احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۲۳ حوت ۱۳۹۳
بخش نخست
دعوا بر سر پول
این یک واقعیت است که هر وقت پای پول در میان باشد و این پول ـ حالا هر چهقدر که میخواهد باشد ـ بیشتر از یک صاحب یا مدعی داشته باشد، ناخودآگاه پای اختلاف هم میآید وسط؛ اختلاف بر سر چهگونهگی خرج کردن، اختلاف بر سر سهم مالکیت و هزار و یک اختلافِ دیگر.
حالا وقتی این صاحبان مدعی، زن و شوهرهایی باشند که هر دو برای بهدست آوردنِ این پول زحمت کشیدهاند، وضع خیلی پیچیدهتر میشود؛ وضع پیچیدهیی که امروزه خیلی از زوجهای جوانِ هر دو شاغل درگیرِ آن هستند و اینطور که آمار و اصحابِ فن میگویند تعداد درگیرها هم هر روز در حالِ افزایش است.
این درست است که حرف زدن بر سرِ پول و بهتر بگویم دعوا کردن بر سر پول، روابط عاطفیِ زوجها را تحت تأثیر قرار میدهد. اما بررسی موارد واقعی نشان داده است این زوجها بهطور نامحسوس قبل از اینکه درگیر مسایل مالی شوند، یک مشکل کوچک یا بزرگِ عاطفی را از سر گذراندهاند. در واقع میتوان گفت مشکلات ریز و درشتی که در هر زندهگی وجود دارد، میتواند باعث اختلافات مالی هم بشود؛ مشکلاتی که حذف آنها لااقل در ۳سال اول ازدواج، ساده نیست. به همین دلیل باید کاری کرد که مسایل بین زوجین به کلاف سردرگمی به نام مشکلات مالی ختم نشود.
در سالهای ابتدایی و بحرانی زندهگیِ هر زوج اختلافاتی پیش خواهد آمد؛ اما اگر این زوج در مسایل مالیشان شفاف و البته صحیح عمل کرده باشند، هیچگاه در دام مشکلات مالی و متعاقب آن، طلاق اقتصادی نخواهند افتاد. دعواهای مالی از آن دعواهای خطرناکی است که به سادهگی میتواند کار را به جاهای باریک بکشاند؛ بزرگترین آسیبی که این دعواها در روابط زوجین به جا میگذارد، بدبینی است. بدبینی از آن دست مشکلاتی است که اثرات مخرب آن، خیلی دیر از بین میرود و در موارد زیادی، رفع کامل آنها، بسیار سخت و بهندرت انجام میشود. اما با وجود ترسناک بودن این مشکل که ممکن است در کمین زندهگی مشترکِ هر زوج هر دو شاغلِ جوانی باشد، راهکارهایی هم وجود دارد که با عمل کردن به آنها میشود عوارض را به حداقل ممکن رساند و حتا برعکس، این تهدید بزرگ را به فرصتی استثنایی تبدیل کرد.
اعتماد کلید این قفل است
اگر زوجها به هم اعتماد داشته باشند، ۹۰درصد مشکلاتی که ممکن است پیش بیاید، خودبهخود حل میشود. نبود اعتماد میان زوجها، مهمترین حلقۀ زنجیرهییست که خانوادههای نوپا را به دام مشکلات و دعواهای مالی میاندازد؛ اعتمادی که به شیوهیی استندرد باید میان زوجها بهوجود بیاید. اما این اعتماد چیزی نیست که یک زوج شب بخوابند و صبح شاهد تولدش باشند. برای رسیدن به یک فضای امن، راهکارهای استندردی هست که باید از آنها پیروی کرد و اینطور که معلوم است، یکی از مهمترین گامها برای رسیدن به آن، شروع ماجرای اعتمادسازی است. تجربه نشان داده اعتمادسازی باید از سوی مردان شروع شود. دلایل متعددی وجود دارد که باعث میشود زنان در زندهگی احساس ناامنی بیشتری بکنند و نگاهشان به آینده بیشتر از مردها توأم با شک و تردید باشد. تجربههای ناخوشایند زنان دیگر، احساس تضییع حقوق قانونی و آسیبپذیری بیشتر زنان، از عوامل بهوجود آمدن این احساس است.
منبع: ویستا
Comments are closed.