احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:نثاراحمد فیضی غوریانی، عضو پارلمان افغانستان/ چهار شنبه 18 قوس 1394 - ۱۷ قوس ۱۳۹۴
محمد اشرفغنی رییسجمهوری افغانستان برای شرکت در کنفرانس کشورهای قلب آسیا وارد اسلامآباد شده است. چهارمین کنفرانس کشورهای قلب آسیا قرار است بهوسیلۀ افغانستان گردانندهگی شود. انتظار میرود در این کنفرانس، مسایل حاد منطقهیی و چالشهایی که در برابرِ کشورهای موسوم به قلب آسیا قرار دارد، ارزیابی و آسیبشناسی شوند و دیدگاههای این کشورها برای یافتن راهحلهای متناسب با وضعیت مورد توجه قرار گیرند.
افغانستان اینبار متفاوت از گذشته میخواهد در این کنفرانس حضور داشته باشد. روابط دو کشور افغانستان و پاکستان به دلیل اختلافات بر سرِ جنگ با تروریسم تنشآلود است و افکار عمومی در افغانستان نسبت به صداقتِ کشور پاکستان برای همکاری صادقانه بدبین به نظر میرسد. در چنین وضعیتی برای هیأت افغانستان که بازهم تلاش میکند پاکستان را به همکار خوب منطقهیی تبدیل کند، شرکت در این کنفرانس خالی از دشواریها نخواهد بود.
افغانستان در وضعیت خطرناکی از جنگهای داخلی، به دلیلِ حمایتِ بیرونی از این جنگها قرار دارد و دولت وحدت ملی در بیش از یک سال از تشکیل خود، نتوانسته قناعت شهروندان را از سیاستهای صلحطلبانۀ خود حاصل کند. در همین حال، کشورهای حامی افغانستان نیز بهشدت نزدیکی به پاکستان را برای یافتن راهحلِ بحران تشویق میکنند و از مقامهای افغانستان میخواهند که صبورانه در همکاری با پاکستان به صلح پایدار برسند. در تازهترین اظهارات، ریچارد اولسون نمایندۀ خاصِ امریکا برای افغانستان و پاکستان، اجلاس کشورهای قلبِ آسیا را فرصتِ جدیدی برای حلِ اختلافها و جستوجوی راهحلها خوانده است. آقای اولسون گفته است: «نشست قلب آسیا که در اسلامآباد برگزار میشود، برای ثبات این منطقه حیاتی است. نشست قلب آسیا، نمونۀ خوبی است تا ایتلافهای منطقهیی را برای صلح، امنیت و پیشرفتهای اقتصادی استوارتر سازد». وی تصریح کرد: «ما از تلاشها و تعهداتِ همهگانی در راستای تحققِ آیندهیی با ثبات برای افغانستان و منطقه سپاسگزاریم. ما فکر میکنیم که این فرصت خوبی برای افغانستان است تا نقش کلیدی را در راستای گسترش روابط منطقهیی بهویژه در راستای جنگ با تروریسم بازی کند.»
این سخنان حاوی پیام مشخصِ امریکا برای کشورهای قلب آسیا و بهویژه افغانستان و پاکستان است که در محراق توجه جهانی و منطقهیی در مبارزه با افراط گرایی و خطرهای ناشی از آن قرار دارند. زمانی که رییسجمهور غنی برای شرکت در نشست تغییرات اقلیم به پاریس سفر کرده بود، در حاشیۀ این نشست دیداری با نوازشریف نخستوزیر پاکستان با میانجیگری نخستوزیر بریتانیا داشت و گویا برخی مسایلی که قرار است در کنفرانس کشورهای قلب آسیا مطرح شوند، در این گفتوگوها مورد توجه قرار داشتند.
با همۀ اینها، نشست کشورهای قلب آسیا حداقل میتواند به عنوان آزمونی دیگر برای افغانستان در رسیدن به ثبات و امنیت همچنان مطرح باشد. اما این کنفرانس زمانی میتواند اثراتِ خود را در بهبود وضعیت نشان دهد که واقعاً هیأت افغانستان با بازنگری سیاستهای گذشته و ارایۀ طرح و سیاستِ تازه وارد این کنفرانس شده باشد.
