احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:یک شنبه 17 عقرب 1394 - ۱۶ عقرب ۱۳۹۴
با اعلان موجودیتِ شاخۀ مخالفِ ملا منصور در سطح رهبری طالبان و گماشتنِ ملا محمدرسول به حیث رهبر شاخۀ دیگرِ این گروه، قصۀ آغاز ناشدۀ صلح، کاملاً مفت شده و هر نوع تلاش از جانبِ هر کشور در این زمینه با بنبست مواجه میشود.
این انشعاب درست در حالی صورت میگیرد که گفته میشود کشور چین تلاشهایی را بههدف از سر گرفتنِ فرصتسازی برای گفتوگوهای صلح روی دست گرفته است. اما حالا معلوم نیست که طرف تعیینکنندۀ گفتوگوهای صلح کدام جناح میباشد. اگرچه زمانی که طالبان زیر نامِ ملاعمر متحد هم بودند، هیچوقت گفتوگوهای صلح با آن گروه آغاز نشد و آن گروه از این حرکت و عنوان استقبال نکرد و شرایط سختگیرانه را به عنوان کوهپلهها پیش روی این طرح گذاشت. بنابرین با توجه به شناختی که از ماهیت طالبان وجود دارد، صلح با این گروه در هیچ حالتی آغازشدنی نیست و آنان در هر حالت صلاحیت تصمیمگیری ندارند.
هرچند این انشعاب میتواند به تشدید رقابتها و جنگهای استخباراتی در افغانستان بینجامد، اما یک حُسن هم دارد که فرصتی را برای دولت مساعد میکند که با استفاده از چنین حالتی، طالبانِ جدا شده را به دولت نزدیک سازد. اما اینکه چنین خردی در مغز و دلِ سیاستمداران و دولتمدارانِ ما وجود ندارد و نیز طالبان با صدها گروه انشعابیشان بازهم بیصاحب نیستند و پاکستان در هر حالتش به آنان دسترسی کامل دارد، فرصتهای استفاده کردنِ دولت و نهادهای امنیتی افغانستان از این انشعاب را میستاند.
با این وصف، باید برنامۀ صلح افغانستان از سر مورد مطالعه قرار گیرد و در کنار این، اول باید ارادهیی برای بهوجود آوردن صلح به میان بیاید. باید روی اینکه صلح را از کدام مسیر جستوجو کرد، غور و بررسی صورت گیرد. اگر طالبان به عنوان ابزار بازیِ استخباراتِ کشور و کشورهایی پنداشته میشوند، در این صورت، بحث صلح افغانستان نیز به شکل اتوماتیک از این وضع متأثر است. چنین واقعیتی، جنگوصلحِ کشور را به بنبست و بحرانهای تازه میکشاند. اما در صورتی که ارادهیی در دولتِ ما برای دست یافتن به صلح وجود داشته باشد، میشود راهکارهای موثری را برای آن وضع کرد. ولی در صورتی که وجود نداشته باشد، نمیتوان برای آن راهکار تراشید. با این حال، بازهم به فرض وجود اراده برای بهوجود آوردن صلح در کشور در ساختار دولت وحدت ملی بهخصوص ریاست جمهوری، باید پاکستان بهجای طالبان طرف گفتوگوهای صلح قرار گیرد و اگر دولت افغانستان بهراستی در برابر سیاستهای پاکستان قرار دارد، باید از این کشور در سطح منطقه و جهان، شکایت و طرف اصلیِ جنگ و صلحِ افغانستان معرفی کند.
چنانکه میبینیم، پاکستان این توانایی را دارد که میان هر دو گروه طالبان صلح و سلم برقرار کند و مشکل رهبریِ این گروه را حل سازد و در عین حال، بنبست دیگری بر سرِ راه صلح افغانستان به وجود آورد. و در عین حال، میتواند با انشعابهای اینچنینی، منطق جدیدِ خود در مورد صلح در افغانستان را محکم سازد. در تازهترین مورد، مشاور روابط خارجی نخستوزیر پاکستان گفته است که شرایط کنونیِ افغانستان به پاکستان اجازه نمیدهد که در مورد تأمین صلح در این کشور کاری کند. ایراد این سخنان بعد از انتقادهای تندی که از دولت افغانستان بر پاکستان وارد شده و همپا با آن، گروه جدید طالبانِ معترضِ ملا منصور ابراز وجود کرده، خود حکایت از تلاشِ پاکستان برای به بنبست مواجه کردنِ حتا فکر صلح در افغانستان دارد!
Comments are closed.