احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۹ سرطان ۱۳۹۴
سه شنبه ۱۶ سرطان ۱۳۹۴
شاهرخ شهرابی
بخش چهـارم و پایانی
نظریههای غایتانگارانه
اصطلاح غایتانگار یا نتیجهگرا در توصیف آن دسته از نظریههای اخلاق به کار میرود که دربارۀ درستی یا نادرستی عمل نه بر مبنای نیات شخصی، بلکه بر اساس نتایج عمل داوری میکنند.
خودگرایی اخلاقی
در خودگرایی اخلاقی همواره سعی بر کسب بیشترین خیر و سود برای خود شخص است. خودگرایی اخلاقی ناظر به نتایج عمل بوده و هر عمل با توجه به نتیجه و برای کسب بیشترین سود و خیر برای خود شخص انجام میگیرد.
دگرگرایی اخلاقی
اعتقاد به کسب بیشترین خیر و سود برای دیگران و اینکه عمل اخلاقی عملی است که بهخاطر دیگران انجام شود.
سودگرایی
سودگرایی ناظر بر دو حکم کلی است:
۱) خوب و بد اعمال را خیر و شر مترتب از آن تعیین میکند.
۲) نظر به خیر یا شر همهگانی است نه شخصی.
سودگرایی نظریهیی است در پی کسب بیشترین خیر یا دستکم غلبۀ کمترین شر در کل جهان. سودگرایی خود به سه دسته تقسیم میشود:
الف) سودگرایی عملنگر
این دیدگاه مبنای خوب و بد را خیر و شر حاصل از عمل میداند و بدان سبب که عملنگر است، توسل به قاعدۀ کلی را برای تعیین و تبیین عمل اخلاقی مجاز نمیداند و معتقد است هر عمل در شرایط خود باید بررسی شود.
ب) سودگرایی عام
تفاوت سودگرایی عام با سودگرایی عملنگر در این است که سودگرایی عام، میزان سود و زیان مترتب بر نوع عمل مورد توجه قرار میگیرد، نه خود کار. در اصل سودنگر عملنگر میپرسد اگر من کاری را انجام دهم نتیجۀ آن چیست. اما سودنگری عام بیان میدارد که اگر هر کسی همین عمل را انجام دهد، چه خواهد شد.
ج) سودگرایی قاعدهنگر
سودگرایی قاعدهنگر بر نقش اصلی قواعد اخلاقی تأکید میورزد و بر آن است که شخص باید همواره با تمسک به یک قاعده معلوم دارد در موقعیت خاص چهگونه باید رفتار کند. باید بررسی کرد کدام عمل بیشترین سود را در بر دارد و در این راه اصل سود (Principle Of Utility) (بیشترین سود برای بیشترین افراد) را باید در سطح قواعد کلی تعمیم داد.
فضیلتگرایی
نظریۀ دیگری نیز وجود دارد که نوارسطوگرایان آن را مطرح کردند و به نظریۀ فضیلت شناخته میشود. آنان بهجای تأکید بر درستی یا نادرستی اعمال، بر روش فضیلت تأکید میکنند. از این دیدگاه، عملی اخلاقی است که در مجموع باعث رشد فضایل در انسان شود و هر عملی خلاف آن عملی غیراخلاقی محسوب میشود.
نتیجهگیری
در چشماندازی بسیط، اخلاق مسیحی و اخلاق کانتی با طرح قواعد و چهارچوبها، تنها معیارهایی به دست میدهند که ممکن است در مصادیق دچار تضاد شوند. نظریههای سودنگرِ منتج از نتیجهگرایی نیز بر پایۀ تفکرات لیبرال بنا شدهاند و به طور مستقیم و غیرمستقیم تبلیغ میشدند و میشوند. انسان به ذات لذتطلب است و خواستار آزادی بیشتر و محدودیت کمتر و هر نظام اخلاقی نیز بهصحت، خواهان محدود کردن اعمالیست که از منظر خودش ناشایست است.
به دلیل کهنالگوهای تیرۀ اروپاییان از دین به واسطۀ عقاید انحرافی و خرافی کلیسا، دین تا حد یک ایدیولوژی آنهم از نوع منسوخش مبدل شد و به دنبال آن نیز اخلاق دینی آرام آرام به فراموشی سپرده شد. نظریات اخلاق پس از رنسانس، به سمتی حرکت کرد که هرچه بیشتر از دین فاصله بگیرد و تنها بر پایۀ مناسبات سکولاریستی بنا شود. نظریهپردازان نیز به طرح مسایل بدون توجه به دین و باور وحیانی از آن دستوراتش پرداختند. آنها شاید بزرگترین اصل را به فراموشی سپردهاند و آن این است که اگر انگیزه و ارادهیی ورای قواعد خشک اخلاقی وجود نداشته باشد، اگر در پسِ مراقبات اخلاقی و نفسانیِ بشر هیچ انگیزۀ غیرمادی وجود نداشته باشد، پس چه لزومی دارد که از اساس مقلدِ یک مکتب یا اصلاً اخلاقمدار باشیم و نیز بسیاری از آنها فراموش کردهاند اگر به تکثر اخلاقی معتقد باشیم، آنگاه قضاوت اخلاقی بیهوده، بدون معنا و غیرممکن خواهد بود.
منابع:
ـ حقیقی، شاهرخ. گذار از مدرنیته؟ نیچه، فوکو، لیوتار و دریدا. نشر آگاه، چاپ سوم پاییز ۱۳۸۳
ـ مگی، براین. فولادوند، عزتالله. فلاسفۀ بزرگ. انتشارات خوارزمی، چاپ سوم اسفند ۱۳۸۵
ـ اس.ای.فراست. شادان، منوچهر. درسهای اساسی فلاسفۀ بزرگ. انتشارات بهجت، چاپ دوم ۱۳۸۶
ـ سروش، عبدالکریم. علم چیست، فلسفه چیست؟. موسسۀ فرهنگی سراط، چاپ شانزدهم ۱۳۸۶
ـ شیروانی، علی. فرا اخلاق. انتشارات کانون اندیشۀ جوان، چاپ دوم ۱۳۸۶
ـ شیروانی، علی. اخلاق هنجاری. انتشارات کانون اندیشۀ جوان، چاپ دوم ۱۳۸۶
ـ واربرتون، نایجل. علیا، مسعود. الفبای فلسفه. انتشارات ققنوس، چاپ دوم ۱۳۸۶
ـ ربیعیزاده، الهام. روزنامۀ رسالت، چاپ ۸۸/۳/۲۶
ـ ری گریفین، دیوید. نعمتی وروجنی، یعقوب. وایتهد و بحران در نظریۀ اخلاق مدرن
* Jean-Francois Lyotard, The Postmodern Condition: A Report on Knowledge,tr. Geff Bennington and Bian Massumi, University of Minnesota Press, ۱۹۸۴
* Richard Roty, Objectivity, Relativism, and Truth, «Cosmopolitanism without emancipation: A response to Jean-Francois Lyotard», p ۲۱۵
* «Deconstruction and the Possibility of Justice» in Deconstruction in a Nutshell, A Conversation with Jacaue Derride, Edited with a commentary by John Capto,NY Rotledge, ۱۹۹۲, p. ۱۵.
Comments are closed.