احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





حوادثِ سوال‌ برانگیزِ بدخشان

- ۱۴ ثور ۱۳۹۴

سه شنبه ۱۵ ثور ۱۳۹۴

 

طالبان یک بارِ دیگر بر ولسوالی وردوج ولایت بدخشان حمله کرده و بیست سرباز و افسرِ ارتش را به شهادت رسانده و ده‌ها تنِ دیگر را اسیر گرفته‌اند.
طالبان چندین زره‌پوش و هفده پاسگاه پولیس را نیز در انحصارِ خود گرفته‌اند. این رویداد بعد از چندین روز محاصرۀ این سربازان توسط طالبان به‌وقوع پیوسته است.
افزایشِ ناامنی‌ها در بدخشان و قندوز، یک بارِ دیگر نشان از آن دارد که طالبان در شمالِ کشور به تواناییِ خاصی رسیده‌اند؛ چنان‌که اظهاراتِ نماینده‌گانِ مجلس نیز نشان می‌دهد که کسانی به گونۀ بسیار صریح، جنگ‌جوجویانِ طالب را به شمال کشور انتقال داده‌اند.
نماینده‌گان مجلس می‌گویند که فرستادنِ نیروهای جنگی از طریق بس‌های کلان به شمال، حکایت از یک بازیِ بسیار خطرناک و سخت دارد که مردم افغانستان را زیر گرفته است.
گزارش‌ها از شمال می‌رسانند که پاسگاه امنیتیِ سربازان از یک هفته بدین‌سو در ولسوالی وردوج بدخشان در محاصره بوده و هیچ‌ کسی به دادِ سربازان نرسیده و به اکمالاتِ آن‌ها توجه نکرده است و این سبب شده که سربازان طعمۀ نیروهای طالبان شوند.
این بارِ دوم است که سربازان ارتش در ولایت بدخشان، بعد از چند روز محاصره ـ بدون این‌که تلاش برای شکست حصرِ آنان از جانب نیروهای بین‌المللی و نهادهای امنیتیِ داخلی شود ـ به چنگِ طالبان می‌افتند؛ اما هیچ مرجعی نیست که بپرسد که چرا چنین اتفاقی بار بار تکرار می‌شود.
در محاصره ماندنِ سربازانِ ارتش برای چند روز، در دو نوبت و افتادنِ آنان به کام مرگ، پرسش‌برانگیر می‌نماید و ایجابِ تحقیقاتِ ریشه‌یی را می‌کند. زیرا صرفاً یک اشتباه و غفلت نمی‌تواند این نوع حوادث را به بار آورد، بلکه چنین به نظر می‌رسد که سربازانِ شجاعِ کشور طی یک برنامۀ سیاسی و از قبل طراحی‌شده توسط ستون پنجم در داخل نظام به گونۀ سیستماتیک به دامِ دشمنان انداخته شده‌اند.
پیداست که ناامنی‌های اخیرِ قندوز و بدخشان تصادفی و ساده نیستند و تروریستان بین‎المللی عمداً به این مناطق سوق داده‌ شده‌اند. البته در عملیات نیروهای دولتی، تعداد زیادی از هراس‌افکنانِ خارجی و طالبان داخلی، در مناطق مختلفِ کندز کشته و زخمی شده‌اند، اما مسلماً کشتن و کشته شدن راه‌حلِ مسأله نیست و باید نهادهای امنیتی کشور و به‌خصوص نهادهای کشفی و استخباراتی، به خشکاندن ریشه‌های انتقالِ جنگ به شمال اقدام کنند. از طرف دیگر، شماری از فرماندهانی که به‌هدف ساقط کردنِ طالبان و شکستِ آنان وارد قندوز شده بودند، بعد از اجرای عملیات‌هایی علیه طالبان، دوباره به کابل فرا خوانده شده‌اند. این اقدام شاید از جانب مقاماتِ دستوردهنده توجیهاتی داشته باشد، اما واضح است که سبب تقویتِ روحیۀ طالبان شده است. به هر صورت، رسیدن به اوضاع مطلوبِ امنیتی در شمال، فقط در پرتو ارادۀ راسخِ سیاسی ممکن است. در صورتی که چنین اراده‌یی وجود نداشته باشد، نهادهای امنیتی هیچ پیروزی‌ِ پایداری به‌دست نخواهند آورد.
استفاده از فرماندهانِ باتجربۀ دوره‌های جهاد و مقاومت در ولایت‌های شمال، از دیگر زمینه‌ها و امکاناتی‌ست که می‌تواند مُمدِ نیروهای امنیتیِ کشور تمام شود. زیرا طالبان به همان پیمانه‌یی که دشمنانِ سربازان و افسرانِ ارتش‌اند، به همان پیمانه نیز دشمنانِ مجاهدین‌اند و مجاهدین دست‌کم به‌خاطر دفاع از خود هم که شده، در برابرِ طالبان تا آخرین رمق ایستاده‌گی خواهند کرد. دولت می‌تواند با داخل کردنِ مجاهدین در صفوف نبرد با طالبان و سایر تروریستان، ارتش و پولیس را در این مبارزه یاری رساند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.