بازتاب رویداد خونین بدخشان در صفحات اجتماعی فیس‌بوک

عزیزالله آریافر
با ابراز اندوهی عمیق از تلفات سنگین نیروهای ارتش در بدخشان.
دیگر وقت تسلیت و سوگواری نیست؛ وقت اقدام است. بدخشان به هر قیمتی باید از وجود تروریستان پاکسازی شود.
یک عملیات بسیار وسیع نظامی برای تصفیه ی منطقه همراه با راه اندازی یک عملیات اصلاحی و جابجایی ها در پست های اداری، امنیتی و قضایی که منجر به حکومت داری خوب شود می تواند مشکل را به صورت قابل ملاحظه یی محدود بسازد.
اما حل بنیادی مشکل، زمانی محقق می شود که پس از آسیب شناسی و عامل شناسی ابعاد فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جنگ، یک استراتیژی جامع امنیتی، اداری، قضایی، فرهنگی و اجتماعی برای نجات بدخشان از این وضع، تدوین و اجرا شود.
اشتغال‌زایی و جذب جوانان به خصوص جوانان مدرسه‌یی و جمعیت بیکار بدخشان در ولایات دیگر می‌تواند بخشی از این راهبرد باشد.
اما آیا اراده‌یی در این راستا وجود دارد که ما استراتژی بازدانده یی را در برابر استراتژی در حال اجرای دشمن درون مرزی و برونمرزی که در جهت تغییر جغرافیای جنگ و تبدیل بدخشان به یک ارض الجهاد گسترش یابنده نیروهای افراطی چند ملیتی به سوی آسیای میانه و مناطق خاصی در افغانستان قرار دارد؛ طرح و اجرا کنیم.
بلی، در صورت فعال شدن گروه‌های فشار و موضعگیری قاطع شورای ملی، حکومت و مردم بدخشان چنین چیزی ممکن است.

کامبیز قربانی
مادروطن!
نزدت خجالتم که نمی‌توانم به سینه زخم خورده‌ات مرهمی شوم، فرزندان اصیل‌ات را فرزندان ناخلف‌ات کشتند، دگر فرزند با وقار و با احساس نداری که در دفاع از ارزش‌ها بی‌ایستد؛ تعدادی در قدرت اند که به‌جز از دایرۀ خانواده شان فراتر نمی‌اندیشند، دگر به مادر باور ندارند، مادر وطن را به معامله گرفته‌اند، آن‌قدر ذلیل شده اند که بدون بادارهای‌شان نفس نمی‌کشند…
مادر وطن خجالتم…

