احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ سه شنبه 22 جدی 1394 - ۲۱ جدی ۱۳۹۴
مشکل اصلاحات در نظام انتخاباتی، حالا وارد بحثهای تازهیی شده و با وجود اینکه گامهای مقدماتی برای وارد کردنِ تغییرات در ساختارها و قوانین انتخابات انجام شده، ولی دیده میشود که موانع و چالشها همچنان در این رابطه پابرجا استند.
کمیتۀ گزینش که بهتازهگی کارِ خود را برای معرفی اعضای جدیدِ کمیسیونهای انتخاباتی آغاز کرده، میگوید که موانعی بر سر راه این کمیته قرار دارند که اگر بهزودی حل نشوند، کار کمیته بدون نتیجه به پایان خواهد رسید. به گفتۀ اعضای کمیتۀ گزینش، مشکلی که فرا راهِ کمیته قرار گرفته، قانونی است و باید کمیسیون نظارت بر تطبیق قانون اساسی برای آن راهحل جستوجو کند.
کمیسیون نظارت بر تطبیق قانون اساسی که تازه اعضای جدیدِ آن به کار آغاز کردهاند، مشکل کمیتۀ گزینش را بدون راهحل قانونی نمیداند، ولی میگوید ارایۀ هرگونه راهحل برای بنبستِ اصلاحات انتخاباتی، پیش از وقت است.
اینها همه نشانههای خوبی در مسیر اصلاحات نظام انتخاباتی نیستند و اگر وضعیت همینگونه پیش برود، احتمال خواهد داشت که نه اصلاحاتی در نظام انتخاباتی به وجود آید و نه هم در سال آینده انتخابات پارلمانی و شوراهای ولسوالی برگزار شود. این وضعیت ناشی از چیست و چرا اصلاحات انتخاباتی اینگونه به بن بست روبهروشده است؟
اگر بخواهیم نسبت به اراده و تصمیم سرانِ دولت در رابطه با اصلاحات انتخاباتی مطابق به توافقنامۀ سیاسی تردید کنیم، بدون شک آنها خواهند گفت، آنچه که در حیطۀ صلاحیتشان بوده، در این راستا انجام شده و اگر موانعی به وجود آمده، این موانع از جاهای دیگر سرچشمه میگیرد و ناشی از اراده و خواستِ آنها نیست.
ظاهرِ امر چنین به نظر میرسد و رییسجمهوری نیز بارها از رد فرمانهای تقنینیِ خود از جانب مجلس نمایندهگان گلهگذاری کرده است. پس مشکل در کجاست و چرا نمایندهگان مردم در شورای ملی، تعبیر و خواستِ دیگری از اصلاحات نظام انتخاباتی دارند؟
آنگونه که از جریانِ قضایا فهمیده میشود و گاهی هم مسوولان سابق کمیسیون اصلاح نظام انتخاباتی از آن سخن میگویند، بنبست اصلاحات نظام انتخاباتی به همان اندازۀ بنبستِ انتخابات سالِ گذشته عمیق و گسترده است. شاید سران دولت با تأخیر روند اصلاح نظام انتخاباتی را آغاز کردند، ولی باید اذعان کرد که این روند بدون اشکال آغاز نشده است.
از همان زمانی که بحث اصلاحات انتخاباتی به صورتِ جدی مطرح شد، از همان زمان نیز سنگاندازی در این مسیر به وجود آمده است. نخست اینکه رییسجمهوری بسیار با تأنی و تأخیر قانع ساخته شد که اقدامهای نخستین را برای ایجاد اصلاحات در نظام انتخاباتی آغاز کند. هر وقت بحث اصلاحات در نظام انتخاباتی مطرح میشد، رییس جمهوری به گونههای مختلف از زیر بارِ آن شانه خالی میکرد و نمیخواست که به صورتِ روشن و قاطع تصمیمِ خود را اعلام کند. پس از ماهها سروصدا و گفتوگو و آنهم زمانی که دیگر موعدِ برگزاری انتخابات پارلمانی عملاً گذشته بود، رییس جمهوری در مشوره با رییس اجرایی، کمیسیون اصلاح نظام انتخاباتی را ایجاد کرد.
کمیسیون اصلاح نظام انتخاباتی نیز به سادهگی به کارِ خود آغاز نکرد. کمیسیون نخست به دلیل به وجود آمدنِ اختلافات میان ریاست جمهوری و ریاست اجرایی بر سر نحوۀ گزینش افراد در این کمیسیون بدون آن که به کار آغاز کند، کارش به پایان رسید و رییس جمهوری فهرست دومِ اعضای کمیسیون اصلاح نظام انتخاباتی را اعلام کرد.
همین اختلافِ کوچک به خودیِ خود نشانگرِ اختلافات و دیدگاههای متفاوتی بود که میان ارگ و قصر سپیدار در مورد اصلاحات انتخاباتی وجود داشت. شاید رییس جمهوری تعبیرِ دیگری از اصلاحات انتخاباتی داشت که با تعبیر رییس اجرایی سازگار نبود. شاید هم مسایلِ دیگری وجود داشت که هیچ کدام حاضر به سخن گفتن دربارۀشان نشدند و گذاشتند که مسایل تا به اینجا ادامه پیدا کنـد.
دوم اینکه رییس جمهوری موظف بود در آغاز کار، مشکل خود با شورای ملی را حل کند و از همان اول، توافق مجلس و سنا را به دست آورد. اگر نمایندهگان مردم از همان آغاز با نوع اصلاحات انتخاباتی مشکل داشتند، باید این مسأله از همان اول روشن و حل میشد تا اگر مسایل دیگری بعداً رخ میداد، مشخص میشد که این دیدگاههای تازه چرا و چهگونه به وجود آمدهاند.
در فضای مغشوش و مشوش فعلی، هیچ معلوم نیست که واقعاً نمایندهگان مردم چه موضعی نسبت به اصلاحات انتخاباتی در آغاز داشتهاند. این مشکل بدون تردید برمیگردد به مدیریتِ آقای غنی که خواسته و ناخواسته جنجال فعلی را به وجود آورده است. حالا در چنین فضایی چهگونه آقای غنی میخواهد که بنبست اصلاحات در نظام انتخاباتی را حل کند؟
این سوال در اقدامهای بعدیِ ارگ بدون شک پاسخِ خود را خواهد گرفت، ولی یک نکته را باید از همین حالا روشن کرد که هیچ قدرتی در کشور با اصلاحات انتخاباتییی که با سرنوشتِ سیاسیِ مردم رابطه دارد، نباید شوخی کند؛ چون پیامدهای آن واقعاً غیرقابلِ تخیمن است.
Comments are closed.