آرمان‌شهر شیخ مصلح‌الدین سعدی در بوستان

گزارشگر:دكتر نجمه نظري/ چهار شنبه 29 جدی 1395 - ۲۸ جدی ۱۳۹۵

mandegar-3در ادب فارسی، بوستان سعدی نمونۀ جهان مطلوبی است که طراح آن، هم غالباً قضاوتی واقع‌بینانه از وضعیت موجود دارد و هم باور به تحقق‌پذیری بسیاری از مطلوب‌ها.
آرمان‌شهر‌های طراحی‌شده بر مبنای آرزو‌هایی تحقق‌ناپذیر و بی‌توجه به شرایط و مقتضیات اجتماع، مخاطبان و… دارای ویژه‌گی‌هایی هستند که اگر قرار باشد بر مبنای آن، جامعه‌یی آرمانی بنا شود، برخی از همین ویژه‌گی‌‌ها به عنوان مانع و عامل بازدارنده عمل می‌کنند. از جملۀ این ویژه‌گی‌ها کوچکی، انزوا، ایستایی، برابری، هماهنگی و یک‌نواختی، انتقادناپذیری و فقدان سازوکار اصلاح به سبب باور به قطعی بودن ارزش‌ها و شعار‌هاست.
توفیق یا عدم توفیق آرمان‌شهر‌ها در عمل به عواملی از قبیل نحوۀ طراحی، اجرا و مخاطبان آرمان‌شهر‌ها بسته‌گی دارد.
با توجه به چنین مشکلاتی، باید اعتراف کرد که واقع‌بینی سعدی در حد واقع‌گراییِ صرف نمانده و بر بستر ریالیسم انتقادی به سوی دیده‌های آرمان‌شهری حرکت کرده است و نیز اعتدال وی سبب گشته که امکان تحقق‌پذیری مطلوب‌ها و آرمان‌های سعدی در بوستان قابل توجه باشد.
در باب مربوط به عدل و تدبیر و رای، سعدی اصلی‌ترین وظیفۀ حکومت را برقراری عدالت ـ نه مساوات ـ می‌داند و این‌که برپایی عدالت نیز نباید کورکورانه و به هر وسیلۀ ممکن باشد، بلکه عدالت مقید به تدبیر و رای مورد تایید اوست.
الا تا نپیچی سر از عدل و رای
که مردم ز دستت بپیچند پای
گریزد رعیت ز بیدادگر
کند نام زشتش به گیتی سمر
سعدی با توجه به این اصل که حکومت، میزانی از مشروعیت خود را از قبال مردم اخذ می‌کند، لزوم هوشیاری در برابر تهدیدات داخلی و خارجی، ترجیح صلح بر جنگ مگر در مواردی نادر ، فراگیری سیستم تامین اجتماعی، حذف هزینه‌های زاید و تشریفات بی‌جا و اختصاص آن به دانشمندان و کارگزاران حکومت، رفتار مناسب و درخور با گردشگران و بازرگانان ممالک دیگر را برای حکومت ضروری می‌داند.
ویژه‌گی‌هایی که حکومت‌های زمانه چندان بدان‌ها پایبند نبودند و حتا با زیر پا نهادن برخی از آن‌ها، زمینه‌ساز هجوم ویران‌گر مغول بدین سرزمین‌ها گشته‌اند.
مکن تا توانی دل خلق ریش
و گر می‌کنی، می‌کَنی بیخ خویش…
فراخی در آن مرز و کشور مخواه
که دل‌تنگ بینی رعیت ز شاه
در حوزه‌های دیگر نیز سعدی، ناراضی از وضع موجود زمانه و جامعۀ خویش ایده‌آل‌های خود را مطرح می‌کند.
جامعۀ آرمانی سعدی، جامعه‌یی ایستا نیست که در آن مایده‌های آسمانی برای همه فراهم باشد و ترک کار و تلاش، شایسته تلقی شود. به رغم اعتقاد قلبی و عمیق سعدی در توکل و امید به لطف خداوند، وی برای کار و سازنده‌گی اهمیتی اساسی قایل است و ترک بی‌دلیل آن را گناهی نابخشودنی می‌داند.
نکتۀ قابل توجه در مورد جهان مطلوب سعدی آن است که به دور از یک‌جانبه‌نگری، همۀ مسایل اجتماعی را زنجیره‌وار در کنار هم می‌بیند و برای حل معضلات هر بخش، راهکا‌رهای خاص خویش را ارایه می‌کند.
نکتۀ قابل تامل دیگر این‌که سعدی به دنبال خلق انسانی تک‌بعدی یا انکار برخی از ابعاد وجود آدمی نیست.
او نیز هم‌چون همشهری بزرگش حافظ، انسان را موجودی چندبعدی و دارای نیاز‌های متنوع می‌داند که باید به رسمیت شناختن تمامی جنبه‌های جسمانی و روحانی وجود وی با احترام به این نیاز‌ها، برنامه و طراحی برای سعادت او ارایه نمود، نه از راه انکار و سرکوب برخی از این نیاز‌ها. از این‌روست که در دنیای سعدی در کنار طرح گستردۀ دینی، اخلاقی و تعلیمی، عشق نیز جایگاهی ویژه و برجسته دارد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.