گزارشگر:یک شنبه 4 دلو 1394 - ۰۳ دلو ۱۳۹۴
داشتن احساسِ خوب نسبت به خود، از جمله مواردی است که بسیاری افراد در زندهگی خود در آرزوی رسیدن به آن هستند. خودکمبینی یعنی اینکه یک نفر حس کند در برابرِ دیگران کوچک است و خودش را دستکم بگیرد. این «خودکمبینی» چندان ربطی به واقعیت ندارد و بیشتر باور و حسِ یک آدم است نسبت به خودش.
کودکان پدر و مادرشان را قوی میبینند و در مقایسه با آنها، خود را ضعیف مییابند. در نتیجه سعی میکنند خود را قوی نشان دهند تا ضعیف به نظر نیایند. همۀ آدمها دنبالِ این هستند که بهترین باشند. همه میخواهند جای بهتری در دنیا پیدا کنند، در حالی که غلبه بر خودکمبینی هم یکی از غرایز اصلی محسوب میشود. بعضی پدر و مادرها با سختگیریهای نابهجا، کودکانِ خودکمبین تحویل جامعه میدهند. این کودکان باید از نظر رفتاری نوسازی شوند و بهتر است به یک روانپزشک مراجعه کنند.
خودکمبینی شش علامت دارد:
۱ـ در مقابل سختگیری واکنشهای شدید نشان میدهند.
۲ـ دلشان میخواهند مظلوم به نظر بیایند.
۳ـ کنارهگیری از دیگران
۴ـ پاسخ شدیداً مثبت به تملق
۵ـ گذشت ندارند
۶ـ دوست دارند دیگران را بد نشان بدهند.
برخی از دلایلِ خودکمبینی عبارتاند از:
۱ـ ممکن است به نوع تربیت و رشد فرد برگردد. بسیاری از پدر و مادرها یا کسانی که به نوعی وظیفۀ تربیت کودک را به عهده دارند، پیامهایی منفی به او القا میکنند و این پیامها در ذهنِ او کاشته میشود. مثلاً به او میگویند «احمق!»
۲ـ ممکن است دلیل این مشکل تملق، ضعف و خودکمبینی والدینش باشد که به فرزند به ارث رسیده است؛ چرا که ثابت شده کودک این نوع رفتارها را از والدینش به ارث میبرد، پس شخصیتش ضعیف و با خود درگیر میشود و از ظاهر شدن در اجتماع بدش میآید، در نتیجه خود را تحقیر مینماید.
۳ـ اضافه بر این ممکن است دلیل خودکمبینی به نبود هدفِ مشخص در زندهگی برگردد. و این سبب میشود طوری به رتبه و مقامِ دیگران نگاه کند، انگار ستارههایی دستنیافتنی هستند. تمام این دلایل و شاید دلایلی دیگر سبب میشود انسان، ارزش خودش، ارزش انسان بودنش و ارزش وجودش را پایین بیاورد. درجۀ این پایین آوردن در هر شخصی میتواند متفاوت باشد.
در مقابل خودکمبینی چه میشود کرد؟
ـ یکی از راههایی که میتواند به شما کمک کند تا از پسِ احساس حقارتتان بربیایید، این است که راههایی برای تشویقِ خود پیدا کنید. خیلی لذتبخش است که آدم بعد از موفقیت در یک آزمون زندهگی، اولین شیرینی موفقیتش را خودش بخورد و بعد، آن را به دیگران تعارف کند.
ـ علل و تقویتکنندههای این رفتار را پیدا کنید. تمرکز دارید؟ کسی کمکتان میکند؟ از کارهای سخت گریزان هستید؟ کسی از دست شما ناراحت است؟ رفتارهای مثبت انجام دهید.
ـ احساس خودکمبینی در موقعیتهای خاص بروز میکند و میشود با حساسیتزدایی این رابطه را قطع کرد. با این کار میشود با ضعفها کنار آمد، مثل وقتی مشکلی قابل اصلاح نیست (مانند لکنت زبان) این تنها راهحل است. برخی ضعفها قابل جبران هستند. این کار مهارتِ خاصی لازم ندارد، فقط تمرین میخواهد.
ـ بهترین راه غلبه بر ضعف، قوی شدن است. یعنی باید کارهای جدید یاد بگیریم. مثلاً اگر خوب بلد نیستید حرف بزنید، میتوانید با بیشتر کتاب خواندن، تمرین ذهنی و… مشکل را کم کنید. گاهی بهتر است در جهتِ دیگری خود را تقویت کنید و کاری به این مشکل نداشته باشید. شاید کسی که خوب نمیتواند صحبت کند، بتواند نویسندۀ چیرهدستی شود.
ـ بپذیرید که بنا بوده با همین قیافه و همین قد و جثه خوشبخت شوید و حالتان خوب باشد. به بدنِ خود احترام بگذارید.
ـ در بسیاری از موارد یک فکر غلط (مثل بیکسی) منشای اصلی است.
ـ باید علت خودکمبینیتان را پیدا کنید، شاید نشود چشمه را خشکاند، اما میشود آن را ناداشته فرض کرد.
منبع: تبیــان
Comments are closed.