احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمدفرهاد مجیدی ـ عضو مجلس نمایندهگان افغانستان/ چهار شنبه 8 میزان 1394 - ۰۷ میزان ۱۳۹۴
شاید در طول چهارده سال گذشته، خبری تکاندهندهتر از «سقوط شهر قندوز بهدست طالبان» نشنیده باشیم. در طول این سالها افغانستان حوادث و اتفاقهای ناگوارِ زیادی را گواه بوده، ولی به میزانی که سقوط شهر قندوز در افکار عمومی شوک ایجاد کرد، هیچ حادثه و اتفاقِ دیگری نتوانست.
سقوط قندوز در آستانۀ یکسالهگیِ ایجاد دولت وحدت ملی، ضربهیی سهمگین به پیکر این دولت تعبیر شده میتواند. رهبران دولت که در فضای سرخوشانۀ مرگِ ملاعمرآمادهگی جشن متلاشی شدن طالبان را داشتند، خود درون درۀ بدنامی و شرمساری تاریخی سقوط کردند.
طالبان صبح روز دوشنبه با حمله از سه جناح بر شهر قندوز، عملاً ادارۀ یکی از ولایتهای استراتژیک شمال کشور را بهدست گرفتند. حمله به قندوز چیزی نبود که از چشم ارگانهای استخباراتی و امنیتی به دور بوده باشد. به گفتۀ مقامهای امنیتی افغانستان، اطلاعات در مورد حمله به قندوز از مدتها پیش وجود داشته اما نیروهای امنیتی انتظار نداشتند که با چنین حملۀ سهمگین و بزرگی روبهرو شوند. این موضوع خود سوالبرانگیز و نگرانکننده است و میتواند به حدس و گمانهای دیگری دامن زند.
فاجعۀ قندوز بهحدی میتواند اثرات ناگوار در سطح ملی و محلی بهجا گذارد که ظرف چندین سال دولت قادر به التیام این زخم خونین نخواهد شد. حمله به قندوز، شکنندهگی وضعیت را به روشنترین کلمات به تصویر کشید و نشان داد که به هیچ صورت نمیتوان به وعدههای میانتهی رهبران دولت مبنی بر تأمین امنیت و ثبات در کشور امید بست.
سقوط قندوز به میزانی که شکست دولت را به نمایش گذاشت، شوربختانه قدرت و توانمندی گروههای هراسافکن و تمامیتخواه را مهر تأیید زد.
یورش طالبان به قندوز، پیامدها و آسیبهای بزرگی را نیز به بار آورده است. شهر قندوز به وسیلۀ این گروه مورد چور و چپاول قرار گرفته و داراییهای عامه به غارت برده شده است. بر اساس آخرین گزارشها در مورد وضعیت قندوز، دستکم صد تن در این رویداد مرگبار کشته شدهاند و صدها تنِ دیگر جراحت برداشتهاند. هنوز از میزان تلفات مالیِ این یورش اطلاعی در دست نیست، ولی تخمین زده میشود که میلیاردها افغانی باید به مردم و داراییهای عامه زیان رسیده باشد.
سقوط قندوز را به رییس جمهوری در آستانۀ یکسالهگیِ حکومت وحدت ملی تبریک باید گفت؛ چون آنچه که به چشم میآید، آقای رییس جمهوری در اجرایی کردنِ وعدههای انتخاباتی خود موفق بوده است. آقای غنی همواره شاکی بود که جنگ در جغرافیای مشخصی صورت میگیرد و باید جغرافیای جنگ تغییر پیدا کند. دقیقاً میبینیم که با به وجود آمدن دولت وحدت ملی جغرافیای جنگ دچار تغییر شده و حالا تنها شرق و جنوب افغانستان، میدان نبردهای سنگین جنگجویان نیست و شمال و غرب کشور هم به همان میزان دچار تزلزل و ناآرامی شده است.
آقای غنی نگرانِ زندانها و زندانیانِ کشور بود و مینالید که چرا اکثریت زندانیان مربوط به یک قوم و زبان استند. فرار بیش از ۳۵۰ زندانی از زندان غزنی و فرار نزدیک به هفتصد زندانیِ دیگر از زندان قندوز در یورش طالبان به این شهر، این آرزوی رییس جمهوری را نیز برآورده کرد. حالا آقای غنی میتواند به دوستان خود در منطقه بگوید که برنامههایش مو به مو در حال انجام شدن است.
در همین حال، من در عقب سناریوی حمله به قندوز، توطیۀ بزرگی را احساس میکنم که بدون حمایت قدرت های بزرگ و مقامهای ارشد دولتی در کشور عملی شدنی نیست. شاید برخیها این گونه تحلیلها را به تیوری توطیه ربط دهند، ولی من به خوبی حس میکنم که برنامههای بزرگتری در عقب حمله به قندوز وجود دارد. سقوط قندوز فقط میتواند آغاز یک برنامۀ گسترده باشد که باید در روزها و هفتههای آینده پسلرزههای آن را شاهد بود. من به عنوان عضو پارلمانِ کشور پیش از این که فجایع دیگری صورت گیرد، به گونۀ اضطراری دو پیشنهاد ضروری را به مجلس نمایندهگان کشور ارایه میکنم.
۱- با توجه به اتفاقهایی که در قندوز صورت گرفته، میتوان نشانههای خیانت ملیِ را در آن بهروشنی شاهد بود. با توجه به اسناد و مدارکی که دال برخیانت ملی در دست هست، باید به مادۀ ۶۹ قانون اساسی رجوع کرد و بحث خیانت ملی را به صورت فوری وارد آجندای کاری مجلس کرد. شاید به این صورت توانسته باشیم جلو مشکلات و بحرانهای کلانتری را که در آیندۀ نزدیک به سراغمان خواهد آمد، گرفته باشیم.
۲- دولت وحدت ملی به محض رسیدن به قدرت در دومین روز کاری خود، قرارداد امنیتی با ایالات متحدۀ امریکا را به امضا رساند. سران دولت در آن زمان تأکید میکردند که افغانستان برای مصونیت و امنیت خود به یک نیروی بزرگ جهانی نیاز دارد. اما حالا پس از گذشت یک سال از امضای این پیمان، میتوان پرسید که این پیمان چه دردی از دردهای امنیتی کشور را دوا کرده است. آیا این به معنای آن بوده نمیتواند که امریکاییها خود بخشی از پروژۀ کلان ناامنسازی شمال کشورند؟
من به صورتِ فوری به مجلس توصیه میکنم که پیمان امنیتی با امریکا را به دلیلِ موضع ضعیف و انفعالیِ این کشور در برابر حملات گروههای تنـدرو و هراسافکن، به حالِ تعلیق قرار دهد.
Comments are closed.