گزارشگر:احمد عمران/ دوشنبه 21 جدی 1394 - ۲۰ جدی ۱۳۹۴
مقامهای امنیتی کشور میگویند که گروههای مخالف در پیِ ناامنسازی ولایتهای کلیدیِ کشورند. به گفتۀ این مقامها که در مجلس نمایندهگان صحبت میکردند، طالبان تلاش دارند که با ناامنسازیِ ولایتهای مهم و کلیدیِ کشور نشان دهند که افغانستان در وضعیت خطرناکِ امنیتی بهسر میبرد و نیروهای امنیتی قادر به تأمینِ امنیت نیستند. آنها همچنین میگویند که این گروهها با تمرکز بر ولایتهای کلیدی، در پیِ امتیازگیری برای خود استند.
در همین حال، مقامهای امنیتیِ کشور چالشهای جدید را نیز مشکلِ دیگرِ امنیتِ افغانستان میدانند. به گفتۀ آنان، حالا داعش نیز بخشی از مشکلِ افغانستان شده و این گروه میخواهد ننگرهار را به مرکزِ فعالیتهای خود در افغانستان تبدیل کند. این سخنان در حالی مطرح میشوند که از چند هفته به اینسو، کابل و برخی از ولایتهای دیگر کشور، با موجی از ناامنیها روبهرو بوده و هر روز نیز بر دامنۀ آنها افزوده میشود.
حملات انتحاریِ مرگبار به چند نقطۀ کابل، آرامش نسبیِ این شهر را پس از مدتی آرامش برهم زد و دوباره جوِ نگرانی و اضطراب را وارد خانههای مردم کرد. وقتی دامنۀ ناامنیها گسترش مییابد، انگشت انتقاد متوجه نهادهای امنیتی کشور میشود. مردم میپرسند که: چرا دولت قادر نمیشود جلو اینگونه حملات را بگیرد؟ چرا سیستمهای اطلاعاتیِ ما اینقدر ضعیفاند که پس از وقوع حوادث، نسبت به آنها هشدار داده میشود؟ مردم میپرسند: وقتی طالبان بهصورتِ گروهی و تهاجمی به یک ولایت حمله میکنند، چرا نیروهای موجود در آن ولایت هنوز دستور مقابله دریافت نکردهاند؟
هلمند در جنوبِ افغانستان از مدتها شاهد حملاتِ تهاجمیِ گروههای دهشتافکن بوده، ولی شماری از واحدهای نظامیِ مستقر در این ولایت میگویند که هنوز در موقعیتهای خود بهسر میبرند و دستور مقابله با جنگجویان را ندارند!
اینها همه موارد سوالبرانگیزند و مردم حق دارند که در این مورد از مقامهای امنیتیِ کشور سوال کنند. اگر در ماههای اخیر، بر دامنۀ حملاتِ گروههای دهشتافکن افزوده شده و نیروهای دیگری نیز وارد جنگِ افغانستان شدهاند، به همان میزان افغانستان تجربۀ جنگ و مبارزۀ پانزدهساله با این گروهها را دارد. این درست است که گروههای دهشتافکن شیوههای جنگیِ خود را تغییر دادهاند، ولی نیروهای امنیتی ما نیز دیگر نیروی پانزده سالِ پیش نیستند و طی این سالها فرصتهای زیادی در اختیار داشتند که خود را برای رویاروییهای جدیتر آماده کنند. آنانی که در رأسِ نهادهای امنیتی کشور قرار گرفتهاند، همواره خود را از بهترین و آزمودهترین افراد نظامی دانستهاند، اما وقتی پای مسایلِ امنیتی به میان آمده، همیشه از دادنِ پاسخهای دقیق و روشن طفره رفتهاند.
نمیتوان با گلهگذاری و انتقاد از این و آن، وضعیت امنیتی را توجیه کرد. امنیت، مهمترین و اصلیترین خواستِ مردم افغانستان است و نهادهای امنیتی باید بتوانند از پسِ چالشهای امنیتیِ کشور بیرون شوند. اگر این افراد و نهادها نمیتوانند به خواستهای مردم پاسخ دهند، باید به گزینههای دیگری فکر کرد و نباید همچنان خود را قربانی وضعیت ساخت. اگر وزیرانِ داخله و دفاع و رییس امنیت ملی نمیتوانند برای مردم امنیت و آرامش به ارمغان آورند، ضرور نیست که همچنان در سمتهای خود باقی بمانند و ما همچنان شاهد افزایش ناامنیها و قربانی شدنِ مردمِ خود باشیم. شاید افرادِ دیگری غیر از مسوولانِ فعلی وجود داشته باشند که بتوانند امنیت را برای شهروندان تأمین کنند.
اگر به دنبال بهانه باشیم، همیشه برای همه چیز بهانه وجود دارد. در گذشته، نبود سلاح و تجهیزاتِ مدرن، دلیلِ عدم توفیقِ نهادهای امنیتی در برقراری امنیت خوانده میشد، بعداً که این مشکل تا حدودی حل شد، بهانههای دیگر و تازهتری به دستِ مقامهای امنیتی افتاد. اما آنانی که صلاحیت و توانایی فکری و کاری دارند، هرگز بهانه نمیآورند، بلکه فرصتها و زمینهها را برای خود به وجود میآورند.
تاریخ و تجربۀ کشورهای دیگر نشان داده که چهگونه ملتها توانستهاند از پسِ مشکلاتِ خود بیرون شوند. آیا در تمام برهههای تاریخ، وقتی کشوری با مشکلات امنیتی روبهرو شده، چهل کشورِ قدرتمندِ جهان در کنارش قرار گرفتهاند تا آن کشور را روی پای خود ایستاد کنند؟!
هیچ کشوری در جهان نبوده که با تهدیدهایی مثل جنگ و ناامنی روبهرو نبوده باشد؛ ولی آنها توانستهاند با رهبری درست و خردمندانه، از میان موجِ مشکلات و چالشها سربلند بیرون شوند و مردم و کشورِ خود را نجات دهند. ما نیز نباید با بهانهتراشی، از خود رفع مسوولیت کنیم.
بدون شک وضعیت فعلیِ امنیتیِ کشور بسیار خطرناک است، ولی بدون چاره نیست. اگر واقعاً در سطح رهبریِ کشور و نهادهای امنیتی تدبیر و درایت وجود داشته باشد، میتوان برای مشکلاتِ فعلی چارهاندیشی کرد.
Comments are closed.