- ۰۶ سرطان ۱۳۹۴
یک شنبه ۷ سرطان ۱۳۹۴
احمـد عمران
در حالی که با گذشت هر روز، ابعاد تازهتری از حمله به پارلمان کشور برملا میشود، وزیر داخلۀ افغانستان تصمیم گرفته است برای گفتوگو با مقامهای نظامیِ پاکستان به این کشور سفر کند.
بر اساس برخی گزارشها، حملۀ هفتۀ گذشته به پارلمان کشور، از سوی شبکۀ حقانی و به دستور یک عضو آیاسآیِ پاکستان انجام شده است.
در همین حال، در هفتههای اخیر، گراف ناامنیها بهصورتِ کمسابقهیی سیر صعودی یافته و سقوط ولسوالیها به دستِ گروه طالبان نیز نگاهها را به سمتِ خود کشانده است.
در شمال کشور، حزب جمعیت و جنبش اسلامی در یک اتحاد کمسابقه برنامهیی را روی دست گرفتهاند که بتوانند جلو گسترشِ نفوذ شورشیان به ولایات شمالی را بگیرند. استاد عطا محمد نور سرپرست ولایت بلخ که از مدتها پیش خطر افزایش تهدیدهای امنیتی را گوشزد کرده بود، خود لباس رزم پوشیده و در برابر دشمنان سینه سپر کرده است. در کنار او، جنرال دوستم معاون اولِ ریاستجمهوری که تجربۀ طولانی جنگ با گروههای هراسافکن را دارد، به افرادش دستور داده که یکجا با نیروهای استاد عطا مانع گسترش مخالفانِ مسلح به مناطق شمالی کشور شوند.
شورشیان در حالی حملاتِ خود را به کمک استخبارات و نظامیانِ پاکستان افزایش دادهاند که مقامهای کشور همچنان به تلاشهای خود برای متقاعد کردنِ این کشور به هدفِ کمک به روند صلح ادامه میدهند. سفر وزیر داخلۀ کشور به پاکستان، در مقطع کنونی میتواند سوالبرانگیز باشد. نورالحق علومی که آمادۀ سفر به پاکستان میشود، خود با هزار و یک جنجالِ داخلی روبهرو است. در مجلس نمایندهگان طرحی وجود دارد که بر اساس آن، وزیر داخله مورد استیضاح قرار داده شود. برخی نمایندهگان نسبت به صلاحیتهای وزیر داخله در امر تأمین امنیت تردید نشان میدهند. در روز سهشنبۀ هفتۀ گذشته، یعنی یک روز پس از حمله به پارلمان، در نشست اضطراری مجلس نمایندهگان، شماری بهشدت کارنامۀ وزیر داخله را مورد انتقاد قرار دادند و خواهان رد صلاحیتِ او شدند.
شاید در عقب این تصمیم، دستهایی از خارج پنهان باشد؛ ولی عملکرد وزارت داخله در مهار ناامنیها نیز چندان موفقیتآمیز نبوده است. وزیر جدید داخله که همراه با امیدهای تازه وارد این وزارت شد، نتوانست به توقعاتی که از او برای ایجاد اصلاحات و تأمین امنیتِ شهرها و ولسوالیهای کشور میرفت، پاسخ رضایتبخش دهد.
در ماههای اخیر، میزانِ ناامنیها به گونۀ خطرناکی افزایش یافته است. هر آن بیمِ آن میرود که با سقوط برخی شهرها، مخالفان مسلح بتوانند جایگاه مستحکمتری برای مقابله با نیروهای امنیتی پیدا کنند. در چنین اوضاع و احوالِ نگرانکنندهیی، وزیر داخله بار سفر به کشور پاکستان بسته است؛ همان کشوری که هنوز در مورد صداقتش در مبارزۀ مشترک با هراسافکنی تردید وجود دارد.
اگر پاکستانیها عزم مبارزه با هراسافکنی را داشتند و یا صادقانه میخواستند طالبان را به میز مذاکره بکشانند، تا به حال این کارها را کرده بودند. اگر پاکستانیها به خواهش و تقاضا گوش میدادند، تا به حال به خواستهای رییس جمهوری و رییس اجرایی گوش داده بودند. فراموش نکنیم که رییس جمهوری در یک نامه که دو ماه پیش عنوانی مقامهای پاکستانی فرستاد، تقاضاهای مشخصی را از این کشور برای تأمین صلح در افغانستان مطرح کرد. اشرفغنی رییس جمهوری افغانستان در نامۀ خود به سران پاکستان، ضربالاجل بیست روزهیی را مشخص کرده بود که اگر ظرف این مدت، مقامهای پاکستانی گامهای عملی برای تأمین صلح برندارند، آنگاه دولت افغانستان به گزینههای دیگری رجوع خواهد کرد.
آیا فرستادن وزیر داخله به پاکستان، گزینۀ دیگرِ دولت افغانستان به هدف تکرار تقاضاهای قبلی است؟ وقتی حرف و تقاضای رییس جمهوری هیچ نتیجهیی در قبال نداشته باشد، سفر وزیر داخله چه نتیجهیی در پی خواهد داشت؟!… سفرهایی از این دست که از پایگاه ضعف صورت میگیرد، مسلماً نتایج معکوس به دنبال میآورد.
آقای غنی با ضربالاجل بدون پیگردی که برای دولت پاکستان تعیین کرد، عملاً خود را در وضعیتِ نامساعد قرار داد. نامه و ضربالاجلِ آقای غنی زمانی ارزش داشت که به دنبال بیتوجهی مقامهای پاکستانی، گزینههای سختتر و شدیدتری به اجرا گذاشته میشد. همین حالا برخی از ولسوالیهای کشور در آستانۀ سقوط به دست مخالفان قرار دارد. وضعیت امنیتی در شمال کشور هر روز وخیمتر میشود. حملات انتحاری و مرگبارِ طالبان ابعاد تازه کسب کرده است. اینها هیچ کدام بدون پیوند با سیاستهای منطقهیی پاکستان صورت نمیگیرد.
پاکستان هرچند در اوایل ایجاد دولت جدید، وعدههایی برای جلب رضایت دولتمردانِ کشور به هدف گرم شدنِ دوبارۀ روابطش با افغانستان برداشت؛ اما این وعدهها هرگز از محدودۀ حرف فراتر نرفتهاند. پاکستان در عمل همان سیاستهایی را دنبال میکند که پیش از این در زمان دولت پیشین در قبال افغانستان داشت. دید و بازدید و سفر به این کشور در حالی که دامنۀ ناامنیها هر روز گسترش مییابد، فقط میتواند خطای دیپلماتیک تعبیر شود و بس.
پاکستانیها سیاست سرگرمسازی افغانستان را بهخوبی یاد دارند و از همین ترفند در حال حاضر سود میبرند. هیچ امیدی نسبت به همکاری پاکستان در زمینۀ تأمین صلح و جلوگیری از ناامنیها وجود ندارد و به همین دلیل، دولت افغانستان باید از گزینههای لازم برای تأمین امنیتِ کشور استفاده کند. تهدید و هشدار، راه به جایی نمیبرد. پاکستان خوب میداند که نقاط ضعف دولتِ افغانستان کجاست و چهگونه میتواند بر این کشور تأثیر بگذارد. پاکستانیها تا به حال پیروز میدان افغانستان بودهاند و اگر تغییری در سیاستهای دولت افغانستان در قبال پاکستان به وجود نیاید، بدون شک وضع از اینهم بدتر خواهد شد!
Comments are closed.