احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:فرهاد پرند/ شنبه 14 قوس 1394 - ۱۳ قوس ۱۳۹۴
بخش دوم
از آنجا که مقامات حزب و دولت، مردمانی بیتجربه و برخاسته از میان قشرِ کمسواد و بیاطلاع بودند، بهجای ترویج سوسیالیسم از راه آموزش و ساخت افراد وفادار به این مسلک و تفهیم منافع انسانی آن از طریق انعکاس بدیها و نارسایی نظامهای ملل دیگر، به روشهای دیگری از جمله خشونت و استبداد متوسل شدند. روسیه بر پایۀ عقاید مارکس و لنین بود و باید نسلهایی میساخت که به مبانی آن با تمام وجود وفادار بمانند یا دستکم بهآسانی از آن عقبنشینی نکنند. به باور مورخان، انقلاب شوروی نخست دچار شکست فرهنگی و سپس اقتصادی ـ سیاسی شد که باعث بهوجود آمدن بزرگترین و شگفتانگیزترین رویداد تاریخ بشر شد. عوامل فروپاشی شوروی را به دو دستۀ عوامل داخلی و خارجی تقسیم میکنیم و به شرح مختصری از این عوامل میپردازیم.
الفـ عوامل داخلی
اقتصادی:
ـ گورباچف و اصلاحطلبان شوروی قبل از کسب قدرت، ویژهگیهای نامطلوب اقتصاد کشور را دریافته بودند. اما آنها پس از به دست گرفتن قدرت، بهزودی متوجه شدند که با یک بحران اقتصادی بنیادی مواجه هستند. برنامۀ اصلاحات اقتصادی گورباچف شامل، ۱ـ ایجاد انگیزه برای کارایی کار و سرمایه از طریق پیشرفت فناوری ۲ـ کاهش هزینههای نسبی تولید، ۳ـ صرفهجویی در مواد و انرژی ۴ـ بهبود بخشیدن به کیفیت تولیدات و ساختن زیربناهای لازم اقتصادی بود که تلاش برای اجرای اصلاحات اقتصادی منجر به تسریع در فروپاشی شوروی شد، چرا که اقتصاد اتحاد جماهیر شوروی با ساختاری بیمارگونه همچون نرخ رشد اندک اقتصادی، رکود، تورم و بیکاری دورقمی، بهرهوری پایین و کاهشی، فقر، فساد، عقبماندهگی تکنالوژیکی، اعتیاد به درآمد نفت و مصرف انرژی ارزان مواجه بود که برای علاج، نیاز به جراحی مبتنی بر یک برنامۀ اصلاحی و عملیاتی دقیق و تعریف شده در زمان مناسب داشت.
نظامی کردن بیش از حد کشور،ایجاد و راهاندازی پایگاههای نظامی در سراسر جهان،ساخت مقادیر بسیار زیاد سلاح، حمایت از رژیمهای مخالف غرب و تلاش برای ایجاد «صدور انقلاب» باعث سنگینی هزینهها بر دوش اقتصاد، تضعیف کشور و در نهایت عدم توانایی در پشتیبانی و حفظ برنامههای تعیین شده شد.
ـ عقبماندهگی فناوری اتحاد جماهیر شوروی نسبت به رقبای غربی. در حوزۀ صنایع غیرنظامی فناوری مناسبی وجود نداشت و این کشور قادر به ساختن لوازم خانهگی و سایر فناوریها با کیفیت بالا نبود، رهبران با مسافرت به کشورهای غربی به همراه خود برخی وسایل غربی را به کشور میآوردند، به همین دلیل نقل قولهای زیادی از کالاهای غربی و مقایسۀ آن با فناوریهای داخلی صورت میگرفت و همین امر روزبهروز بر نارضایتی مردم از زندهگی خود و نظامی که در آن زندهگی میکردند، میافزود. چون بهرغم بایکوت خبری متوجه عقبماندهگی کشور و سطح پایین زندهگی خود نسبت به کشورهای رقیب میشدند. تکنالوژی بالا در حوزۀ نظامی نیز توسط جاسوسی و خرید از غربیها صورت میگرفت.
