کـارنامـۀ مســعود

- ۲۰ سرطان ۱۳۹۴

یک شنبه ۲۱ سرطان ۱۳۹۴

 

بخش شانزده هم

mnandegar-3عبدالحفیظ منصور
همین که فاجعۀ ۶ جدی ۱۳۵۸ به‌وقوع پیوست و ارتش سرخ به افغانستان هجوم آورد، ارتباط احمدجان با رژیم کابل بیشتر از پیش محکم شد. او دوستی و رفاقت قبلی با برخی از سران حزب کمونیست از جمله با عبدالوکیل وزیر خارجۀ رژیم داشت. خودش دو بار به کابل سفر نمود و مبالغی جهت جلب و جذب مردم، از «خاد» با خود آورد. و باری هم یک کاروان حامل مهمات جبهه را غصب نمود.
بدین ترتیب، احمدجان با اعمال خویش زمینۀ ناراحتی مردم را مهیا گردانید، تا این‌که توسط نزدیکانش ـ مردم سفیدچهر ـ اسیر و به آمریت جبهه سپرده شد. سرانجام پس از مدتی حبس و چند روز قبل از حملۀ اول روس‌ها به پنجشیر، اعدام گردید.
از جمله رفقایش، منوکی و یعقوب الکوزی پس از یک‌سال‌واندی حبس، به اندراب فرار کردند و از طریق «جمعه خان» قوماندان حزب اسلامی، به رژیم کابل پیوستند.

اوضاع اخیر سال
بعد از این‌که سیاست جنگیِ مجاهدینِ پنجشیر مشخص شد، قرارگاه‌هایی در قسمت علیای آن دره یکی پی دیگری تاسیس گردید و حملات چریکیِ پیاپی بالای قوای رژیم کابل صورت پذیرفت.
در اثر حملات مجاهدین در ظرف دو ماه، مجدداً قوای علاقه‌داری چارقریه فرار نمودند و دو روز بعدتر تمام افراد علاقه‌داری دره، اسیرِ مجاهدین گردیدند و تا منطقۀ بازارک، دوباره آزاد گردید و برای رژیم فقط یک پایگاه «رخه» باقی ماند و بس.
در جریان این زد و خوردها، کفایت‌الله که سمت معاونیت جبهه را عهده‌دار بود، در برج میزان به عمر ۲۶ ساله‌گی بر اثر انفجار ماینی که برای مجاهدین می‌ساخت، داعی اجل را لبیک گفت. مدتی بعد به تاریخ ۱۹ قوس در اثر شبیخون قوای رژیم کابل به بازارک، ۲۱ تن از مجاهدین شهید و دو مجاهد دیگر از پغمان اسیر گردیدند که روز بعد در منطقۀ «دشتک» به دست کمونیستان تیرباران شدند.
تاکتیک مجاهدین در آزادسازیِ این دو علاقه‌داری، خلاف حملات دسته‌جمعی گذشته، حمله بالای خطوط اکمالاتیِ رژیم بود که به‌طور چریکی در مسیر بین «رخه» و «زنه» صورت می‌گرفت. مجاهدین با این شیوه، از تلفات خویش جلوگیری نموده و برعکس، بالای دشمن ضرباتِ کاری وارد می‌کردند؛ طوری که پس از چهار حمله، قوای مستقر در حصۀ اول مجبور به فرار گردیدند و افراد علاقه‌‌داری حصۀ دو به‌طور دسته‌جمعی دستگیر شدند.

مآخذ:
۱٫ تحلیلی دربارۀ تحریک اسلامی افغانستان (انگلیسی)، نوشتۀ انجنیر محمد اسحاق، جریدۀ افغان‌نیوز، شمارۀ ۳، سال پنجم، چاپ کمیتۀ سیاسی جمعیت اسلامی.
۲٫ با اندک تعدیلات به نقل از چاپ دوم دسایس و جنایات روس در افغانستان، اثر دکتر حق‌شناس، صفحات ۴۲۵ تا ۴۲۸
۳٫ از یادداشت‌های شخصی (ناچاپ) مولوی عبداللطیف پنجشیری که در ابتدای جهاد مسوولیت تبلیغات جبهۀ پنجشیر را به عهده داشت.

حملات قوای شوروی در سال ۱۳۵۹ ش
تجاوز ارتش سرخ در ۶ جدی ۱۳۵۸ به افغانستان، به عمر رژیم صدروزۀ حفیظ‌الله امین پایان داد و از پیروزی عاجلِ مردم افغانستان در امر سرنگونی رژیم کمونیستیِ کابل جلوگیری نمود. این تجاوز وقتی صورت پذیرفت که رژیم کابل با خطر رویارویی دوصد جبهۀ مردمی در سراسر افغانستان مواجه بود.
تهاجم قوای شوروی، مبارزۀ مجاهدین را به یک مقاومت آزادی‌بخش عوض نمود و قضیۀ افغانستان را در محراق توجه جهانیان قرار داد، هرچند در ابتدا در خارج از کشور کسی به پیروزی ملت افغانستان باور نداشت؛ زیرا قوای سرخ به مثابه ارتشی شکست‌ناپذیر در دنیا پذیرفته شده بود. اخبار جنگ افغانستان در صدرِ اخبارِ جهان قرار گرفت و کمک‌های بشری به جنگ‌زده‌گان افغان آغاز یافت.
اما این تهاجم، مردم افغانستان را از پیروزیِ سریع ناامید گردانید و مبارزۀشان را از شکل «قیام نامنظم همه‌گانی» به «جنگ چریکی سرتاسری» که مبارزۀ درازمدت را ایجاب می‌کند، تبدیل کرد.
طبعاً جبهۀ پنجشیر مانند سایر جبهات افغانستان، از تحولات ناشی از تهاجم قوای روس به افغانستان برکنار نبود و نتیجۀ اولین حملۀ قوای روس را به آن‌جا، تعیین‌کنندۀ مرگ یا زنده‌گیِ خود می‌دانست.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.