احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمــد عمران/ دو شنبه 2 قوس 1394 - ۰۱ قوس ۱۳۹۴
سرانجام هیأت حقیقتیابِ حادثۀ سقوط قندوز در یک نشست خبری جانمایۀ یافتههایش را اعلام کرد و پس از گذشتِ مدتِ طولانی از تهیۀ این گزارش، حاضر شد که مهمترین عوامل دخیل در این حادثه را افشا سازد. دستکم در حال حاضر بر اساس نظرات و یافتههای هیأت حقیقتیاب، میتوان به سه عامل در سقوط قندوز بهدست طالبان اشاره کرد: رهبری ضعیف، پیچیدهگی ساختارها و عدم دسترسی به امکانات.
امرالله صالح یکی از نویسندهگان گزارشِ دوصد صفحهیی قندوز میگوید: «ما استراتژی اقدام را نقد و بررسی کردیم. ما نهادی به نام شورای امنیتی ملی افغانستان را که ریاست آن با رییسجمهوری افغانستان است، نقد، بررسی و تحلیل کردیم. ما خلاهایی را که در شیوۀ کار این نهاد است، آشکار کردیم. اینکه این نهاد با روش موجودش چهقدر باعث فضای ابهام شده، ما آن را آشکار کردیم.»
آقای صالح دومین عامل سقوط قندوز را «پیچیدهگی ساختارها» عنوان میکند و به عنوان مثال میگوید که نبود تعریفِ مشخص در روابط بینِ والی و فرمانده پولیس در ولایت، باعث سردرگمی میان نیروها شده بود و آنها در روزِ بحران نمیدانستند که از چه کسی اطاعت کنند.
در همین حال، گزارشِ هیأت حقیقتیاب عدم دسترسی نیروها به امکانات را نیز یکی از عوامل سقوط شهرِ قندوز عنوان کرده است.
این گزارش با داشتن چند امتیاز مهم میتواند یکی از دستاوردهای قابل تحسینِ چند سال گذشته در عرصۀ حقیقتیابی از رویداد ها و مسایل سوالبرانگیزِ جامعه باشد. اکثر هیأتهای حقیقتیابی که طی سالهای اخیر تشکیل شدهاند، یا هیچ حقیقتیابی صورت ندادند و یا به گونهیی از کنار قضایا به نفع دولت گذشتهاند. حداقل حُسنی را که میتوان برای هیأت حقیقتیاب سقوط قندوز قایل شد، جسارتِ آن در برابر ارگانیست که از سوی آن به کاوش در قضیۀ سقوط قندوز توظیف شده است.
گزارش هیأت حقیقتیاب قندوز، نهاد شورای امنیت ریاست جمهوری را به عنوان شاکلۀ اصلی بحرانِ قندوز دانسته و از ناتوانی آن در مدیریت بحران بهسختی انتقاد کرده است. در همین حال، نوع پرداخت گزارش به موضوع و ادبیاتِ آن میتواند جذابیتهای خود را داشته باشد. هیأت حقیقتیاب قندوز این موضوع را از نظر دور نداشته که بر اساس روششناسی معین، قضیه را مورد کنکاش قرار دهد. روششناشی یا متدولوژی در بررسی مسایل و رویدادها نقش بنیادی و کلیدی دارد که همواره جایگاه آن در میان نهادها و ساختارهای موجود، خالی بوده است. بیشتر هیأتهایی که به منظور حقیقتیابی ایجاد شدهاند، بدون داشتن روششناسی علمی تلاش کردهاند که به کُنه قضایا و حقایق دسترسی پیدا کنند و یا چنین فکر کنند که پیدا کردهاند.
