فسیل‌های سیاسی در مسکو

- ۰۷ سرطان ۱۳۹۴

دو شنبه ۸ سرطان ۱۳۹۴

 

احمد عمران

حامد کرزی رییس جمهوری پیشین افغانستان، با شماری از فسیل‌های سیاسیِ نزدیک به خود در مسکو به‌سر می‌برد و در حال تحلیل وضعیتِ منطقه و جهان از نوع کرملینیِ آن است. آقای کرزی که دو چیز او را به‌شدت خشمگین کرده، می‌خواهد با رفتن به مسکو و دیدار از آرامگاه لنین، میزان عصبانیتِ خود را نشان دهد.
نخستین موضوعی که خشمِ آقای کرزی را برانگیخته، از دست دادنِ قدرت سیاسی در افغانستان است. او هرچند به زبان، خواهان تسلیم‌دهی قدرت از طریق انتخابات بود؛ ولی در mnandegar-3عمل هرگز نمی‌خواست که این اتفاق بیفتد. به همین دلیل، آن‌چه که در توانش بود، برای برهم زدن انتخابات ریاست‌جمهوری انجام داد. شاید سال‌ها بعد معلوم شود که بخش بزرگی از مشکلات انتخابات ۹۳، از سوی آقای کرزی و هم‌قطاران سیاسی‌اش برنامه‌ریزی شده بود!
موضوع دیگر، رابطۀ احیا شدۀ دولت وحدت ملی با امریکاست. آقای کرزی که در سال‌های پایانی حکومتش به منتقد سرسختِ امریکا مبدل شده بود، از سران دولت وحدت ملی این‌قدر توقع داشت که سیاست‌های او را در برابر امریکا و غرب ادامه دهند؛ یعنی همان سیاست کُشتی نرم و گاه سخت با غربی‌ها بر سرِ مسایلی که حتا برای شخص آقای کرزی هم مشخص نیست که چیستند.
آقای کرزی در سال‌های پایانی حکومت خود، دچار این توهم شده بود که مشکلات افغانستان ناشی از سیاست‌های امریکا و غرب است که نمی‌خواهند به گونۀ واقعی این کشور را در رسیدن به صلح و ثبات کمک کنند. آقای کرزی فکر می‌کرد و حالا هم فکر می‌کند امریکایی‌ها خود عامل تروریسم و بنیادگرایی در منطقه‌اند و اهدافی فراتر از مبارزه با این پدیده‌ها دارند. آقای کرزی داعش را نیز پروژۀ امریکایی‌ها می‌داند و به همین دلیل باور دارد که این گروه از خارج از مرزهای کشور، رهبری و اداره می‌شوند. منظور از خارج از مرزهای افغانستان البته در معنای کرزیی آن، کشورهای عربی و یا خاستگاه‌های داعش نیست؛ بل منظور آقای کرزی از کشورهای خارجی، همواره امریکا و غرب بوده است.
آقای کرزی در مسکو ضمن دیدار با مقام‌های بلندپایۀ روسیه، سخنرانی‌هایی نیز انجام داده و در برخی از مناظره‌های تلویزیونی، به گونۀ شوهای مد و فشن شرکت کرده است. آقای کرزی در یکی از مناظره‌های تلویزیونی گفت که امریکا در جنگ با تروریسم ناکام شده و به همین دلیل باید روسیه و چین در همکاری با هم به جنگِ آن بروند. حالا مشخص نیست که پس از خروج سربازان ناتو، باید سربازان روسیه و چین وارد افغانستان شوند و یا این‌که طرحِ آقای کرزی برای مبارزه با تروریسم به‌وسیلۀ این کشورها به گونۀ دیگری برنامه‌ریزی شده است.
آقای کرزی خود نمی‌داند که خواهان چیست و چه‌گونه می‌شود روسیه و چین را در مبارزۀ مشترک با تروریسم قرار داد. روسیه در سال‌هایی که آقای کرزی بر تخت ریاست جمهوری افغانستان لم داده بود، از دادن امکانات نظامی به ارتشِ کشور با وجود تلاش‌هایی که انجام گرفت، اجتناب ورزید. استدلال کرملین آن زمان این بود که روسیه به هیچ صورت نمی‌خواهد یک بارِ دیگر وارد منازعۀ افغانستان شود، آن‌هم زمانی که غربی‌ها عملاً در این کشور نیرو و پایگاه دارند.
