احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۲۰ سرطان ۱۳۹۴
یک شنبه ۲۱ سرطان ۱۳۹۴
احمد عمران
آغاز مذاکرات بهاصطلاح صلح در پاکستان میان هیأت دولت افغانستان با هیأتی از طالبان، فضای ملتهبی را در داخلِ کشور رقم زده است. در این میان، نزدیکان آقای کرزی نیز در میان ترس و امیـد تلاشهایی را آغاز کردهاند تا از مواضع و سیاستهای او در زمان زمامداریاش در برابر پاکستان و مذاکراتِ صلح دفاع کنند؛ تلاشهایی که به هیچ صورت نمیتوانند بار اشتباهاتی را که آقای کرزی و حامیان و نزدیکانِ او انجام دادهاند، ذرهیی سبک کنند.
این عده در نوشتههایشان میخواهند بگویند که آقای کرزی در زمان حکمرواییاش بر افغانستان، سیاستهایی را دنبال میکرد که اگر از سوی جامعۀ جهانی و بهویژه امریکاییها حمایت میشد، امروز بدون شک صلحِ سراسری در افغانستان تأمین شده بود. به گفتۀ این افراد، آقای کرزی از آغاز حکومتداری خود، پاکستان را منبع تروریسم، بنیادگرایی و دشمنِ افغانستان میدانست و معتقد بود که طالبان به عنوان ستون پنجمِ سیاستهای این کشور در برابر افغانستان عمل میکنند.
این افراد برای مستدل نشان دادنِ مواضع رهبر بلامنازع خود، به یادداشتها و برشهایی از صحبتهای آقای کرزی اشاره میکنند که با رهبران امریکایی داشته است.
این سخنان انتقادآمیز البته هیچ کدام زمانِ ریاستجمهوریِ جورج بوش در امریکا را در بر نمیگیرند. چرا؟!… چون آقای کرزی در آن زمان هیچ مشکلی با امریکاییها نداشتـ هرچند در آن زمان هم مواضع امریکاییها در قبال مسایل منطقه و پاکستان به روال سالهای بعدی بود؛ سالهایی که باراک اوباما به ریاست جمهوری امریکا رسید. اما از آنجایی که آقای کرزی مورد عنایت رهبریِ جدیدِ کاخ سفید قرار نگرفت، زمانِ اوباما برای برحق نشان دادنِ سیاستهای آقای کرزی، زمانِ مناسبی به نظر میرسد.
نزدیکان آقای کرزی چرا زمانِ بوش را به یاد نمیآورند و چرا از آن زمان هیچ یادداشتی را برنداشتهاند؟!… چون در آن زمان آقای کرزی رهبر مورد توجه کاخ سفید بود و میتوانست سیاستهای اشتباهآمیزِ خود را در برابرشان توجیه کند؛ چیزی که پس از آن در زمان اوباما دیگر برای آقای کرزی میسر نبود.
مسالۀ دیگر این است که در این یادداشتها همواره برشهایی انتخاب میشوند که میتوانند استدلال نویسندهگانشان را توجیه کنند. اما هرگز به آن صحبتها و مواضعِ آقای کرزی اشاره نمیشود که در حمایت از پاکستان مطرح شدهاند. آقای کرزی خلاف همۀ رهبرانِ کشور چنان در حمایت از پاکستان سنگِ تمام گذاشت که بعداً انتقادهای او از سیاستهای این کشور هرگز نمیتوانستند برای آن سیاستهای برادرخواندهگی توجیهگر پنداشته شوند.
آقای کرزی حتا زمانی در گفتوگو با یکی از رسانههای پاکستان گفت که اگر این کشور مورد حملۀ امریکاییها قرار گیرد، او حاضر است از پاکستان دفاع کند و در صف سربازانِ پاکستانی قرار داشته باشد.
