گزارشگر:احمد عمران/ یک شنبه 15 قوس 1394 - ۱۴ قوس ۱۳۹۴
رییسجمهور غنی در ادامۀ سفر اروپاییاش، در بنیاد پژوهشی «کوبر» آلمان به مسایل مختلفی در مورد افغانستان اشاره کرد و از جمله در مورد روند صلح گفت که مردمِ ما «صلح ذلتبار» را نمیپذیرند. او در ادامۀ سخنانش گفت که حاضر نیست از ارزشهای قانون اساسی عدول کند و به صلحی برسد که مایۀ شرمساری باشد. اما پرسش اینجاست که آقای غنی چه حرفِ تازهیی در مورد گفتوگوهای صلح مطرح کرده که پیش از او گفته نشده است؟
گمان نمیرود که «صلح ذلتبار» قبل از این در ادبیاتِ دولتمردانِ افغانستان بهکار نرفته باشد. دولتمردانِ پیشین نیز همواره از صلحِ باعزت سخن گفتهاند و هرازگاهی که در مورد روند صلح با انتقادهایی روبهرو شدهاند، تأکید کردهاند که صلحِ آنها آبرومندانه خواهد بود و قرار نیست که ارزشهای پذیرفته شدۀ جامعه را به معامله بگذارند و یا آنها را به نفع خواستهای غیرمشروع مصادره کنند.
آقای غنی پیش از گفتن این سخنان، در نشستی در حاشیۀ کنفرانس تغییرات اقلیمیِ زمین در فرانسه با نوازشریف نخستوزیر پاکستان دیدار و گفتوگو داشت و در این گفتوگوها بر آغاز دوبارۀ مذاکرات صلح تأکید رفت. این در حالی است که روابط افغانستان و پاکستان به دنبال مرگ ملا عمر رهبر گروه طالبان و اعلام مواضع جدیدِ این گروه در پیوند با مسایل صلح، به تیرهگی گراییده بود و احتمال برده میشد که دولتمردانِ افغانستان در جستوجوی راههای تازه برای رسیدن به صلح و امنیت باشند. اما حرکتی را که آقای غنی دنبال میکند، به هیچ صورت نمیتواند حرکتی متفاوت با آنچه که در گذشته تکرار شده، به شمار رود.
آقای غنی و تیمِ همراهش در مسالۀ صلح و بسیاری از مسایل حادِ جامعه به همان راهی میروند که دولتمردانِ پیشین رفتهاند. آنها وقتی سخن از طرح نو و برنامۀ نو میشود، یکسره بر حرکتهای نو تأکید میورزند ولی در عمل هیچ حرفِ نوی برای انجام ندارند. دنبال کردن گفتوگوهای صلح از طریق پاکستان و یا به رسمت شناختن نقش پاکستان در این گفتوگوها، هیچ حاصلی در پی نخواهد داشت و این همان راهی است که بیش از یک دهه بهوسیلۀ دولتمردان کشور دنبال شده است.
آقای کرزی در زمان حکومتداری خود، بیش از بیست بار به پاکستان سفر کرد و بیشتر از آن، میزبان مقامهای پاکستانی در ارگ ریاستجمهوری بود. همواره هم هدفِ این دیدوبازدیدها، نشان دادنِ «حسن نیت»ِ دو طرف برای همکاریهای صادقانه در روند صلح خوانده شده است. اما نتیجۀ آن تا به امروز چه بوده است؟ مگر با گذشت هر سال، چیزی از ابعاد جنگ و خواستهای مخالفانِ مسلح کم شده است؟ آیا طی این سالها در افغانستان شمارِ قربانیانِ جنگ بهصورتِ وحشتناک افزایش پیدا نکرده است؟ آیا ثابت نشده که تمویلکننده و حمایتگرِ بسیاری از حملات مرگبارِ انتحاری و انفجاری در آن سوی مرزها بوده است؟
با اینهمه حقایقِ انکارناپذیر در مورد روند صلح، چرا مقامهای کشور انتظار دارند که دولت پاکستان دستکم اینبار و بهخاطر جمال روی ایشان، دست از اهدافِ استراتژیکِ خود بردارد و بیاید صادقانه در خط مبارزه با تروریسم قرار گیرد؟ این حقایق نشان میدهند که پاکستانیها تا زمانی که با سیاستی قاطع و دندانشکن روبهرو نشوند، از دنبال کردنِ اهدافشان دست برنمیدارند.
