گزارشگر:احمد عمران/ یک شنبه 5 میزان 1394 - ۰۴ میزان ۱۳۹۴
دو ماه پیش در آستانۀ فرا رسیدن عید سعید فطر، از جانب ملاعمر رهبر پیشینِ گروه طالبان که در آن زمان هنوز زنده پنداشته میشد، پیامی فرستاده شد که لحن و محتوایی کاملاً متفاوت با پیامهای قبلی این گروه داشت. در این پیام که از نام ملاعمر صادر شده بود، به نوعی از مذاکرات صلح و پایان جنگ حمایت صورت گرفته بود. ارسال این پیام موجب شد که رییسجمهور غنی فردای آن در مراسم ادای نماز عید در ارگ ریاستجمهوری از این پیام استقبال و از ملاعمر ابراز امتنان کند. چندی بعد اما معلوم شد که بیشتر از دو سال از مرگ ملا عمر گذشته و آنچه که در ظرف این دو سال از نام او صادر شده است، حداقل هیچ رابطۀ مستقیمی با شخصِ خودش نداشته استـ هرچند احتمال میرود که اگر ملاعمر ظرف این سالها زنده هم میبود، مواضع و پیامهای متفاوتتر از اینها نمیفرستاد. اما مهم این است که این پیامها و مواضع را چه کسانی صادر میکردند و میگرفتند.
حدس و گمانهای غالب در میان آگاهانِ مسایل این است که در سالهای پس از مرگ ملا عمر مواضعی که از سوی او اعلام شده، از سوی استخبارات پاکستان و در هماهنگی با ملا اختر منصور رهبری فعلیِ طالبان صادر میشده است. دلیلِ اینکه ملا اختر منصور در این پیامها و مواضع نقش اساسی داشته، کاملاً مشخص است؛ زیرا او یکی از مهرههای اصلیِ رهبری طالبان بوده که عملاً مرگ او را کتمان کرده است. به دلیل پُررنگ بودنِ نقش ملا اختر منصور در پنهان کردن مرگ یا کشته شدن ملاعمر، میتوان نتیجه گرفت که اعلامیهها و پیامهای صادر شده ظرف این سالها از نام ملاعمر، رابطه مستقیم با شخصِ او داشته است.
به گفتۀ بسیاری از آگاهان و تحلیلگران مسایل، ملا اختر منصور نقش کلیدی در گرفتنِ تصمیمهای کلان در مورد وضعیت طالبان پس از مرگِ ملاعمر داشته و شاید او یگانهفرد پس از استخباراتِ پاکستان بوده باشد که راز مرگ ملاعمر را میدانسته است. انتخاب ملا اختر منصور پس از افشای مرگ ملاعمر به رهبریِ این گروه نیز تصادفی صورت نگرفته است. در انتخابِ او نیز اهداف و برنامههایی وجود دارد که به گفتۀ آگاهان، طراح اصلی آنها استخبارات پاکستان است.
ملا اختر منصور به محض اینکه رهبری طالبان را بهصورت علنی در دست گرفت، با موجی از مخالفتهای شدید دیگر رهبران و اعضای ارشدِ این گروه روبهرو شد. مسوول دفتر قطر از کارش کناره گرفت و تعدادی از اعضای شورای کویته و اعضای خانوادۀ ملاعمر از بیعت با رهبر جدید به دلیل ابهام در مرگ ملاعمر اجتناب ورزیدند. ملا منصور دادالله یکی دیگر از اعضای ارشد گروه طالبان، در اعتراض به رهبری ملا اختر منصور پاکستان را ترک کرد و وارد افغانستان شد. او در یکی از گفتوگوهایش با یکی از رسانههای خارجی اعلام کرد که رهبری جدید طالبان را استخبارات پاکستان تعیین کرده و متابعت از رهبری جدید، به معنای متابعت از استخبارات پاکستان است. او همچنان جنگ فعلی را که از سوی طالبان انجام میشود، جنگی اعلام کرد که از سوی پاکستان رهبری میگردد.