هوشمند فرارودی
خدایا چی‌ می‌شنوم!
سرزمین لعل و ادب را چی‌فتاده است؟ آدم چگونه با تسلیت گفتن، ادای دَین کند و تسلیی دلِ خونین دهد!
آخر، بدخشان و شهروندان بافرهنگش، چی نسبتی به ترور و سربریدن دارند؟
باورم نمی‌شود که بشنوم که در سرزمین لعل و ادب و آزاده‌گی، جغدهای کوردل و ددمنشان بی‌رحم، لانه‌گزین شده و درختان سربلندِ آزادگی را سر از تن جدا می‌کنند! کجای بدخشان و مردم با مدارا و فرهنگ‌پرورش، به توحش و بربریت می‌ماند؟ چرا لاشخواران کثیف در این مرز و بوم مجال اقامت و نفس کشیدن بیابند؟
نیک ‌می‌دانم دستان و فکرهای پست و مزدورانه‌یی در این رویدادهای وحشت‌بار دخیل است. تردیدی نیست که هدف‌مندانه نیروهای ترور و دهشت را به سرزمین زیبای بدخشان هدایت کرده اند و هنوزهم جابجا می‌کنند. هستند مشتی از خفاشان سیه اندیش‌که، تحمل خنده‌ی کودک بدخشی و تخاری و سمنگانی را ندارند. بدخشان نه دیروز و نه اکنونش، به ترور و توحش ربط دارد!
بخدا حیف است سرِ جوانانِ دلیر و نازنینِ بدخشانی و شمالی، هر روز زیر مدیریت کسانی و به دفاع از کسانی ریخته شود که پشیزی ارزش ندارند! این جماعت، به جان یک سرباز عزیز وطن چی که، ارزش یک قطره خون او راست قامت و مدافع ارجمند بدخشی و قندهاری را ندارند. درست است‌که جوانان ما به خاطر دفاع از سرزمین و تمامیت ارضی خویش در برابر گروه‌های ترور و دهشت می‌ایستند و جان می‌دهند، اما در سویی دیگیر، مسوولان ذیربط چقدر به این قربانی‌ها بها داده و می‌دهند و به چی پیمانه توجه و دلسوزی از خود در این زمینه‌ها، بیرون داده اند؟
آخر جانِ برادر و عزیز من به چی بهایی ریخته ‌شود؟
هر ساعت، پیکر جوانانی، گلگون می‌شود که تنها نان‌آور خانه فقیرانه خود اند؛ اما در ساده‌ترین وضع و به دلیل ناکارگی و ذلت‌پذیری مسوولان! ما دیگر به چی و به کی دل ببندیم و امیدوار باشیم؟
به لحاظ خدا نگذارید از این بیشتر پایمال و دربدر چند تا طالب و تروریست نکتایی‌پوش گردیم. دیگر چیزی برای مان باقی نمانده است! می‌پرسند که کی‌ها مقصرص اند؟ برادر! هر چی مسوول و دست‌اندر کار است مقصر است. در همه خون‌هایی که ساعت‌وار در این سرزمین به ناحق ریخته می‌شود، همه دخیل اند و حتا شریک! اگر وجدان دارید هر چی سسلسله مراتبی که در این قضایا دست‌اندر کار است را محاکمه کنید و برطرف!
آنهایی که هنوزهم طرح خاینانه مذاکره با طالب و حزب اسلامی حکمتیار و تروریست‌های معلوم‌الحال را دنبال می‌کنند، شریک این همه رویدادهای خونین اند. همه طالبان نکتایی پوش شریک مستقیم این جنایات هستند.
به من چی ربطی دارد که مسوولان ما به دفاع از چند عیاش و لومپن در عربستان و کشورهای عربی برخیزند. حرمین شریفین در جای خودش باقیست، کسی هم بالای حرمین شریفین حمله‌ور نشده است. اما اکنون بالای مردم ما هزاران حمله و جنایت صورت می‌گیرد. خادمان حرمین شریفین اگر وجدان دارند و خود را مسلمان می‌دانند، لطفا بفرمایند دست میلیون‌ها بینوا و یتیم و مظلوم را در این سرزمین بگیرند که برای شان پاداش دنیا و آخرت را هم به همراه دارد!
در ضمن اگر نیروی نظامی و فرصت و امکانات در کشور داریم، نخست با استنفاده از آنها به امنیت شهروندان خود توجه کنیم و مردمان مظلوم را از چنگ اژدهای ترور نجات دهیم…
به سربازان کشور از اثر فساد و دزدی و ناکارگی، در گرماگرم مبارزه، تجهیزات و تیل و نان نمی‌رسدکه در برابر نیروی خون‌آشام مقاومت کنند، بعد می‌آییم و دعوای عجیب و غریبِ دفاع از جهان و نمی‌دانم عربستان را بلند می‌کنیم. اگر مسوولان با وجدان هستید و خون سرباز و انسان بدخشی برای تان ارزش دارد، همین اکنون والی ناکاره بدخشان، قومندان امینه، مسوولان امنیتی، لوی درستیز ناکاره و … از کار بر طرف کنید و به زندان شان سوق بدهید…

همایون پاییز
نزدیک به چهل سال است که این جغرافیا به ماتم سرا مبدل گردیده است؛ حادثۀ بدخشان تداوم همان ماتم همیشگى‌یى است که بعضى‌ها فکر می‌کنند که این همه از جانب خداست، اما من به این باور هستم که خداى رحمان و رحیم هرگز به بنده گان بینوا و فقیرش چنین ظلمى روا نمیدارد…
اما، می‌بینم دوستان در نوشته‌های‌شان از اشرف غنى و حکومتش گله‌مند اند که چرا دست به کار نمی‌شود و جلو چنین حادثات المناک را پیش از وقوع نمیگیرد؟! …
دوستان آغاى غنى همان دزد و گُرگى است که به تعبیر ایرانیان استکبار جهانى به این مسند رسانیده‌اندش و او وظیفه دارد که میدان را براى جولان آنها تا دروازه‌هاى ماسکو و این طرف تا دروازه‌هاى بیجینگ آماده گرداند. شاید به هفته فهمان سوالى مطرح شود که آقاى غنى در این بازى فاجعه بار چه نفع می‌برد؛ جواب روشن است: تضمین حاکمیت لرزان قومش تا قیامت.