این را هم فراموش نکنیم که نیروهای ناتو سربه‌خود وارد افغانستان نشدند. این نیروها در اثر تقاضای آقای کرزی و تصمیم شورای امنیت سازمان ملل، وارد افغانستان شدند. شاید حافظۀ آقای کرزی خوب کار نکند و بسیاری مسایل را فراموش کرده باشد، به همین دلیل نیاز است که برخی مسایل برای‌شان یادآوری شود.
در آن سال‌ها که تازه رژیم طالبان سقوط کرده بود، نیروهای ایتلاف بین‌المللی مبارزه با تروریسم که در رأس آن امریکا قرار داشت، وارد افغانستان شدند. هدف این نیروها صرفاً مبارزه با تروریسم بود و امنیت داخلی افغانستان باید به وسیلۀ نیروهای موجود در آن زمان تأمین می‌شد. اما آقای کرزی به نیروهای موجود باور نداشت و حتا نسبت به امنیت جانیِ خود نیز تردید داشت. در وهلۀ نخست، او شخصاً با یکی از شرکت‌های خصوصی امنیتی امریکا وارد معامله شد و شماری محافظ شخصی برای خود استخدام کرد. در مرحلۀ بعدی، آقای کرزی طرح امنیت افغانستان را به وسیلۀ نیروهای حافظ صلح ملل متحد مطرح کرد که سرانجام شورای امنیت سازمان ملل تصمیم گرفت واحدهایی از سربازان ناتو را در قالب نیروهای کمک به امنیت یا آیساف وارد افغانستان سازد.
نیروهای خارجی‌یی که در افغانستان حضور دارند، عملاً به درخواست شخصِ آقای کرزی وارد شده‌اند. در آن سال‌ها آقای کرزی به این نیروها چنان باور داشت که می‌گفت بدون حضور سربازان ناتو، حاکمیت ملی افغانستان محقق نمی‌شود. حالا آقای کرزی چنین مأموریتی را می‌خواهد به کشورهای مخالفِ امریکا بسپارد. روسیه در این میان، مورد توجه خاصِ حلقۀ شکست‌خوردۀ دولت پیشین قرار دارد. آقای کرزی فکر می‌کند که شاید روزی روس‌ها او را چون ببرک کارمل، حالا با سناریویی متفاوت‌تر، دوباره به قدرت سیاسی برگردانند. اما آقای کرزی فراموش کرده است که روسیه در وضعیت فعلی، بیشتر از همه نگران مرزهای اروپایی خود است و اگر نگرانی‌یی از جانب افغانستان دارد، به دلیل کشورهای آسیای میانه است که برخی از آن‌ها رابطۀ استراتژیک با روسیه دارند.
روسیه در مناسبات منطقه‌یی، در وضعیتی قرار ندارد که بتواند به صورتِ فعال خود را درگیر جنگی تازه کند. فعلاً آن‌چه که روسیه را نگران کرده، مشکلات این کشور با اوکراین است. روس‌ها علاقه‌مندند که بحران اوکراین را به گونۀ آبرومندانه حل کنند. افغانستان برای روس‌ها اولویت سوم و چهارم نیز به شمار نمی‌رود. از جانب دیگر، روسیه با توجه به تجربۀ اتحاد شوروی سابق و کشورهای عضو ناتو در افغانستان، به هیچ صورت آماده نیست که مسوولیت جنگی را متقبل شود که نتایج و زمانِ آن به هیچ‌وجه مشخص نیست. از دیگر سو، روسیه حاضر نیست که ارتش افغانستان را تجهیز کند؛ کمترین کاری که این کشور در مقابله با تروریسم می‌توانست انجام دهد. روس‌ها هنوز باور ندارند که جنگ‌افزارهای‌شان در نبرد افغانستان، در برابر خودشان مورد استفاده قرار نمی‌گیرد؛ به همین دلیل به درخواست‌های مکررِ آقای کرزی با سکوت پاسخ داده‌اند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.