احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





سخـنان عـوام‌فریبـانۀ غنـی در بـدخشان

گزارشگر:احمد عمران/ دوشنبه 31 حمل 1394 - ۳۰ حمل ۱۳۹۴

رییس‌جمهوری پس از سپری شدنِ یک هفته از حملۀ خونبار و مرموزِ ولسوالی جرمِ بدخشان که در آن نزدیک به چهل سربازِ ارتش سر بریده شدند، به این ولایت سفر کرد و با مردم و مسوولان دیدار کرد. آقای غنی که هنوز فکر می‌کند در زمان مبارزاتِ انتخاباتیِ خود قرار دارد، در سخنرانی‌اش در میان جمعی از شهروندان بدخشان گفت که «به عنوان سرقوماندان اعلی قوای مسلح، به بدخشان آمده که همه بفهمند که در چهاردیواری ارگ نیست، بلکه mnandegar-3در میانِ شما قرار دارد».
اگر حادثه‌یی مثل حادثۀ بدخشان در کشور دیگری رخ می‌داد، بازهم رییس‌جمهوریِ آن کشور به این زودی! در منطقۀ حادثه حاضر می‌شد؟
همه حادثۀ نشریۀ طنزیِ شارلی‌ابدوی فرانسه را به یاد دارند، از این حادثه زمانِ زیادی نمی‌گذرد. به محض این‌که حادثۀ ابدو به وقوع پیوست، رییس‌جمهوری فرانسه از نخستین‌کسانی بود که در صحنه حاضر شد و قضایا را از نزدیک مورد بررسی قرار داد. آقای غنی به عنوان فرمانده کل قوا و رییس‌جمهوری افغانستان، وقتی حادثه‌یی به بزرگی حادثۀ بدخشان به وقوع پیوست، کجا بود؟ چرا پس از سپری شدنِ یک هفته از چنین حادثۀ ناگواری، آقای غنی به این ولایت سفر کرد؟
البته این پرسش‌ها متوجه آقای غنی است و او اگر دلش خواست، می‌تواند به آن‌ها پاسخ بدهد و اگر نخواست، می‌تواند پاسخ ندهد؛ اما این‌هم انصاف نیست که چنین با پُررویی مدعی شود که او در چهاردیواری ارگ محصور نشده و در میانِ مردم قرار دارد.
آقای غنی زمانی وارد بدخشان شده که بیشتر از یک هفته از حادثه گذشته و بسیاری از مسایل مشخص شده است. او اگر در چهاردیواری ارگ آن‌گونه که خودش مدعی است، اسیر نیست، چرا در همان ساعاتِ اولیه به این ولایتِ مصیبت‌زده سفر نکرد و از نزدیک به بررسی مسایل نپرداخت.
آقای غنی با این سخنان، تنها یک هدف دارد و آن این‌که برای خود کمپاین کند، در حالی که زمانِ کمپاین‌ها گذشته و او دیگر به هر شکل ممکن به آرزویش رسیده و بر کرسی ریاست‌جمهوری کشور تکیه زده است. آقای غنی فراموش کرده که افغانستان دیگر آن افغانستانِ چشم‌وگوش‌بستۀ سال‌های طالبان نیست که کسی چیزی نفهمد و چیزی نشنود. مردم می‌بینند، مقایسه و قضاوت می‌کنند. مردم رؤسای جمهورِ دیگر کشورها را هم از طریق رسانه‌ها می‌بینند که چه‌گونه زنده‌گی می‌کنند و چه‌گونه به مسایل حاد کشورشان می‌پردازند. آقای غنی با چنین سخنانی نمی‌تواند مردم را فریب دهد که گویا او در میانِ آن‌هاست. مردم فاصلۀشان را با رییس‌جمهوری نه تنها می‌بینند، که حس می‌کنند.
آقای غنی از کانال ارگ ریاست‌جمهوری به همه چیز نگاه می‌کند و از این کانال می‌خواهد به واقعیت‌های کشوری که هزار مشکلِ حل‌ناشده دارد،

بپردازد. کانال ارگ برای بررسی مسایل افغانستان و رسیدن به واقعیت‌ها، بسیار کانالِ بدی است. در ارگ همه‌چیز به صورت کانالیزه‌شده در اختیار مسوولان درجه‌یکِ کشور قرار می‌گیرد و به همین دلیل ممکن نیست که آقای غنی دردی را که مردم می‌کشند و روزگاری را که مردم سپری می‌کنند، بفهمد و حس کند.
فاصلۀ ارگ همواره با مردم، فاصله‌یی غیرقابل اندازه بوده است. رییس‌جمهورهای افغانستان حقایق دستکاری‌شده را در اختیار دارند و از منظر نگاهِ چند تنی که در اطراف‌شان به‌سر می‌برند، مسایل را می‌ببینند. حادثۀ بدخشان حادثه‌یی نبود که آقای غنی یک هفته پس از وقوع آن، به این ولایت سفر کند. با قاطعیت حکم می‌کنم که اگر چنین حادثه‌یی در کشورِ دیگری رخ می‌داد، دگرگونی‌های بزرگی را در پی می‌آورد. حتماً عده‌یی از مسوولان در همان ساعاتِ اولیه به عنوان افراد متهم شناخته می‌شدند. حتماً دست‌های پیدا و پنهان حادثه، بررسی می‌شدند و حتماً کُنهِ حادثه آشکار می‌شد. اما در مورد حادثۀ بدخشان، اطلاعات چه‌قدر هست و چه‌قدر عمقِ این حادثه مورد بررسی قرار گرفته است؟
از جانب دیگر، آقای غنی در بدخشان به حادثۀ ننگرهار اشاره می‌کند که در همان روز جان نزدیک به چهل تن را گرفته و بیش از صد زخمی به‌جا گذاشته است. آقای غنی می‌گوید که مسوولیتِ این حادثه را طالبان به دوش نگرفته‌اند، بل داعش مسوولِ آن است. در این جای شک نیست که مسوولیتِ حادثۀ خونین ننگرهار را داعش به عهده گرفت، اما این موضوع چرا باعث می‌شود که آقای غنی زمینۀ برائتِ طالبان را فراهم کند. مگر طالبان در این کشور کم چنین حوادثی را به‌وجود آوردند؟ مگر طالبان کم سر بریدند و کم انتحار کردند؟
وقتی آقای غنی می‌خواهد داعش، القاعده و طالبان را از یکدیگر متمایز کند، بدون شک این تمایزسازی در راستای اهدافِ سیاسیِ او صورت می‌گیرد. در حالی که جنایت، جنایت است و با تمایزسازی نمی‌توان جنایت‌کاران را از یکدیگر تفکیک کرد. آقای غنی با خطاب قرار دادنِ طالبان، می‌خواهد جنایاتِ این گروه را لاپوشانی کند و در ذهن‌ها نسبت به این گروه، نوعی رابطۀ احساسی به وجود آورد.
طالبان دقیقاً چند سال پیش در همین کابل‌بانک ننگرهار، دست به جنایتی مشابه زدند و حمامِ خون به‌راه انداختند؛ کاری که این‌بار گروه نوظهورِ داعش آن را انجام داد. آقای غنی می‌خواهد ضمن این‌که از طالبان چهرۀ نوی ارایه دهد، تلاش دارد که از برنامۀ صلحِ خود نیز به گونه‌هایی دفاع کند. او می‌داند که اقدام‌هایش برای گفت‌وگوهای صلح به جایی نرسیده و این برنامه بدون این‌که آغاز شود، به پایان رسیده است.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.