احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:غلاممحمد محمدی/ یک شنبه 16 حمل 1394 - ۱۵ حمل ۱۳۹۴
روزنامۀماندگار شش سال قبل به تاریخ ۱۶ حمل ۱۳۸۸ وارد کارزار رسانهیی شد. از آن روزگار تا اکنون نظریات متفاوتی دربارۀ کارکردهای روزنامۀ ماندگار مطرح میشود که تعدادی از آنها مسلکی، تعدادی سلیقهیی، تعدادی سیاسی و گاهی هم مغرضانه است. اما بنده که طی ششسال فعالیتِ این روزنامه یکی از ثابتقدمترین خوانندههای آن بودهام، حسنات و خلاقیتهای ماندگار را نسبت به ضعفها و کمبودهایش بیشتر میبینم. طی سیزده سالِ اخیر تعداد نشریاتی که در حد «ماندگار» بوده باشند، از شمار انگشتانِ دست فراتر نرفته است. این داوری از آنجا سرچشمه میگیرد که من هر هفته بیش از ۳۰ شماره روزنامه و مجلۀ مختلف را با دقت تمام مطالعه میکنم و قرار عادت، زیر هر جملۀ مهم و با ارزشِ آن خط میکشم.
چند سالی در تهران نیز زندهگی و بیش از ۵۰هزار ورق روزنامه و جریده را مطالعه کردهام. هرچند شمارِ صفحات اکثرِ آنها بین ۱۶ تا ۳۲ بود و تمام مطالبشان با معیارهای جهانی نگاشته میشد؛ اما این تجربه هرگز از اعتبارِ «ماندگار» نزد من نکاسته است. زیرا در کشور ما، سطح علاقۀ فرهنگیِ اکثریتِ مردم، بسیار پایین و تأسفآور است. حتا اهل معارف، دانشگاهها و سیاستمدارانِ ما در هفته یک نشریه را نمیخوانند.
در حقیقت حامی و مشوقِ روزنامهها و نشریات، مردم هستند و بلند بودنِ سطح آگاهی آنها و علاقۀشان به مطالعه، به رشد و تکاملِ نشریات کمک میرساند. اما در افغانستان ۹۰ درصد روزنامهها و جراید به گونۀ رایگان توزیع میشوند. پس درحالیکه یک روزنامۀ متوسط در کشور، دستکم ماهانه ۱۵هزار دالر مصرف دارد، چهگونه میتواند با توزیع مجانی ارتقا یابد و از لحاظ کمی و کیفی به سطح نشریات ایرانی برسد؟
وزارت اطلاعات و فرهنگِ ما که سالهاست در خواب غفلت بهسر میبرد. در بزرگترین منطقۀ شهر کابل با جمعیت یک میلیونی، یک غرفۀ فروش اخبار و جراید وجود ندارد. با اینهمه مشکلات، روزنامۀ ماندگار از مواصفاتِ خوبی برخوردار بوده است: صفحهآرایی مناسب، زبان نوشتاریِ شفاف، انتشار منظم و بدون گسست، جسارت و شجاعتِ لازم در افشای خیانتها و بر ملاکردنِ حقایق. به همین سبب، به داشتن «زبان سرخ» مشهور شده است.
بعضیها انتقاد دارند که ماندگار بسیار سیاسی است یا بیطرفیاش را باید بیشتر از این حفظ کند. اما به باور من، واقعیت این است که جامعۀ ما بیش از حد سیاسی است. هرچند سیاست هم علم است و هم هنر؛ اما در کشور ما از علم سیاست زیاد استفاده نمیشود، بلکه از هنرِ سیاست آنهم از هنر شیطانی آن بهره گرفته میشود. وقتی میبینیم دولت با ارکان ثلاثه و تمام نهادهای وابستهاش مافیایی شده و عدالت جایش را به ظلم، بیعدالتی، تقلب و خیانت ملی داده، بیطرفی دیگر مفهومی ندارد.
ماندگار از نادر نشراتی بوده که از پرداختن به مسایل داغ نهراسیده و اخبار معتبر و دست اول را نشر کرده است. این در حالی است که مبارزه علیه جنایتکاران، کار سادهیی نیست و به قیمت سرِ انسان تمام میشود. ما هر روز شاهد هستیم که بر سرِ خبرنگاران و اصحاب رسانهها چه بلاهایی میآید و چه دسیسههای دامنگیرشان میشود. کارکنانِ روزنامۀ ماندگار از جمله مدیر آن نیز بارها به تخطی رسانهیی محکوم شده و حتا باری دادگاه بهطور غیابی ۲ و نیم سال زندان برایش بریده است.
گذشته از مسایل سیاسی و فشارهای گوناگون، «ماندگار» همۀ مسایلِ مورد توجه جامعه را ـ از تیترهای خبری صفحۀ نخست گرفته تا صفحۀ سیاست، جهاننما، خیابان، فرهنگستان و کشکول ـ بهطور فشرده در ۸ صفحه جا داده است و با امکانات بسیار محدود مالیاش، بیشتر از این انتظار داشتن، هرگز منصفانه نخواهد بود.
قابل یادآوری است که دو موضوع در کارنامۀ «ماندگار» برجسته ملاحظه میشود: یکی حمایت از نامزدی داکتر عبدالله در انتخابات ریاستجمهوری و دیگری، پرداختن به طرح «اجندای ملی» که از سوی مؤسس این روزنامه آقای احمدولی مسعود ارایه گردید. اجندای ملی هرچند یک راهکارِ جامع، ملی و علمی بود، اما به نتیجۀ دلخواه نرسید و حتا میتوان ادعا کرد که زحماتِ آقای مسعود به هدر رفت؛ چون در این کشور، جهالت، تعصب قومی، زورگویی، قبیلهپرستی، حقتلفی، معاملهگری، خیانت و سیاستبازی نهادینه شده و اصلاحِ اینهمه، نیازمند یک مبارزۀ طولانی و بسیار نفسگیر است.
Comments are closed.