رهبر جدیدِ طالبان در واکنش به اینگونه اعتراضها، مواضع تازۀ این گروه را به نمایش گذاشت. او بلافاصله پس از انتخاب شدن به رهبری گروه طالبان، بر طبل ادامۀ جنگ کوبید و گفتوگوهای صلح را منتفی اعلام کرد. در پیام تازهیی هم که ملااختر منصور به مناسبت عید سعید قربان فرستاده، یک بارِ دیگر جنگ با دولت افغانستان را مشروع دانسته است. او در این پیام بر شروط طالبان که ملغای توافقنامۀ امنیتی با امریکا و خروج کامل نظامیان خارجی از افغانستان بخشی از آنهاست، تأکید کرده است. حالا پرسش اینجاست که اگر پیام فعلی مواضع اصلی طالبان و رهبری جدید آن است، پس پیام قبلی در عید فطر را چه کسانی فرستاده بودند؟ آیا در آن پیام و پیشتر از آن در گفتوگوهای صلح در مری پاکستان، ملا اختر منصور که همان زمان نیز به گونهیی طالبان را رهبری میکرد، نقشی نداشته است؟
اینها پرسشهاییست که حالا تنها در میان حلقات سیاسیِ افغانستان مطرح نمیشوند، بل بخشی از اعضای گروه طالبان نیز در پی یافتن پاسخ به چنین پرسشهاییاند. در اینکه هر دو پیام از یک منبع صادر شده نمیتوان شک کرد، اما سوال اینجاست که چرا این دو پیام، چنین با لحن و ادبیاتِ متفاوت از یکدیگر صادر شدهاند؟ اینجا دلایل متفاوتی میتواند مطرح باشد. نخست اینکه به گفتۀ برخی منابع نزدیک به گروه طالبان، افرادی که از بیعت با رهبری جدید طالبان سر باز زدند، عمدتاً کسانی بودند که در گذشته نسبت به گفتوگوهای صلح با دولت افغانستان معترض بودند. این آگاهان میگویند که رهبری جدید طالبان تلاش کرد که با مردود خواندن گفتوگوهای صلح، نظم و انسجام این گروه را که پس از اعلام مرگ ملا عمر برهم خورده بود و حتا احتمال فروپاشی این گروه را به دستههای کوچکتر قوت می بخشید، دوباره برگرداند.
دوم اینکه گروه طالبان برای ادامۀ فعالیتهای خود نیاز به مواضع قاطع در برابر گروههای مخالف و به ویژه داعش داشت که حالا به عنوان یک تهدید برای آن میتواند مطرح باشد. برخی آگاهان باور دارند که رهبری جدیدِ طالبان به این صورت خواست نشان دهد که گروه طالبان همچنان به قوتِ خود در صحنۀ جنگِ افغانستان حضور دارد و جای آن را هیچ گروه و سازمانِ دیگری گرفته نمیتواند، و سوم اینکه استخبارات پاکستان که نقش اساسی در صدور اعلامیهها و مواضع طالبان دارد، این بار تلاش کرده است که نشان دهد پیامهای قبلی هیچ ربطی به رهبری جدیدِ این گروه ندارد و ملا اختر منصور چهرۀ متفاوت و جدی در رهبری طالبان است.
به هر حال، آنچه که هویداست، تنها تفاوت در دو پیام عیدی طالبان نیست؛ بل در نوع سازماندهیِ این گروه نیز میتوان این تفاوت را شاهد بود. رهبری جدید طالبان میداند که دیگر این گروه نقش گذشته را در مناسبات سیاسی و نظامی افغانستان نمیتواند داشته باشد. حالا افزون بر گروه طالبان، گروههای دیگری نیز در افغانستان و منطقه فعال شدهاند که داعیههای بلندپروازانهتر از طالبان دارند و از جانب دیگر، اتکای بیحد و حصرِ گروه طالبان به استخبارات پاکستان، این گروه را بهشدت به ابزار این سازمان تبدیل کرده و اختیار عمل را از آن گرفته است.
Comments are closed.