احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:یک شنبه 12 میزان 1394 - ۱۱ میزان ۱۳۹۴
مجلس نمایندهگان دیروز گلاب منگل وزیر سرحدات، اقوام و قبایل را در پیوند به واگذاری ولسوالی دندغوری ولایت بغلان به طالبان، فراخواند.
برخی نمایندهگان مجلس واگذاری دندغوری به طالبان را معاملۀ ننگین خواندند. جدال بر سر این موضوع، مجلس را به دو دستۀ موافق و مخالف تقسیم کرد.
شماری از نمایندهگان مجلس بر گلاب منگل اتهام وارد کردند که در پی ایجاد محیطی امن به طالبان در شمال افغانستان بوده است.
آقای منگل اخیراً طی قراردادی ولسوالی دندغوری ولایت بغلان را که از مناطق استراتژیک در شمال کشور محسوب میشود، به طالبان واگذار کرد.
این اقدام خشم عمومی را در پی داشت. مردم با انتقاد از حکومت گفتند که برخی چهرهها و حلقات در پی تقویت طالبان در شمال کشور هستند و از همینرو، تلاش میورزند به طالبان در جغرافیای شمال مصونیت ایجاد کنند.
با آتش بس در ولسوالی دندغوری و ایجاد مصونیت به طالبان در این منطقه، حملات این گروه در شمال افغانستان به ویژه در بغلان و کندز به شدت افزایش یافت.
طالبان بلافاصله شهر مهم کندز را اشغال کردند و حملاتی را بر ولسوالیهای بغلان تدارک دیدند.
آنها ولسوالی تاله و برفک و برخی مناطق دیگر بغلان را با استفاده از این جغرافیای مصون، به قبضه در آوردند و به گونۀ مطمین به پیشروی و کشتارشان ادامه دادند تا اینکه دیروز ولسوالی تاله و برفک از وجود طالبان پاکسازی شد.
نمایندهگان مجلس با درنظرداشت پیامدهای “معاملۀ ننگین” آقای منگل با طالبان در بغلان دیروز خواهان محاکمۀ او شدند.
محیالدین مهدی یک عضو مجلس گفت که نمایندهگان مردم به جای صندوق گذاشتن به آقای منگل باید به گونۀ مستقیم او را به دادستانی معرفی نمایند.
احمد بهزاد نمایندۀ هرات در مجلس و داکتر نقیب الله فایق نمایندۀ فاریاب و برخی دیگر، امضای توافق نامۀ دندغوری را به مثابۀ واگذاری بخشی از خاک افغانستان به تروریستان دانسته و آن را تجزیۀ کشور خواندند.
برخی از نمایندهگان دیگر اما از این اقدام آقای منگل ستایش کردند که مورد انتقاد اکثر اعضای مجلس قرار گرفت.
در نشست دیروز مجلس، نمایندهگان عمتداً به دوستۀ موافق واگذاری دندغوری به طالبان و مخالف این کار تقسیم شدند.
سر انجام نمایندهگان موافق با نمایندهگان مخالف درگیر شدند و مجلس بدون نتیجه مختل گردید.
ظهیر سعادت، نمایندۀ پنجشیر از دفاع برخی از اعضای مجلس از امضای تفاهمنامه دند غوری با طالبان، انتقاد کرد و آن را حمایت از آن عده افرادی مربوط به قوم مشخصی خواند که به انتحار وکشتن مردم دست میزنند. اما قبل از اینکه صحبت او تمام شود، لالی حمیدزی نماینده قندهار در مجلس بر او تاخت و ظهیر سعادت به حملهها و اخطارهای قومی لالی حمیدزی با گفتن “من به دانت میزنم” واکنش نشان داد.
در کنار حمید زی، اللهگل مجاهد و چند نمایندۀ دیگر از امضای این توافقنامه حمایت کردند و سرانجام با مخالف واگذاری دند غوری به طالبان مواجه شدند و به گفته یک عضو مجلس بی نتیجه پایان یافت.
حمایت از واگذاری دند غوری به طالبان نشان داد که این گروه ترویستی، از حمایتهایی در درون مجلس نیز برخوردار هستند.
زیرا، هرنوع تلاش، برای مصونیتبخشی به طالبان و حمایت از این اقدام در هر منطقهیی، به معنای همسویی با این گروه تلقی میشود.
در دندغوری طالبان به بسیج نیروها و سربازانشان پرداختند و از این منطقه کل شمال را مورد حمله قرار دادند.
نمایندهگان حامی واگذاری دندغوری به طالبان باید بدانند که طالبان نمایندۀ هیچ قومی در افغانستان نیستند.
طالبان، نمایندۀ مستقیم و بدون قیدوشرط آی اس آی است و این مسأله به گونۀ کامل طی سالهای متمادی روشن شده است. مردم افغانستان و جامعۀ جهانی میدانند که جنگ طالبان به چه هدفی و برای کیست. از اینرو، طالبان را نباید در جایگاه مدافعان و نمایندهگان هیچ قومی و قبیلهیی قرار داد.
بیشترین صدمه را در چهارده سال پسین از جنگ طالبان در کشور پشتونها متقبل شده اند. آنها در ولایتهای جنوبی و شرقی از درس و تعلیم باز ماندند؛ مکاتب شان آتش زده شد؛ دختران شان از رفتن به مکتب باز داشته شدند؛ خانههای آنها بمباران شد؛ اما متأسفانه حلقات و چهرههایی طالبان را نمایندۀ پشتونها تلقی میکنند. چنین برداشتی به شدت ویرانگر و تباهکننده است.
یک گروه تروریستی و قاتل، به هیچ صورت نمیتواند نمایندۀ یک قوم با عظمت در این سرزمین باشد. آنچه در کندز جریان دارد، هم نشان دهندۀ همین مسأله است. عدهیی به دلیل عصبیتهای شدید قومی، در مصاحبه ها و واکنش های شان، از خشونتها و کشتارهای طالبان در کندز چشمپوشی کرده و به حمایت از طالبان پرداختند.
هم چنان شماری از نمایندهگان مثل کمال صافی، به گونۀ صریح طالبان را از کشتار، تجاوز جنسی و قتل عام مردم در شهر کندز برائت دادند.
این درحالی است که نهادهای بینالمللی و حتا ارگ ریاست جمهوری، از جنایتهای طالبان پرده بر داشت و آنان را متهم به جرایم ضدبشری و چور و چپاول کرد.
با این وضع، مردم باید بدانند که این چهرهها به چه دلایلی و چرا از طالبان که قاتلان زنان، مردان و کودکان معصوم این سرزمین هستند، پشتیبانی میکنند.
اکنون مردم افغانستان با یک جنگ فرسایشی مطلق بیرونی مواجه شده اند. از همین رو ایجاب می کند که به گونۀ یک دست و یکپارچه در برابر تجاوز بیرونی ایستاد شوند و از حاکمیت، ناموس و استقلال خویش دفاع نمایند.
به قول قهرمان ملی افغانستان، دامن زدن به تعصبات قومی و قبیلهیی جز به سود دشمنان بیرونی کشور به سود هیچ قوم و ملیتی نمیتواند باشد. آنچه دشمن میخواهد همین نفاق و شقاق قومی است. پس نباید در دام توطیه و دسیسۀ دشمن افتید.
Comments are closed.