خطوط این نامه‌هاست که پروین از منویات و مکنونات قلبی‌اش پرده برمی‌دارد. وگرنه شخصیت او طوری نبود که در محافل گوناگون سفرۀ دل بگشاید و از آن‌چه بر او رفته سخن بگوید.
ذوق و قریحۀ شاعر از ابتدای کودکی در مسیر رشد و تعالی بود؛ به طوری ‌که در جوانی، او با تأثیر اشعارش جای خود را در میان زنان شاعر مشهور دیگر همچون رابعه، قرهالعین و حیران مستوره پیدا کرده بود و چه‌بسا از آن‌ها پیشی گرفته بود. انتشار مجموعه شعرش در سال ۱۳۱۴ گویای این مطلب است.
با وجود اتهام به گوشه‌گیری و انزوای پروین در منابع مختلف، او اما چندان هم خلوت‌گزیده نبود و درآن روزگار که زنان هنوز به طور مشهود، پا به عرصۀ کار و پیکار اجتماعی نگذاشته بودند، کار می‌کرد. به این شکل که در چهارم خرداد ۱۳۱۵ پروین به عنوان کتاب‌دار در کتاب‌خانۀ دانش‌سرای عالی در تهران مشغول به کار شد. با حقوق ماهی ۵۰۰ ریال. ساعت کار او تا ده شب بود، آن‌هم در کشاکش دوران کشف‌ حجاب رضاخانی که تردد زنان در سطح شهر با فراغ بال صورت نمی‌گرفت. دختر اعتصام‌الملک را برادرش هنگام بازگشت از محل کار مشایعت می‌کرد. این زمان، دیگر پروین در شعر بالیده بود و محافل ادبی و هنری اشعارش را می‌شنیدند و می‌خواندند.
نویسنده در بخشی از کتاب، نقبی می‌زند به روابط اجتماعی پروین و مراودات او. در این زمینه مرور خاطرۀ دیدار بانوی غزل ایران، سیمین بهبهانی با پروین اعتصامی خالی از لطف نیست. سیمین در ۱۳ سالگی با پروین ملاقات کرد و اولین شعر خودش را برای او خواند. پروین او را بوسید و برایش آرزوی توفیق کرد. پروین با مادر سیمین، خانم فخری عظمی که در آن دوره شیرزن فعالیت‌های اجتماعی بود، رابطه‌یی دوستانه داشت؛ به ‌طوری که در برپایی کانون بانوان ایران به دست فخری عظمی، پروین نیز یکی از اعضای اصلی هیأت موسس بود. بعدها سیمین بهبهانی در مقاله‌یی با نام «پروین؛ شاعر احساس و عاطفه» به طور دقیق در این‌باره نوشت.
پروین اما در کانون بانوان ایران خیلی دوام نیاورد. از دلایل این امر، یکی هم حکومتی بودن این تشکل بود که به طور مستقیم زیر نظر دخترانِ شاه اداره می‌شد. با این‌که پروین جزو اولین زنانی بود که کشف حجاب کرد و چادر و روبنده و روسری را کنار گذاشت و حتا پهلوی اول را به‌خاطر این کار ستود، اما نارضایتی‌اش از اوضاع اجتماعی و وضعیت زنان، همواره هویدا بود و با روح حساسی که داشت نتوانست در آن جمع رسمی و دولتی باقی بماند.
دربارۀ حجاب پروین اعتصامی نظرات ناموافق زیادی هست. سعید نفیسی می‌نویسد که پروین در سال ۱۳۱۴ حجاب داشته. سیمین دانشور که پروین را در کتاب‌خانۀ دانش‌سرای عالی ملاقات کرده است، او را با حجاب دیده. اما تصاویری که دوماه بعد از ماجرای کشف حجاب عمومی، به صورت عکس از پروین ثبت شده، او را با کلاه و پالتو و بدون حجاب روسری نشان می‌دهد. آخرین تصویر او یعنی دوماه قبل از وفات با روسری ثبت شده است. شعر معروف او با عنوان «گنج عفت» نیز در همین ارتباط سروده شده است.
به زعم نگارنده، واقعیت این است که نوع نگاه پروین به زن در جامعۀ آن روز متفاوت از سایرینی چون دهخدا و میرزاده عشقی و ایرج میرزا است که حجاب را یک‌سره مذموم می‌دانستند و آن را همچون نکبتی برای زن می‌خواندند. پروین فراتر از مسالۀ حجاب به حقوق زنان می‌اندیشید و بی پروایی‌اش را در ابیات شعرش نمایان می‌کرد: «از چه نسوان از حقوق خویشتن بی‌بهره‌اند؟…» به زبان آوردن این سخن در آن روزگار که زن در سیطرۀ حرمسرا و اندرونی گرفتار بود، نشان از تهور روح پروین دارد. اندیشۀ او این بود که ظلم و جور رواداشته بر زنِ ایرانی را باید از ریشه نابود کرد تا بتوان زن را به جایگاه رفیعِ خودش برگرداند و این امر با کشف حجاب میسر نمی‌شود.
مرگ زودسال و نا‌بهنگام پروین اعتصامی بر اثر بیماری حصبه، جامعۀ ادبی و شعردوستِ ایرانی را بسیار متأثر کرد. افسوس و دریغ از دست دادن آن جان پرسودا، برای همیشه در دل دوست‌دارانش باقی ماند.
پژوهشی که به صورت کتاب توسط نصرالله حدادی تألیف و منتشر شده، به صورت دقیق و مبتنی بر اسناد باقی‌مانده از دوران زنده‌گی پروین اعتصامی انجام شده است. در کنار همۀ آثاری که دربارۀ شاعر پرتوان و خوش‌قریحۀ ایران نوشته شده، این کتاب اثری ارزشمند است و خواننده را به هزارتوهای پنهان زنده‌گی پروین راهنمایی می‌کند.

گرفته شده از:
www.seemorgh.com

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.