در همین حال، گزارش هیأت حقیقتیابِ حادثۀ قندوز نشان میدهد که وضعیت کشور چهگونه است و چهگونه مدیریت میشود. مثلاً نهادی چون شورای امنیت ملی ریاست جمهوری که شخص رییس جمهور در رأس آن قرار دارد، چنان در ضعف مدیریتی بهسر میبرد که فرق میان «تحت مدیریت قرار داشتن» و «از کنترول بیرون شدن»ِ یک شهر را نمیداند. اگر مغز رهبری امنیتی کشور این گونه عمل میکند، آنگاه از دیگر نهادها و ساختارهای امنیتی کشور چه انتظاری میتوان داشت؟
موضوع دیگر و بهشدت نگرانکننده، عدم هماهنگی و فهم رابطۀ دوجانبه و چندجانبه میان نهادهای امنیتی و دولتی است. برخی از بزرگترین تراژیدیهایی که در چند سال اخیر در کشور به وقوع پیوسته، ریشه در ناهماهنگیها دارد؛ ناهماهنگی میان نیروهای ارتش و پولیس، ناهماهنگی میان نیروهای پولیس و امنیت ملی، ناهماهنگی میان نهادهای امنیتی و غیرامنیتی، ناهماهنگی میان والی و مقامهای امنیتی و در نهایت، ناهماهنگی میان ریاست جمهوری و وزارت های موجود. اگر بخواهیم تعریف دقیقی از افغانستانِ امروزی ارایه کنیم، باید آن را کشورِ ناهماهنگیها و هرجومرجهای گستره بخوانیم.
با اینهمه، گزارش هیأت حقیقتیاب از چند کاستی اساسی رنج میبرد. در گزارش هیأت حقیقتیاب هیچ اشارۀ دقیقی به نقش افراد در بحران قندوز نشده است و یا تلاش صورت گرفته که این موضوع کتمان شود. حادثۀ قندوز، مسألهیی خلقالساعه نبود که افراد در آن نقش بازی نکرده باشند. بدون تردید با توجه به ابعاد آن، افرادی باعث شدهاند که این حادثه اتفاق بیفتد. اینگونه هم نبوده است که که فقط همان سه عامل باعث فاجعهیی به آن بزرگی شده باشد. افرادی بدون شک غفلت ورزیدهاند، اما افرادی هم بودهاند که به صورتِ آگاهانه به این حادثه کمک کردهاند. هیأت حقیقتیاب دستکم باید نقش این افراد را در گزارشِ خود مطرح میکرد و بر چهرههای مشخصی که در سقوط قندوز دست داشتهاند، انگشت میگذاشت.
مسالۀ دیگر این است که گزارش هیأت حقیقتیاب به شکلی تلاش کرده است که با انتقاد از نهاد شورای امنیت و مغلق کردن گزارش با واژهگان، برخی مسایل را به گونۀ عمدی از نظرها پنهان نگه دارد. این ویژهگی را در سراسرِ گفتههای هیأت حقیقتیاب میتواند ردیابی کرد. بدون شک انتظار برده میشد که هیأت حقیقتیابِ قندوز گزارشی عینیتر و اقعیتر از آنچه که نوشته، ارایه میکرد.
يک نظر
قرار اطلاع موثق احمد ضیا مسعود معاون حکومت داری خوب البته به ضم گفته های ارگ نشینان نه عوام به نسبت متهم بودن در قضیه کابل بانک و افتتاح شهرک هوشمند هنگامیکه جناب رهیس جمهور در سفر بود میخواست ظاهرأ به بهانه مریضی و معاینات عموم صحت خود خارج کشور مسافرت کنداجازه خروج از میدان هواهی کابل داده نشد و از مسافرت ایشان جلوگیری بعمل آمد منتظر انکشافات بعدی در مورد قضیه شهرک هوشمند « چه نام مقبول انتخاب کردند با سوابقش کاملا در تضاد است » هستیم به گفته عوام لنگ یا پای چند نفر از بزرگان ارگ نشینان دور غنی خاندانی در تلک میافتد معاون ثنا عزت یار در حالیکه کار وی نبوده بوی هیچ ارتباط از نگاه وظیفوی بوی ندارد صرف بخاطر تلاش نفس خود هم گوشه ریسمان را هنگام افتتاح شهرگ گرفته بود حتمأ چیزک وعده داده شده ویابه حق رسیده روز بروز اگر معامله پنهانی و سیاسی صورت نگیرد چهرهای جدید نقاب ها از رویشان دور شده چهره حقیقی شان نمایان میگردد.حاجی صبور