احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:گفت و گو کننده: هارون مجیدی/چهار شنبه 22 دلو 1393 - ۲۱ دلو ۱۳۹۳
-علتهای به بحران کشیدهشدن انتخابات ریاست جمهوری سال۱۳۹۳ چه بود؟
با تشکر از شما. نبود ارادۀ سیاسی در برگزاری انتخابات شفاف و عادلانه در دولت حاکم؛ ضعف مدیریتی نهادهای انتخاباتی؛ ناامنی؛ مداخلۀ حکومت در پروسۀ انتخابات؛ مراعات نکردن سه اصل بزرگ در نهادهای انتخاباتی که عبارت از: استقلالیت، بیطرفی، مسلکی بودن. نبود لست دقیق رأیدهندهگان و اینکه در محلات مشخص شمار دقیق رأی دهندهگان مشخص نشده بود. کیفیت پایین کارت ثبت نام؛ مشخص نبودن محلات رأیدهی در شماری از ولایات؛ محلات خیالی؛ نبود برنامهریزی معیاری و دقیق؛ شیوۀ استخدام مسوولین و کارمندان در کمیسیونهای انتخاباتی. در نهایت نامزدان تنها به منافع خود فکر میکردند و برای تقویت پروسۀ انتخابات و روند مردمسالاری در کشور توجه نداشتند. اینها از مشکلاتی بود که سبب به بحران کشیده شدنِ انتخابات ۱۳۹۳خورشیدی در کشور شد.
– آیا کسانی که در انتخابات ۱۳۹۳ خورشیدی خود را نامزد کرده بودند، به این پروسه باور نداشتند و تنها به برنده شدن فکر میکردند؟
باور به این بود که تنها باید برنده شودند و در قسمت خدمتگذاری، تقویۀ پروسۀ انتخابات و روند مردمسالاری در کشور هیچگونه توجه نداشتند.
– با دلایلی که شما یاد آور شدید، نهادهای انتخاباتی نیاز به اصلاحات دارد و یکی از اولویتهای کاری رهبران دولت وحدت ملی هم اصلاح نهادهای انتخاباتی است. این اصلاحات در کدام بخشها باید به میان آید؟
باید روی سه عنصر کلیدی کار صورت گیرد: اول اینکه ارادۀ سیاسی برای برگزاری انتخابات شفاف در افغانستان وجود داشته باشد؛ دوم، امنیت به شکل شاید و باید آن در سطح ولسوالیها و قریهها تأمین شود و سوم، تغییرات تخنیکی و تغییرات اساسی در نهاد و افراد به وجود بیاید. تغییرات در افراد از کمیشنرها شروع و الی مسوولین ولایتی ختم شود. باید روشن ساخته شود که چه کسانی نتوانسته کار کنند و چه ضعفهایی از خود داشته اند. تغییرات در بخش تخنیکی بر میگردد به برنامهریزیها، کار شیوه، قانون انتخابات و قانون تشکیلِ وظایف و صلاحیتهای کمیسیون انتخابات. سیستم ارتباطات بین دفتر مرکزی و دفاتر ولایتی کمیسیون انتخابات و روند استخدام کارمندان از مواردی است که باید تغییر کند که با این تغییرات ما شاهد برگزاری انتخابات بهتر در افغانستان باشیم.
– اگر این اصلاحات تنها منحصر به تبدیل چند چهره در کمیسیونها باشد، این امر برای برگزاری انتخابات شفاف و عادلانه بسنده است؟
ما اصلاحات را به دو مرحله تقسیم کردهایم: یکی در کوتاهمدت و دیگری در درازمدت. اصلاحاتی که در بالا از آن یادآوری کردم در کوتاهمدت است و تنها برای برگزاری انتخابات پارلمانی و شوراهای ولسوالی در نظر گرفته شده است.
اگر به اصلاحات بنیادی فکر کنیم، کارهایی است که باید صورت گیرد، یکی از این کارهای اساسی روند رأی دهی در انتخابات است. بعد از آن داشتن لست شمار دقیق رأی دهندهگان و تعیین افراد در محلات مشخص که ما در چند دور انتخابات تنها یک لست از شمار رأی دهندهگان داشتهایم. تا هنوز لستِ دیگری در این زمینه ترتیب نشده است.
کار دیگری که باید صورت گیرت این است که نهادهای انتخاباتی را باید به یک مرجع پاسخگو تبدیل کرد، تا اینکه اشتباهی اگر صورت میگیرد، روی آن کار شود. کار دیگری که باید صورت گیرد این است که مشخص شود کسی که در پروسۀ انتخابات تقلب میکند به چه کیفری برسد و کدام محاکم به این جرم رسیدهگی کند.
