- ۰۱ عقرب ۱۳۹۱
هر چیزی که به منسفیلد ربط داشته باشد، جذاب و مهم است. منسفیلد نویسندهیی بود که تاثیری عمیق بر داستان کوتاه به عنوان یک فُرم هنری گذاشت. اما این کشف جدید از این نظر اهمیت بیشتری دارد که یکی از داستانها مضمونی زندهگینامهیی دارد و به رازهایی چون عشق یکطرفه، ازدواج بدون عشق و به دنیا آوردن کودکی مُرده اشاره میکند.
این داستان «اپیزود کوچک» نام دارد و تاریخش مربوط به سال ۱۹۰۹ است. این داستان اشاره به بخش تلخی از زندهگی خصوصی منسفیلد دارد که او سعی کرده بود خاطرهاش را با از بین بردن تمامی نامههای آن سال از بین ببرد؛ چیزی که حتا زندهگینامهنویسان منسفیلد هم از آن خبر نداشتند.
حالا با پیدا شدن این داستان، بخش تاریکی از زندهگی منسفیلد روشن میشود. «اپیزود کوچک» داستان نوازندهیی است که زنی (خود منسفیلد) را رها میکند و زن که صاحب فرزندی شده، فقط برای حفظ آبرو با مردی ازدواج میکند و تن به زندهگی بدون عشق میدهد و حتا فرزندش را از دست میدهد.
کاشف این داستانْ کریس مورنات نام دارد؛ دانشجوی ۲۳ ساله دکترا در کینگز کالج لندن. این داستان در آرشیو دانشگاه بوده، اما هیچکس تاکنون متوجه آن نشده بود.
کشف او در حالی صورت گرفت که دانشگاه ادینبورگ قصد داشت به زودی مجلدی از تمامی داستانهای کوتاه منسفیلد را منتشر کند. حالا این داستانهای جدید به صورت پیوست به این مجلد افزوده میشوند.
سه داستان دیگر داستانهای جن و پری کودکانهیی هستند که منسفیلد در سال ۱۹۰۸ نوشته است، اما مهم همین «اپیزود کوچک» است که نکات بسیاری درمورد زندهگی خصوصی منسفیلد برملا میکند.
این داستان «اپیزود کوچک» نام دارد و تاریخش مربوط به سال ۱۹۰۹ است. این داستان اشاره به بخش تلخی از زندهگی خصوصی منسفیلد دارد که او سعی کرده بود خاطرهاش را با از بین بردن تمامی نامههای آن سال از بین ببرد؛ چیزی که حتا زندهگینامهنویسان منسفیلد هم از آن خبر نداشتند.
درمورد شهرت و محبوبیت منسفیلد همین بس که هیچ وقت چاپ داستانهای او متوقف نشده است؛ معروفترین آثار او «مهمانی در باغ» (۱۹۲۲) و «دختران سرهنگ فقید» هستند، که در دومی به پوچی نجیبزادهگی میپردازد.
منسفیلد «اپیزود کوچک» را زمانی نوشته که ۲۰ ساله بوده، این داستان کوتاه ۲۵۰۰ کلمه دارد و دقیقاً بازگوکننده دوستی این نویسنده با گارنت تروول، نوازنده و آهنگساز و همچنین آشناییِ او با جرج بودن است. منسفیلد بعداً با بودن ازدواج کرد، هرچند هرگز عاشق او نبود.
در داستان نام منسفیلد به یوون، تروول به ژاک سن پیر و بودن به لرد مندویل تبدیل شده است. مورنات این داستانها را در میان مدارکی مربوط به نشریه «آدام اینترنشنال ریویو» پیدا کرد؛ ماهنامهیی که در میانه قرن بیستم منتشر میشد.
این داستانها را آیدا بیکر، دوست صمیمی منسفیلد به میرون گریندیا، سردبیر مجله در دهه ۱۹۶۰ اهدا کرده بود.
بخش ادبیات تبیان
Comments are closed.