سیاستهای گذشته، کارایی و موثریتِ خود را از دست دادهاند و اگر دولتمردان افغانستان فکر میکنند که همچنان با همان سیاستها میتوانند نگاه و حمایتِ منطقه یی را بهدست آورند، میتوان گفت که دچار اشتباه تاریخی شدهاند. تغییر وضعیت در افغانستان نیاز به تغییر در سیاستهای منطقهیی دارد و تا زمانی که دولتمردان افغانستان با رویکرد تازه و متناسب با شرایط منطقهیی وارد گفتوگو با کشورهای ذیدخل نشوند، نمیتوان انتظار برد که نشستهایی از این دست بتواند به مطالبات برحقِ شهروندان افغانستان پاسخ دهد.
دو نکتۀ اصلی که باید در سیاستهای افغانستان دستکم در برابر پاکستان مد نظر قرار گیرند، میتوانند اینها باشند:
۱) سیاست اقتصادمحور: تجربه و آزمونهای پانزده سال گذشته نشان داد که رویکردهای سیاسی در تغییر مناسبات منطقهیی نمیتوانند بهتنهایی کارساز باشند. افغانستان باید فرصتهایی را که در جلب سرمایه گذاریهای جهانی و منطقهیی دارد، به خوبی نشان دهد و از این فرصتها برای تأمین امنیت و صلح استفاده کند. مسیر افغانستان برای تجارت و بازرگانیِ پاکستان، مسیری بسیار ارزان میباشد و اگر این مسیر به گونهیی طراحی شود که منافع پاکستان را نسبت به بازارهای منطقه تأمین کند، بدون شک بسیاری از مشکلاتِ موجود میان دو کشور حل خواهند شد.
امروزه اقتصاد در سیاستهای بزرگ نقش کلیدی دارد و هیچ کشوری حاضر نیست که بر منافع اقتصادیِ خود چشم بپوشد. همین لحظه پروژههایی مثل انتقال گاز ترکمنستان موسوم به تاپی و برق از کشورهای آسیای میانه به پاکستان میتوانند برای سرمایهگذارانِ پاکستانی بیشتر از منافع مقطعیِ سیاسی مورد توجه باشند. اینها نمونههایی از فرصتهاییست که افغانستان در اختیار دارد و میتواند از آنها در برقراری روابط پایدار سیاسی میان کشورهای منطقه استفاده کند.
۲) تغییر در سیاستهای جهانی نسبت به وضعیت منطقه: متأسفانه کشوهای قدرتمند جهان هنوز در عمل، به تغییر سیاستهای منطقهییشان دست نیافتهاندـ هرچند در سالهای اخیر تغییراتی در عرصۀ سیاستِ نظریِ آنها به چشم میخورد. وقتی امریکا حاضر میشود که سالانه برای پاکستان چهار میلیارد دالر پول پرداخت کند، بدون تردید نمیتوان انتظار برد که این کشور دست از حمایتِ شورشگری و گروههای تروریستی بردارد. متناسب با تغییر رویکرد نظری، لازم است که کشورهای غربی از حربۀ فشار در مناسبات با پاکستان غافل نشوند. مبارزه با تروریسم و افراطگرایی که به شکل مدهشی در پاکستان ریشه دوانده، زمانی به نتایجِ مشخص و ملموس میانجامد که متحدان بینالمللی افغانستان نیز در کنار این کشور از پاکستان بخواهند که در مبارزه با تروریسم و افراطگرایی صادقانه وارد میدان شود. پاکستان بدون کمکهای کشورهای غربی و بهویژه امریکا نمیتواند از پسِ مشکلات داخلیِ خود بیرون شود، ولی در مقابل، این کشور نیز باید به تعهداتِ خود در برابرِ جامعۀ جهانی با صداقت عمل کند.
Comments are closed.