متأسفانه در عرصۀ دیپلماسی، مقامهای کشور نه دارای چندان تجربهیی استند و نه هم از تیوریهای روابط بینالدول چیزِ مهمی میدانند. آنها به همان مکانیزمها و راههایی باور دارند که قبلاً به عنوان راههای سهل شناخته شدهاند و انتظار هم نمیرود که با پیمودنِ این راهها بتوانند به نتایج دلخواه دست پیدا کنند.
دولتمردان افغانستان هنوز در روشنی وضعیتِ گروههای مخالف قرار ندارند و نمیدانند که در داخل افغانستان با چه تهدیدهای و از جانبِ چه گروهها و سازمانهایی روبهرواند. آقای غنی میگوید که جنگ فعلی افغانستان، جنگِ کشورهای دیگر است؛ جنگی است که شهروندانِ کشورهای دیگر در افغانستان آن را انجام میدهند. آقای غنی فکر میکند در مورد ماهیت جنگ افغانستان، به کشف تازهیی دست یافته و خشنود از این کشف، در هر محفل و نشستِ سیاسی و غیرسیاسی آن را به رخِ دیگران می کشد. در حالی که سه دهه است که رهبران مختلف افغانستان، اعم از چپ و راست، از مداخلۀ کشورهای دیگر در امور افغانستان سخن گفتهاند و در همه جا فریاد زدهاند که افغانستان میدان جنگِ نیابتیِ کشورهای دیگر شده است. اما این سخن چهقدر توانست که در تغییرِ وضعیت موثر تلقی شود؟… به نظر نمیرسد که دولتمردان افغانستان از زمان داکتر نجیبالله تا به امروز، حرف تازهیی بر این کشف افزوده باشند و یا به نتایج مثبتی در حل قضیۀ افغانستان رسیده باشند.
آقای غنی در سفر اروپاییِ خود نشان داد که حتا از آرایشِ موجود در میان نیروهای مخالف نیز آگاهی چندانی ندارد. وقتی از او در بنیاد پژوهشی «کوبر» در مورد وضعیتِ ملا اختر محمد منصور رهبر تازۀ طالبان پرسیده شد، او برای اینکه دچار موضعگیریِ اشتباهی که در مورد ملا عمر مرتکب شده بود نشود، هیچ ابراز نظری در مورد زنده و مرده بودنِ رهبر طالبان نکرد. این موضوع نشان میدهد که رییس جمهوری افغانستان، اطلاعاتِ سطحی از وضعیت رهبران مخالفِ افغانستان هم ندارد. همانگونه که در مورد ملا عمر نداشت و بهخاطر دریافتِ پیام عیدی از یک مرده سپاسگزاری کرد.
از سوی دیگر، آقای غنی در حالی همچنان بر نقش پاکستان در گفتوگوهای صلح تأکید دارد که مقامهای پاکستانی عملاً به رهبرانِ افغانستان توهین و تحقیر روا میدارند. به تازهگی نمایندۀ پاکستان در سازمان ملل متحد، خواهان رفع اختلافهای درونی میان رهبران افغانستان شده است. این موضعگیری نمایندۀ پاکستان در سازمان ملل متحد نشان میدهد که پاکستانیها خیلی بیشتر از دولتمردانِ افغانستان وارد جزییاتِ دولت وحدت ملی شدهاند و بهسادهگی هم نمیخواهند این نگاهِ از بالا به پایین را تغییر دهند.