- ۰۶ سرطان ۱۳۹۴
یک شنبه ۷ سرطان ۱۳۹۴
جنگ منافع، بازی قدرت و جنگهای استخباراتی به سرعت افغانستان را دستخوش حوادث سیاسی ماحول خود گردانیده و در نبود ثبات سیاسی، برخلاف منافع ملی کشانیده میشود.
دقیقاً با روی کار آمدن حکومت نو، آهنگ صلح با طالبان همزمان با حملات و خشونتهای بیسابقۀ شان و موازی با آن موج وحشتآفرینی بنام داعش، میدانی شدن یکبارهگی آی اس آی و امضای تفاهمنامه، تحرکات منطقه و فرامنطقه از جمله مولفۀهایی میباشند که فقط در محور یک بازی جدید قابل جمع میباشند.
هرچند در ماهیت و اهداف این پروژۀ کلان فرقی نیست، اما در مرحلۀ تطبیق، نقش مدیریتی آن در افغانستان دچار چالشها و موانع کلان میباشد، چون حکومت آسیبپذیر است و فاقد توانمندی مدیریت اوضاع، کما اینکه بتواند با ایجاد یک مرجعیت ملی نقش خود را در تثبیت جایگاه افغانستان و در راستای منافع کشور، روشن و برجسته سازد.
مشکل رهبری و مدیریت، مشکل آجنداهای مختلف درون دولت، مشکل انحصار و تمرکزگرایی و عدم توازن قدرت، مشکل مخفی کاریها و بی اعتمادیها بخشی از مشکلات حکومت و به همین منوال موانع جدی فراروی این پروژۀ کلان پنداشته می شوند. رویهمرفته این تنها مانع نیست، بلکه فکتورهای جدی تر وضعیت رو به رکود زنده گی معیشتی مردم، دوری موقعیت توده های مجاهدین و نخبه گان ملی گرا و پتانسیل عکس العمل کشورهای منطقه، بخش عمیق تر چالش ها به شمار می روند.
این همه مشکلات، موانع و چالشها فقط یک راه دارد، ایجاد توازن قدرت در نظام سیاسی، در هر دو بعد ساختاری و سطح رهبری و مدیریت در تشکیل دولت نیرومند ملی در قدم نخست، در غیر آن پروژه ها فقط مصرف داخلی خواهند داشت و درهمین جغرافیا دفن خواهند شد.
پایان تراژیک پروژۀ کلان شوروی سابق در رسیدن به آبهای گرم را با رهبری و مدیریت و نظام سیاسی وقت در جغرافیای همین سرزمین همه شاهد بودیم. فقط در فاصلۀ کوتاه سه دهه قبل، روس های زمین گیر شدند، جنگ سرد پایان یافت و اما تراژیدی افغانستان تاهنوز ادامه دارد.
این بار بنابر تفاوتهای زمانی اگر تجدید نظر صورت نگیرد، ظهور قدرتهای محلی و ایجاد جغرافیای مراکز قدرت، امر اجتناب ناپذیر خواهد گردید و آرزوی رسیدن به دولت- ملت و دولت ملی را از ریشه برخواهد کند.
برگرفته از صفحۀ فیسبوک احمدولی مسعود