احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۰۱ ثور ۱۳۹۲
مجلس نمایندهگان کشور، کمیتۀ مشترکِ صلح ایجاد کرده تا ضمن بررسیِ کارکرد نهادهایی که در راستای تأمین صلح و گفتوگو با مخالفان فعالیت دارند، راهکار مناسبی را نیز در جهت تأمین صلح در افغانستان ارایه کند.
تلاش در راه صلح از هر نهاد و ارگانی، فینفسه اقدامی شایسته و قابل تمجید است، اما باید دید که ایجاد اینهمه ارگان و کمیسیون میتواند کارِ موثری در راستای صلح از پیش بَرد و یا اینکه همچون گذشتهها، بازهم کمیسیونی ساخته میشود ولی نتایج کارِ آن هیچ به چشم نمیآید.
افغانستان از ناحیۀ نبود و کمبودِ کمیسیون و نهاد در هیچ راستایی کم نمیآورد؛ ولی آنچه که کمبود و یا نبودِ آن همواره محسوس بوده، داشتن استراتژی و برنامۀ مدون و واقعگرایانه برای تحققِ اهداف بوده است. آقای کرزی ششسال پیش، کمیتۀ صلح و ادغام مجدد را ایجاد کرد. وقتی این کمیته بر اثر بیبرنامهگی ازهم فرو پاشید، بحث جرگۀ صلح و به دنبال آن، ایجاد شورای عالی صلح مطرح شد. از ایجاد شورای عالی صلح هم حدود سه سال میگذرد که خلاف ادعاهای مقامهای این شورا، میتوان با قاطعیت این حکم را صادر کرد که تا به امروز نه تنها دستاورد چشمگیری نداشته، بل میلیونها دالر را در راههای بیهوده و غیرقابلِ دفاع به مصرف رسانده است.
تشکیلات شورای عالی صلح، چیزی کمتر از یک وزارتخانه نیست با این تفاوت که حقوق و مصارف کارمندانِ مرکزی و ولایتی آن، از هر وزارتخانهیی بیشتر و سنگینتر است. اگر روزی مصارف انجامشده در راه به اصطلاح صلح با مخالفان مسلح، با دستاوردهای شورای عالی صلح در یک ترازو وزن شوند، آنگاه دیده خواهد شد که هیچ توازنی میان دستاوردها و مصارف وجود ندارد. زیرا مصارف به حدی گزاف بوده که حتا نمیتوان از دستاوردی در زمینۀ صلح سخن گفت.
آقای کرزی و گروه همکارِ او در ارگ ریاستجمهوری، برنامۀ صلح را چنان سیاستزده کرده و به برنامۀ تیمیِ خود تبدیل کردهاند که هر اقدامی در این راستا از آغاز منجر به شکست میشود. آقای کرزی جناحهای مطرح در کشور و بهویژه شهروندان افغانستان را از معادلۀ صلح یا کاملاً حذف کرده و یا نقشِ آنها را چنان ضعیف ساخته که محلی از اعراب در این برنامه برای خود نیابند. حال آنکه گذار به صلح و امنیت فقط در یک گفتمان ملی میتواند راهکاری مناسب بیابد و از این سکوست که دولت قادر میشود برنامههای خود در جهت ثبات و امنیت را به مرحلۀ اجرا گذارد.
ششسال سعی و تلاشِ سادهانگارانه در راستای صلح، به تنها چیزی که در افغانستان کمک کرده، ادامۀ جنگ و توانبخشیِ نظامی و عملیاتیِ گروههای شورشی بوده است. آقای کرزی در حالی از پیوستن مخالفان مسلح به روند صلح سخن میگوید که آنها عملاً ساحات تحت کنترولِ خود را به گونۀ خطرناکی در کشور افزایش میبخشند و بر حملاتِ خود به نظامیان و غیرنظامیان میافزایند. طالبان در طول یک دهۀ گذشته ثابت کردهاند که هیچ اقدامی در جهت تأمین صلح و امنیت در افغانستان را به نفعِ خود نمیدانند. این گروه با حمایتهای گستردۀ پاکستان، همچنان بر تداوم جنگ و کشتار پای میفشارد.
با این اوصاف، هرچند ثابت شده است که حکومت افغانستان نمیتواند اقدامی سرنوشتساز در جهت تأمین صلح انجام دهد؛ ولی نباید بازهم یک قوۀ دیگر با همان برنامهها و پیشفرضها، فعالیتها و برنامههای ناکامِ گذشته را پی بگیرد. متأسفانه مجلس نمایندهگان در زمانی که میتوانست کاراییِ خود را در جهت تحکیمِ حاکمیت قانون در کشور برای شهروندان به اثبات رساند، از آزمونِ مردم موفق بیرون نشد. پس خوب است مجلس نمایندهگان بهجای اینگونه برنامههای عجولانه که نیرو و توانِ آن را به هدر میبرد، به فکر وظایف اصلیِ خود در راستای ایجاد حکومتداری خوب و شفاف در کشور باشد و جلوِ نابهسامانیهایی را که در قوۀ مجریه بیداد میکند، بگیرد.
مجلس نمایندهگان اگر واقعاً طرحی برای صلح و امنیت در کشور دارد، نیازی به ایجاد کمیسیونِ مشترک نیست و این طرح میتواند پس از مشوره با احزاب، نهادهای جامعۀ مدنی و شهروندان کشور، از مجرای این مجلس اعتبار حقوقی و قانونی کسب کند و نه اینکه مجلس خود بر تزاحمِ کمیسیونها در کشور بیافزاید.
Comments are closed.