جاوید کوهستانی
هموطنان، نمى‌دانم مسولین وزارت دفاع، قول اردوى شمال و اعضاى محترم شوراى امنیت از دیدن سرهاى بریدن و پیکرهاى تپیده در خون افسران و سربازان عزیز کندک دوم در ولسوالى جرم بدخشان که ساعت‌ها مقاومت کردند و هرگز کمک هواى، توبچى و زمینى براى شان نرسید و مظلومانه بعد از اسارت به شهادت رسیدند، چه پاسخ دارند. ایا جز خدا کسى هست تا به داد مظلومان برسد، یا این همه سازمان یافته است. واکنش مردم چیست؟ اگر من در جاى دگرجنرالان اردو و سایر مسولین بودم ابرومندانه به جاى توجیه اشتباهات مکرر کنار مى‌رفتم تا کدام وطندوست وصادق جایم مى‌امد و کارى انجام مى‌داد که مردم از سردرگمى رهایى مى‌یافتند .
شفیق‌الله سلیم پویا
وزارت دفاع ملی باید پاسخ دهد
اگر این رویداد در کدام کشور دیگر اتفاق می‌افتاد، باور کند چندین مقام از سمت شان استعفاء می‌دادند چون آنجا انسانیت هنوز زنده است .
اما در کشور ما بیشتر از ۴۸ ساعت از این رویداد خونین و درد آور می‌گذرد، اما کجاست وجدان بیدارِ مسوولیت پذیر و چیزی به نام انسانیت که حد اقل واکنش نشان دهد … ؟؟؟
این سربازان انسان هستند و شهروند همین کشور اند، فقط به جرم پاسداری از نوامیس وطن در ولایت بدخشان به چنین سرنوشت گرفتار شدند.
قوماندان کندک اردوی ملی به کابل تشریف داشتند.
قوماندان امنیه والسوالی هم به هندوستان تشریف داشتند .
حالا کی باید پاسخگو باشد؟
هی وای به شما مسئولین درجه اول حکومتی و مسئولین امنیتی که چگونه به خود بعنوان یک انسان اجازه میدهید که نفس بکشید …؟؟؟

رحمت نیکان
مسول سرهای بریده سربازان و منصوبین کندک دوم ولسوالی جرم بدخشان کیست؟
نماینده مردم بدخشان در مجلس نماینده‌گان می‌گوید دولت مردان و مسوولین بلند رتبه ارتش ملی ازین رویداد قبلأ آگاهی داشتند و می‌دانستند چنین اتفاقی رُخ می‌دهد، اما با آنهم هیچ‌گونه کمکِ از طرف وزارت دفاع ملی و سایر نیروهای امنیتی به کندک دوم ولسوالی جرم بدخشان صورت نگرفت که بعد از چندساعت مقاومت طالبان بااسلحه سنگین توانستند این محافظین ارتش را به اسارت درآورده و سرهای شان را از تن جداسازند.
داکتر عبدالله عبدالله و داکتر اشرف غنی به ملت چی پاسخی خواهند داشت؟ آیا هنوز مسوولان ارشد وزارت دفاع چشم بقا به سِمت‌های‌شان را دارند؟ یا اینکه این یک پلان از قبل طرح‌ریزی شده میان سران بلندرتبه دولت بوده تا سمت شمال را یکی پی‌ دیگر مانند قتل‌های زنجیره‌یی سران جهاد و مقاومت از میان برداشته و مناطق تحت نفوس مجاهدین را ناامن ساخته و دراخیر پایگاهای طالبان را به ولایات شمال انتقال دهند؟
طالبان چگونه توانستند کندک دوم ولسوالی جرم را به اسارت در بیاورند؟ آیا بدون پلان و دست قدرت‌های درون دولتی یک توده کوچک بدون هیچ امکانات هوایی و توپ و تانگ قادر به چنین حمله‌یی خواهد بود؟ چرا وزارت دفاع ملی درخصوص این رویداد بی‌بدیل باآنکه از قبل آگاه بوده سکوت اختیار نموده و پی نجات این محافظین لااقل گامی نبرداشت؟
وزارت دفاع ملی تسلیحات سنگین و چرخبالها و توپ و تجهیزات هوایی و زمینی سنگین را در چه روزی به کار خواهند انداخت؟ آیا بدتر ازین رویداد روزی هم خواهد رسید تا قول اردوی شمال و اعضأی شورای امنیت ازکمک های هوایی و توپچی و تسلیحات زمینی کار گیرند؟
در اخیر، پاسخ شورای امنیت و وزارت دفاع ملی علل خصوص مسوولین قول اردوی شمال به ملت و خانواده های این شهدا چی خواهد بود؟