احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۱ میزان ۱۳۹۱
بر بنیاد برنامۀ جدید ناتو، این پیمان پس از سال ۲۰۱۴ برنامۀ جدیدی برای افغانستان دارد. مقامات ناتو اعلام کردهاند که بهدلیل گسترش حملات نیروهای امنیتیِ افغانستان بر نیروهای ناتو موسوم بر «حملات سبز بر آبی»، اعتماد آن نهاد به نیروهای امنیتی افغانستان، ضعیف شده و اکنون تصمیم بر آن است که اقدامات پیشگیرانهیی صورت دهند.
در یکسال گذشته نیروهای ناتو و ایالات متحده، بیشترین ضربه را از سوی نیروهای امنیتی افغانستان دریافت کردهاند که موجب نگرانیِ شدید مقامات آن نیروها شده است. روش جنگی طالبان و عناصر آی.اس.آی باعث شده است که میان نیروهای امنیتی افغانستان و نیروهای جامعۀ جهانی بیاعتمادی خلق شود؛ طوری که در اثر ضعف دستگاههای جلبوجذبِ ارگانهای امنیتی افغانستان، تعداد نامعلومی از عناصر دشمن وارد شده و زیر پوششِ یونیفورم پولیس و ارتش ملی، به نیروهای ناتو حمله میکنند.
در آغاز گمان میرفت که این برنامه آنقدر قابل توجه نیست و نمیتواند به عنوان یک چالش عمده قد علم کند؛ اما اندک اندک روشن شد که اِعمال این تاکتیک جنگی از سوی طالبان، هم برای جامعۀ جهانی و هم برای دولت افغانستان، یک مشکل جدی شده است. و اکنون نیز دیده میشود که دامن این قضیه، بسیار گستردهتر از حد یک مشکل است؛ طوری که مقامات ناتو ابراز نظر کرده اند، برنامۀ بسیار کلانی از سوی آن نهاد برای حل این مشکل در نظر گرفته شده است.
اما به این زودیها گمان نمیرود که کار در خور توجهی برای پایان دادن به این ماجرا صورت بگیرد. یک دلیل عمده، میتواند روند جذب و سربازگیریِ ارگانهای امنیتی افغانستان باشد که چنین برنامههایی را به «پر کردن سطل سوراخ» تشبیه میکند. تا آنجایی که معلوم است هنوز هم ارگانهای امنیتی از جمله وزارت دفاع و وزارت داخله با نظام کهنه و فرسودۀ جلب و جذبی روبهروست که از همان راه، صدها تن از جاسوسانِ کشورهای همسایه به خدمت پولیس و ارتش درآمدهاند.
بحث دیگری که بیشتر از همه مهم به نظر میرسد، برنامۀ ناتو برای ادامۀ آموزش نیروهای امنیتی افغانستان پس از سال ۲۰۱۴ است که ظاهراً ماموریت جدید ناتو خوانده شده است. این ادعا، خود با پرسشهایی روبهروست. یکی اینکه آیا برنامههای آموزشی برای نیروهای امنیتی افغانستان، میتواند یک اقدام پیشگیرانه برای چنین حملاتی باشد؟ بر فرض اگر پاسخ مثبت باشد، تا آنزمان چه چیزی مانع از افزایش این حملات خواهد شد؟
بدیهیست که این پرسشها هیچکدام پاسخِ روشنی ندارند و ناتو و همکاران بینالمللیاش درست همان اشتباهی را مرتکب میشوند که تا کنون جریان داشته است. دلیل این اشتباه آن است که دوستان بینالمللی همیشه به جای مبارزه با علتها، روی معلولها سرمایهگذاری کردهاند و این برخورد در یازده سال گذشته همواره باعث صرف بیهوده انرژی زمانی، مالی و انسانی شده است. علت در منبع تمویل و تجهیز تروریسمِ بینالمللی نهفته است که همین چند روز پیش، رییسجمهورِ آن رسماً از جهان خواست که بیشتر از این، در پیِ تقاضای ناممکنات نباشند.
حملات «سبز بر آبی»، یکی از دهها تاکتیک جنگی طالبان است که بر افغانستان اعمال میشود. برنامه و راهکار جدید ناتو، ولو اگر ماجرای فوق را پایان ببخشد، به اصل هدف که همانا برقراری صلح و ثبات دایمی در منطقه است، منجر نخواهد شد.
عمق فاجعه به همان اندازه است که مقامات ناتو را وادار به اعتراف کرده است، آنهم در شرایطی که قرار است نیروهای بینالمللی به زودی افغانستان را تخلیه کنند و پاکستان به عنوان خالق این چالشها، به اصطلاح آب پاکی را روی دست جامعۀ جهانی ریخته است. بنابراین، چه امیدوارییی میتواند به پایانِ این حملات وجود داشته باشد.
مضحکتر از همه، آنجاست که تا چندی پیش مقامات ناتو از تجهیز و توانمندیهای ارتش و پولیس ملی افغانستان حرف میزدند و پیوسته تاکید میکردند که اکنون دولت افغانستان خود میتواند تامین امنیت مردمش را بهدوش بگیرد و با دشمنانش مبارزه کند. حتا در همین نزدیکیها، عملیات مشترک خود را با نیروهای امنیتی افغانستان بر مواضع طالبان از سر گرفتند تا به مردم جهان نشان دهندکه همهچیز خوب است و ناتو میتواند به ماموریت خود در افغانستان، پایان دهد.
هنوز این عملیات مشترک پایان نیافته است که شکایت ناتو بار دیگر بلند شده است و برای پایان حملات سبز بر آبی، از ماموریت جدید خود دم میزند، آنهم بدون ادامۀ حضور نظامیاش و تنها در چارچوب یک برنامۀ آموزشی.
از اینهمه تناقض و توهم چه نتیجهیی میتوان گرفت جز اینکه هیچ برنامهیی در کار نیست و هیچ ثباتوصلحی در افغانستان به میان نخواهد آمد. زیرا از یکسو، پاکستان هیچ تلاش و تعهدی برای پایان ناامنیها و مبارزه علیه تروریسم نمیکند و از سوی دیگر، طالبان تجهیز و تمویل میشوند و ارتش و پولیس کشور نیز به مکانِ امنی برای تروریستان تبدیل شده است. در این میان، ناتو تنها برای فریب افکار عمومیِ جهان و جبران اشتباهاتِ یازدهسالهاش، بر چشمها خاک میپاشد و با توجیهات بسیار کودکانه خویش تلاش میکند که به ماموریت ناکامش در افغانستان، اعتبار و آبرو ببخشد.
Comments are closed.