احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ شنبه 14 قوس 1394 - ۱۳ قوس ۱۳۹۴
ریاست اجراییِ دولت وحدت ملی اعلام کرده است که ملا اختر محمدمنصور جانشین ملاعمر رهبر پیشینِ طالبان، در یک درگیریِ میانگروهی در کویتۀ پاکستان زخمی شده است.
این خبر هرچند تا هنوز از سوی منبع مستقلی تأیید نشده، ولی احتمالِ چنین حادثهیی با توجه به اختلافاتِ تازۀ گروه طالبان بعید به نظر نمیرسد. در گذشته نیز میان افراد گروه ملا اختر منصور و شاخۀ منشعب شدۀ طالبان به رهبری ملا محمدرسول در ولایت زابل، درگیریهای خونینی بهوقوع پیوسته بود. بهتازهگی برخی شاهدانِ عینی از ولسوالی خاک افغان ولایت زابل گزارش دادهاند که در درگیریهای میان این دو گروه متخاصم، دهها غیرنظامی قربانی شدهاند.
اختلافات از زمان اعلام مرگِ ملاعمر رهبر پیشین طالبان، بهشدت این گروه را به ورطۀ نابودی کشانده است. مخالفان ملا اختر منصور، او را به نزدیکی با آیاسآیِ پاکستان متهم میکنند و عامل قتل رهبر پیشینِ این گروه میدانند. افرادی که شاخۀ انشعابی طالبان را به وجود آوردهاند، همه از افراد قدرتمند طالباناند که در زمان حاکمیتِ این گروه سمتهای کلیدی در ساختار سیاسی امارت اسلامی داشتند.
گروه طالبان از زمان اعلام مرگ ملاعمر، دیگر آن آن گروهِ پیشین نیست، انسجام سازمانیِ آن از میان رفته و هیبت نظامیِ آن در سایۀ افشاگریهای رهبران ارشدِ آن فرو پاشیده است. حالا دیگر بر کسی پوشیده نیست که گروه طالبان پیش از آنکه توسط رهبران آن مدیریت شود، به عنوان بازیچۀ سیاستهای نظامیانِ پاکستانی عمل کرده است. مرگِ پُر رمز و رازِ ملا عمر نشان داد که گروه طالبان ریشه در استراتژیهای منطقهییِ آیاسآی دارد و جنگ آن برای حفظ منافع پاکستان انجام میشود.
از جانب دیگر، وقتی یک گروه انشعابی قدرتمند بدنۀ اصلی طالبان را به دلایلِ بالا ترک میکند، دیگر نمیشود مطمین بود که تصمیمگیریهای جدید به وسیلۀ چه کسانی صورت گرفته است. آیا هنوز هم آیاسآی برنامهریزِ اصلیِ طالبان هست و یا به ملا اختر محمد منصور نیز سهمی در این تصمیمگیریها داده شده است؟
ملا اخترمحمد منصور از زمانی که رهبری گروه طالبان را به دست گرفته، تلاشهایی را آغاز کرده تا بتواند خود را در جایگاه ملاعمر قرار دهد؛ اما این تلاشها به شکست انجامیده و جایگاه رهبر جدید را متزلزل کرده است. رهبر جدید طالبان به محض اینکه بر سکوی رهبری طالبان قرار گرفت، برای جلب توجه هواداران نظامی خود، گفتوگوهای صلح را مردود اعلام کرد و با تشدید حملات انتحاری و قتل افراد غیر نظامی در مناطق مختلفِ کشور خواست نشان دهد که رهبری قاطع و سختگیر خواهد بود. او همچنین سعی کرد که مدیریتِ برخی جنگها را به عهده بگیرد و خود را ظاهراً در میان افراد خود نشان دهد.
برخی گزارشهای تأیید ناشده وجود دارند که ملا اختر محمد منصور در مناطقی از زابل و هلمند دیده شده است. اما با توجه به وضعیتِ درهم پاشیدۀ طالبان، گمان نمیرود که این مانورها از حدِ یک نمایش کوتاهمدتِ قدرت فراتر رفته باشد. ملا اختر محمد منصور میداند که آن اعتبار بهظاهر کاریزمایی ملا عمر را ندارد و نه هم قادر است که کُلِ افراد طالبان را به دورِ خود جمع کند. به همین مناسبت، او جنگ در دو و حتا چند جبهه را برای ادامۀ رهبری خود انتخاب کرد.
ملا اختر محمد منصور با محاسبۀ اشتباهِ خود و یا هم به دلیل فشارهای نظامیانِ پاکستان در کنار اینکه جنگ با نیروهای دولت افغانستان را شدت بخشید، وارد درگیریهای خونین با مخالفانِ خود هم در میان طالبان و هم بیرون از آن نیز شد؛ موردی که بهشدت توان رهبری و نظامی او را به چالش طلبید و نشان داد که رهبرِ جدید حتا از تحلیل سطحی وضعیتِ خود در مدیریتِ طالبان نیز عاجز مانده است. به همین دلیل، اختلافات در سطوح مختلفِ طالبان شدت یافته و این گروه را بیشتر از گذشته در وضعیتِ جنگها و انتقامگیریهای میانگروهی قرار داده است.
در حال حاضر، هر دو جناح طالبان بیشتر از آنکه نگران مخالفان بیرونی خود باشند، مترصد افراد خودیاند که میتوانند با ضربات مرگبارِ خود آخرین توش و توانِ نظامیِ آنها را نیز به نابودی سوق دهند. اگر خبر زخمی یا کشته شدنِ رهبر جدید طالبان صحت داشته باشد، باید منتظر حملات تلافیجویانه از سوی نزدیکان ملا اختر محمد منصور بود. او بهخوبی میداند که این حمله از جانب چه کسانی صورت گرفته و پاشنۀ آشیل رهبریِ او کجاست. اما در این میان، یک نکتۀ اساسی نباید از نظر دور داشته شود و آن، بحث گفتوگوهای صلح است که بار دیگر توجه دولتمردان افغانستان را به خود معطوف کرده است.
رییسجمهور غنی در سفر تازۀ خود به اروپا، در حاشیۀ نشست پاریس با نواز شریف نخستوزیر پاکستان دیدار کرد و خواهان از سرگیریِ گفتوگوهای صلح با مخالفان مسلح شد. اما سوال اینجاست که آقای غنی میخواهد با کدام طالبان گفتوگو کند؛ با ملا اختر محمد منصور و یا با ملا محمد رسول؟ از جانب دیگر، هنوز کاملاً مشخص نیست که گروه طالبان میان همین دو فرد مدعیِ رهبری تقسیم شده و یا شاخههای انشعابیِ دیگری نیز دارد که رسانهیی نشده است. در چنین وضعیتی، دولت افغانستان وقتی از مذاکراتِ صلح سخن میگوید، باید تشخیصِ درستی از گروههایی داشته باشد که میخواهد با آنها بر سرِ میز مذاکره بنشیند.
نباید اشتباهاتِ گذشته را تکرار کرد و برای گروههای خشونتطلب این فرصت را بهوجود آورد که به عنوان یک «طرف» خود را مطرح کنند. به نظر نمیرسد که پس از اعلام مرگ ملا عمر، طالبان دیگر به عنوان یک طرفِ قابل گفتوگو مطرح باشند. این گروه عملاً به دستههای گوناگونی تقسیم شده و پیش از آنکه ادعای رسیدن به قدرت را داشته باشد، به عنوان ابزار فشار در دستِ سازمانهای استخباراتی منطقه عمل میکند.
Comments are closed.