اصلاحات دیگری هم نیاز است که باید صورت گیرد؛ اما در پنجسالی که پیش روی داریم، اگر این اصلاحات صورت گیرد، امیدواریهایی به میان خواهد آمد.
-در جریان روزهای گذشته یکی از مسوولان کمیسیون انتخابات در صحبت با رسانهها گفت: نهادهایی که در صدد به میان آمدن اصلاحات در کمیسیون اند؛ تلاش دارند تا خود عضویت کمیسیون انتخابات را به دست آورند، نگاه شما به این گفتهها چیست؟
به دیدگاه شخصی و سلیقهیی هر فرد احترام میگذارم که در یک نهاد کار میکند؛ اما، همیشه علاقهمند هستم زمانی که کسی صحبت میکند دیدگاه سازمانی خود را شریک سازد، بحث اینکه آنها مطرح کرده اند هیچگاهی وجود نداشته، تلاش ما از تضمین شفافیت در پروسۀ انتخابات است که باید صورت گیرد؛ اما هر زمانی که به همکاری ما نیاز شود ما در کنارِشان قرار میگیریم که بحث موقف مطرح نیست و ما مصمم هستیم تا روند انتخابات را حمایت کنیم.
-چه همآهنگی میان نهادهای نظارتکننده از پروسۀ انتخابات وجود داشته تا سبب نظارت بهتر از این پروسه شود؟
بیتشر از هفت هزار نهاد در افغانستان است، ولی دو نهادی که به شکل مسلکی و معیاری از انتخابات نظارت کرده، نهادهای فیفا و تیفا است که ما همآهنگیهای زیادی در جریان پوشش و آموزش میان همدگر داشتیم و ما تلاش داریم تا در جهت منافع ملی و بهترشدن پروسۀ انتخابات کار کنیم.
ما در این انتخابات نظارت بهتر نسبت به انتخاباتهای گذشته داشتیم که متأسفانه این روند به چالش کشیده شد و در این میان کارهای ما یک مقدار تحت تأثیر این جو قرار گرفت.
-چرا مسوولان در کمیسیونهای انتخاباتی از اصلاحات میهراسند؟
این که چرا میهراسند بر میگردد به خودشان. بهتر است در این زمینه خود پاسخ گویند؛ اما این اصلاحات در اداره است و این اصلاحات باید ایجاد شود که اصلاحات به خاطر دو هدف صورت میگیرد:
۱-برای بهبود روشها و میکانیسمها برای برگزاری یک انتخابات شفاف و سالم.
۲-این اصلاحات به خاطر اعتماد مردم به پروسۀ انتخابات صورت میگیرد.
-یکی از موارد درشت در توافقنامۀ دولت وحدت ملی، اصلاحات در کمیسیونهای انتخاباتی بود که هر دو رهبر تعهد سپردند که با به میان آوردن کمیسیون اصلاحات نهادهای انتخاباتی، به اصلاحات میپردازند اما چرا این رهبران بعد از گذشت نزدیک به پنج ماه از ساختن این دولت تا هنوز این اصلاحات را به میان نیاوردند؟
پروسۀ تصمیمگیری در دولت وحدت ملی بسیار کُند است. به شکل ابتدایی کارها آغاز شده و ما نیز با آنان چندین جلسه داشتیم و دیدگاههای خود را شریک ساختیم که این روند سبب شده است تا رهبران دولت نتوانند کمیسیون اصلاحات نهادهای انتخاباتی را به میان آورند.
-با تمامی مشکلاتی که شما از آن یادآوری کردید، اگر رهبران دولت وحدت ملی نتوانند اصلاحات لازم را در کمیسیونهای انتخاباتی به میان آوردند؛ بار دیگر مردم به پروسۀ انتخابات اعتماد و باور خواهند کرد؟
اگر اصلاحات در کمیسیونها و پروسۀ انتخابات وارد نگردد، یک بحران دیگر ایجاد خواهد شد که دموکراسی به چالش مواجه خواهد شد، حمایت جامعۀ جهانی در بخش انتخابات قطع شده و بار دیگر کرسیها بر بنیاد مصلحتها به میان خواهد آمد و مردم به دولت و پروسۀ انتخابات اعتماد و باور نخواهند داشت، بسیار دشوار خواهد بود که بدون اصلاحات ما شاهد برگزاری انتخابات سراسری و حضور گستردۀ مردم در آینده باشیم.
Comments are closed.