احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:سه شنبه 8 جدی 1394 - ۰۷ جدی ۱۳۹۴
حملۀ انتحاری صبحِ روزِ گذشته در کابل، در میانِ غیرنظامیان تلفاتی را برجا گذاشت و این پرسش را بار دیگر به اذهان متبادر کرد که «چرا نهادهای کشفیِ داخلی و خارجییی که در کابل حضور دارند، قادر به کشف و خنثاسازی این نوع عملیاتها نیستند و چرا دشمن بهسادهگی میتواند موترِ مملو از مواد منفجره را به سوی اهدافِ مورد نظرش انتقال دهد؟»
مسلماً چنین موترهایی، تا رسیدن به هدف از چندین پاسگاه امنیتی عبور میکنند بیآنکه مورد سوءظن قرار گیرند. حتا در یکی از حساسترین روزهای پایتخت که ایستوبازرسیها به شکلِ جدی در شهر جریان داشت، حملهکنندۀ انتحاری موفق شد خود را نزدیکِ تالار لویهجرگه منفجر کنـد. این وضعیت به هیچ عنوان عادی و قابل پذیرش نیست؛ زیرا تا زمانی که هماهنگیها و همکاریهای لازم بههدفِ موفقیتِ حملاتِ دشمن در داخلِ نهادهای امنیتیِ کشور وجود نداشته باشد و اشخاصی در مقاماتِ بسیاربلند در این زمینه اِعمال نفوذ نکنند، به هیچ عنوان چنین حملاتی در پایتخت صورت نمیپذیرند. اگر چنین اتفاقهایی در ولایتهای دوردست و ناامنِ کشور رخ دهند، زیاد جای شگفت نیست؛ اما وقتی در قلبِ کابل بهرغمِ حضور نیروهای خارجی و داخلی و نهادهای کشفی استخباراتیشان، چنین حملاتی با موفقیت به انجام میرسند، پای توطیه و خیانت نیز به میان میآید!
واضح است که نقطۀ پُر شدن و حرکتِ موترِ انتحاری به سوی هدف، باید در چندکیلومتریِ هدف باشد نه دورتر؛ زیرا طولانی بودنِ مسافت، خطرِ انفجار در مسیرِ راه پیش از رسیدن به هدف را افزایش میدهد. درحالیکه ما تا کنون شاهد چنین اتفاقی نبودهایم. این به معنای آن است که طی اینهمه سال در کابل، همۀ موترهای انتحاری در گوشه و کنارِ پایتخت اشباع شده و با گذشتن از انبوهِ پوستههای امنیتی، خود را به هدف رساندهاند.
اما اگر حکومت و مقامات امنیتی این تحلیل و ادعا را رد میکننـد، لاجرم این فرضیۀ جادویی و دور از عالمِ واقع برایشان بهجا میماند که موترهای انفجاری و انتحاری یکباره از آسمانِ کابل فرود میآیند!
تجاربِ گذشته و روایتهای مردمی از رویدادهای تروریستی در کابل نشان داده که تروریستان روزها و هفتهها پیش از انجام عملیات، در خانه و ساختمانی مسکنگزین میشوند، ساحۀ عملیاتیشان را مورد نظارت و مطالعه قرار میدهند و بارها به بازخوانی و تعدیلِ طرح و نقشۀشان میپردازند و طی این فرایند، رفتوآمدهای مشکوکی نیز از خود به نمایش میگذارند. مسلماً اگر برخی مقامات عالیرتبه با انتحاریان همکاری نداشته باشند، این پروسه تا نیل به مقصود، توسط نهادهای کشفی رصد میشود. بنابراین، تا زمانی که سران دولتِ وحدت ملی به شناسایی و طردِ مقاماتِ عالیرتبۀ مددرسان به دشمن یا ستون پنجم همت نگمارند، اینگونه حملات در پایتخت نهتنها متوقف نخواهد شد، بلکه بهتدریج سیر صعودی به خود میگیرد.
فراموش نشود که تکرارِ این رویدادها در پایتخت، نوعی فضای بیاعتمادی میان مردم و حکومت ایجاد کرده است. مردم برخی از چهرهها در داخلِ نظام را همکار دشمن تلقی میکنند و به این باور هستند که با وجود چنین اشخاصی، این کشور هرگز روی آرامش و ثبات را نخواهد دید. این فضا، فضایی بهشدت مسموم و غبارآلود است؛ یعنی هر گمانه و اتهام در عینِ اینکه نمیتواند درست باشد، احتمالِ صدقِ آن نیز میرود. این فضا چهرۀ همۀ مقامات ـ صادق یا خاین، وطندوست یا وطنفروش ـ را مخدوش میسازد و از همه سلبِ اعتماد میکند. مبرهن است که چنین فضایی آب به آسیابِ دشمن میریزاند و در نهایت، همه را قربانی میکند.
با این اوصاف، تنها راهِ چاره این است که ارادهیی قاطع در دولت وحدت ملی برای شناسایی ستون پنجـم یا همکارانِ دشمن در درونِ نظام به میان آید تا سره و ناسره از هم جدا شود و فضای بیاعتمادی و اتهامزنی، به فضای همدلی و تشویق تبدیل گردد.
Comments are closed.