ـ کاهش در قیمتهای جهانی نفت تأثیر زیادی بر اقتصاد و زندهگی مردم داشت، چرا که بهوسیلۀ صادرات فرآوردههای نفتی بود که نیازهای جامعه و خرید فناوری که بسیار مورد نیاز بود، تأمین میشد. به عنوان مثال، لولۀ گاز طبیعی Urengoy-Uzhgorod-Pomary با اعتبار غرب ساخته شد. یعنی در آن زمان، اتحاد جماهیر شوروی از بودجۀ کافی برخوردار نبود.
ـ شکست کامل رسانهیی در برابر سیستم رسانهیی غرب. با اینکه دریافت مسکن از دولت، تهیۀ مواد غذایی اساسی و لباس برای مردم، کار دشواری نبود و سیستم آموزشی و تأمین اجتماعی رایگان وجود داشت، مردم نتوانستند این را درک کنند، چرا که آنها نمیتوانستند به دلیل بایکوت رسانهیی و اطلاعاتی، زندهگی خود را با غرب و سایر کشورهای جهان مقایسه کنند. بعد از فروپاشی «دیوار آهنین» در اذهان مردم اتحاد جماهیر شوروی این موضوع شکل گرفت که اتحاد جماهیر شوروی یک جهنم، و خوشبختی و بهشت واقعی در غرب است. و این نتیجۀ تبلیغات و اطلاعرسانی ضعیف و ناتوان اتحاد جماهیر شوروی بود.
سیاسی:
ـ دیکتاتوری و خفقان حاکم بر جامعۀ شوروی و جنایات ضد بشری دولتمردان و سردمداران این کشور که نمونۀ بارز آن، عملکرد استالین است که زمینههای اجتماعی را برای کاهش سطح مشارکت سیاسی مردم فراهم آورد. بر اثر این خط و مشی دیکتاتورمنشانه و سیاستهای استبدادی، میلیونها نفر بهطور وحشیانهیی به مرگ محکوم شدند که نتیجۀ آن ایجاد تنفر و بیاعتمادی در مردم نسبت به نظام حاکم بود.
ـ پنهان کردن بسیاری حقایق از مردم و عدم پخش آنها از رسانه، بایکوت شدید خبری از جمله صادرات گندم و تعقیب مخالفان
ـ دیکتاتوری تکحزبی
ـ بوروکراسی وسیع و فساد فراگیر دولتی
ـ امتیازات ویژه برای صاحبمنصبان
ـ سست شدن اعتقاد مردم شوروی و حتا اعضای حزب کمونیست به مارکسیست
ـ ظهور گورباچف و عدم اعتقاد او و یارانش به ساختار شوروی و اصول و مبانی مارکسیسم
فرهنگی و اجتماعی:
ـ سانسور و بایکوت شدید محصولات فرهنگی غرب، پایین بودن کیفیت برخی محصولات فرهنگی در شوروی، تلاش برای پیشبرد مصنوعی ایدۀ «ریالیسم اجتماعی» در هنر و ترویج مصنوعی نوشتن شعر در وصف «گذشتۀ انقلاب»، لزوم دریافت مجوز از بالاترین مقامات حزب کمونیست برای انتشار هرگونه اطلاعات، کتاب و نمایش فلم و سانسور و کنترل شدید، باعث فاصله گرفتن نسل جوان شوروی از حکومت شده بود.
ـ ناآرامیهای قومی و محلی بهدلیل وصل سرزمینها به صورت مصنوعی به یکدیگر
ـ بسته بودن مرزهای کشور به روی کالاها، اجناس، فرهنگ، نمادها و سمبولهای غربی
ـ اقدامات حکومت در خصوص مذهبزدایی
ـ تبلیغ استندردهای زندهگی در غرب و افزایش توقعات اقتصادی مردم
Comments are closed.