البته آقای کرزی پیش از آن در سالهای متمادییی که در پاکستان زندهگی میکرد، از سیاستهای این کشور به اندازۀ کافی دفاع کرده بود. یکی از دلایلی که پس از سقوط رژیم طالبان، آقای کرزی در کنفرانس بن به عنوان رییس دولت موقت انتخاب شد، عملاً حمایتی بود که پاکستانیها از او کرده بودند.
آقای کرزی در زمان زمامداریاش، بارها به پاکستان سفر کرد و بارها پاکستان را کشورِ دوست و برادرِ افغانستان خواند. آقای کرزی در آن زمان هم شاهد حضور طالبان در آن سوی مرزها بود، اما از آن جایی که حضور این گروه منافع شخصیِ او را لطمه نمیزد، نسبت به آن واکنش نشان نمیداد. آقای کرزی حتا طالبان را نیز برادرانِ ناراضی میدانست و فکر نکنم با رفتن به روسیه در این دیدگاه تغییری وارد شده باشد.
موضوع دیگر اما حضور نزدیکترین افراد به آیاسآی پاکستان در کنار آقای کرزی در سالهای دولتداریاش بوده است؛ افرادی که به عنوان نزدیکترین یاران گرمابه و گلستانِ آقای کرزی شناخته میشوند و او بدون مشوره و نظرِ آنها حتا آب هم نمیخورد. چرا وقتی در مورد جاسوسان پاکستانی در کاخ ریاست جمهوری سخن میرفت، آقای کرزی در برابر این افراد واکنش نشان نمیداد؟ چرا برخی از این افراد هنوز هم در کنار آقای کرزی حضور دارند و بیشتر از همه، نویسندهگانِ دفاعینامههای آقای کرزی آنها را میشناسند و در کنار آنها از حضور گرم پیشوا لذت میبرند؟
سالها نزدیکترین افراد آیاسآی در کنار آقای کرزی حضور داشتند و با همۀ بیسوادیشان، از بهترین امتیازهای دولتی برخوردار بودند، آنگاه کسی نبود که بگوید چرا شما در خدمت منافع پاکستان قرار دارید. در مورد یکی از این افراد حتا گفته میشد و فکر کنم در یکی از جلسات شورای امنیت نیز حرفهایی گفته شده بود که آنچه را ما در اینجا روی آن حرف میزنیم، یک ساعت بعد روی میز رییس آیاسآی قرار دارد.
از دعوای جاوید لودین معاون پیشینِ وزارت خارجه و کریم خرم رییس دفتر آقای کرزی چیزی نگوییم که به اندازۀ کافی اظهرمنالشمس است. اما حالا چند انتقاد کوچکِ آقای کرزی در آن زمان از پاکستان که معلوم نیست در کانتکسهای مشخص چه معنایی را میتوانند افاده کنند، سند برائتِ آقای کرزی در مورد گفتوگوهای صلح شده است. هرچند که نباید نسبت به چنین مذاکراتی در هیچ کجای جهان خوشبین بود.
سیاست حمایت از طالبان در زمان آقای کرزی، به سیاست رسمیِ دولتِ او تبدیل شده بود و این میتواند به معنای حمایت از سیاستهای پاکستان نیز به شمار رود. همواره وقتی در رسانهها از سیاستهای افغانستان در قبال پاکستان انتقاد صورت میگرفت، آقای کرزی و اطرافیانِ او یک بار هم از چنین فضایی حمایت نکردند و حتا برعکس، رسانهها را به خویشتنداری و حوصله در برابر پاکستان به عنوان کشوری دوست و برادر تشویق میکردند.
و نکتۀ آخر اینکه: اگر سیاستهای طالبپروری و پاکستانمحوری آقای کرزی نبود، امروز لازم نبود که طالبان را از یک گروه تروریستی و خطرناک، به یک گروه سیاسی تقلیل دهیم و با آن به گفتوگو و مذاکره در مورد آیندۀ دموکراسی در افغانستان بنشینیم.
Comments are closed.