پشت پردۀ سخنان رییس‌جـمهور

گزارشگر:منو چهر - ۱۵ میزان ۱۳۹۱

پنج‌شنبه گذشته، رییس‌جمهور کرزی در یک سخنرانی تلویزیونی، از برنامۀ حکومتش دربارۀ انتخابات ریاست‌جمهوریِ پیش رو حرف زد. این سخنرانی نکات زیادی برای بحث دارد، اما آن‌چه در این مقال مورد بحث ما خواهد بود، سه نکتۀ عمده و به‌هم‌مرتبط است.
نکتۀ نخست این سخنرانی همان‌گونه که اشاره رفت، دربارۀ برگزاری انتخابات سال ۱۳۹۳ در افغانستان بود. رییس‌جمهور در این مورد یاد کرد که: «زمانی که در سال ۲۰۱۴ دورۀ قانونی ریاست‌جمهوری من به پایان می‌رسد، در آن‌زمان حتا بیشتر از یک روز حامد کرزی رییس‌جمهور افغانستان نمی‌باشد و آمدن رییس‌جمهور جدید، به خیرِ این خاک و مشروعیت نظام افغانستان می‌باشد.»
رییس‌جمهور، ضمن تاکید بر برگزاری انتخابات به‌موقع ـ ولو یک انتخابات ضعیف ـ مردم را اطمینان داد. جناب حامد کرزی با اشاره به تبلیغات رسانه‌یی غرب علیه حکومتش، به نکتۀ دوم و عمدۀ صحبت‌هایش انگشت گذاشته گفت: «که در دیدارم با کلینتون وزیر خارجۀ ایالات متحده و کنفرانس ویدیویی با باراک اوباما، به آن‌ها گفتم که شما زمانی که افغانستان را متحد استراتژیک و دوست خود می‌دانید، چه‌گونه امکان دارد که مطبوعات شما مشغول یک جنگ روانی با آن کشور و مردم باشد و این تبلیغات برای آن باشد که افغانستان ضعیف باقی بماند و مردمش اعتماد به نفس نداشته باشند، پس این وظیفه متحدین نمی‌باشد.»
او حتا رسانه‌های داخلی را توصیه کرد که حرف و حدیث‌های رسانه‌های بیرونی را نشخوار نکنند که چنین برخوردی به منافع ملی افغانستان ضربه می‌زند. او صریحاً بیان کرد که ایالات متحده و در مجموع غرب، نیت خیری از همکاری با افغانستان ندارند؛ چون بر علاوۀ آن‌که به شکایت‌های افغانستان پیرامون موشک‌پراکنیِ پاکستان توجه ننموده‌اند، ارتش افغانستان را نیز به سلا‌ح‌های قوی و مدرن مجهز نساخته‌اند. بنابراین، اگر ایالات متحده ارتش افغانستان را به اسلحۀ سبک و سنگین تجهیز نکند، احتمال خرید اسلحه از کشورهای چین و روسیه و هند می‌رود. آقای کرزی به این طریق سومین حرف مهم خود را اعلام داشت.
نکتۀ اول سخنان کرزی بسیار امیدوارکننده بود. او اگر به راستی بخواهد انتخابات را در موقع معینِ آن برگزار کند، جای خرسندی است؛ اما سوگ‌مندی این‌جاست که جناب کرزی از این روزنۀ امید، به عنوان یک ابزار استفاده می‌کند و در ادامه، هر شنوندۀ سخنانِ او پی می‌برد که بحث انتخابات چیزی نیست جز یک مقدمه‌چینی برای بیان نیت آقای رییس‌جمهور.
چنان‌که، خود سخنان او نشان می‌دهد که برای ایشان هیچ چیزی مهم‌تر از عتاب غربی‌ها بر حکومت جناب رییس‌جمهور نیست. آقای کرزی قدرت تاثیرگذاری رسانه‌های غربی را بر جامعه و افکار عمومی‌ می‌داند و پی برده که دیر یا زود چنین انتقادهایی بر موضع حکومت‌های آن کشورها نیز اثر خواهد گذاشت. هرچند این نگرانی آقای کرزی تازه هم نیست؛ پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸، این نگرانی به وضوح در موضع‌گیری‌های آقای کرزی مشاهده شده که در مواردی باعث تیره‌گی روابط افغانستان و ایالات متحده نیز شده است. اما این روزها به نظر می‌رسد که میزان بدگمانیِ افکار عمومیِ ‌کشورهای اروپایی و امریکایی علیه حامد کرزی و حکومتِ او بیشتر شده می‌رود.
کارنامۀ ناکامِ آقای کرزی و اشتباهات سیاسی کنونی‌اش چون گفت‌وگوهای صلح، برادر خواندن طالبان و… در مجموع روند ثبات در افغانستان را با بن‌بست مواجه کرده است. از آن‌جایی که جناب کرزی چنین موضوعی را به روشنی درک کرده است، مثل گذشته در پی توجیه و برائت دادنِ خود است و حتا در حساس‌ترین زمان هم از اعلام عدالت به سود خود دریغ نمی‌کند.
پرسش این‌جاست که او چرا از یک‌سال‌واندی به این‌سو، انگشت به سوی ایالات متحده دراز کرده است؟
جناب رییس‌جمهور چندی پیش نیز با بیان سخنان مشابهی، ایالات متحده را به بازی کردنِ دوگانه متهم کرد؛ اما از همان زمان تا اکنون و همین سخنرانی تازه‌اش هیچ‌کس نپرسید که چرا رسانه‌های غربی (یا به قول رییس‌جمهور، غربی‌ها) پنج سال پیشتر چنین تبلیغاتی را راه نیانداخته بودند؟
بدیهی‌ست که مسبب اصلی این تبلیغات، ادارۀ خود آقای کرزی است که با بازی‌های خامش، خورشی را برای رسانه‌های غرب آماده کرد. با آن‌که رییس‌جمهور می‌داند که رسانه‌های آزاد در غرب، با حکومت‌های‌شان هم‌سو نیستند و هیچ رسانه‌یی در غرب از سیاست‌های رسمی ‌دولت‌ها تابعیت نمی‌کند، اما برای تبرئه خود، غرب را به سوءنیت در قبال افغانستان متهم می‌کند. بنابرین، چنین بیانی را غیر از خاک زدن بر چشم مردم چه چیزی می‌توان تلقی کرد؟
آقای کرزی از این‌گونه خاک بر چشم زدن‌ها، پا را فراتر می‌گذارد و به نحوی ایالات متحده را هشدار می‌دهد؛ چنان که می‌گوید اگر ایالات متحده، ارتش افغانستان را تجهیز نکند، دولت او از چین، هند و روسیه اسلحه خریداری خواهد کرد. او با طرح چنین هشداری، با زیرکی تمام، ایالات متحده را از احتمال وقوع این تعاملات می‌ترساند. در حالی که چنین سخنانی باید پنج سال پیشتر مطرح می‌شد تا لااقل امروز ما با دستاورد ملموسی سر و کار می‌داشتیم. اما رییس جمهور به‌رغم دانستن این موضوع، نه تنها از کوتاهی‌های ایالات متحده سخن نگفت و یا راه‌حلی پیش روی کاخ سفید نگذاشت؛ بل‌که تا سال‌های بعد آن را مخفی نگه داشت، تا امروز از این سهل‌انگاری‌های ایالات متحده به عنوان یک آلۀ فشار برای سفید کردنِ روی خود استفاده کند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.