چهرۀ پنهان و چهرۀ آشکار پاکستان

گزارشگر:احمد عمران - ۰۴ حوت ۱۳۹۱

همان‌گونه که از ابتدا پیدا بود، شورای علمای پاکستان طرح برگزاریِ نشست مشترک با شورای علمای افغانستان را رد کرد و این نشست به دلیل حمایت آشکار شورای علمای پاکستان از مواضع طالبان، به حال تعلیق درآمد.
قرار بود به زودی نشست بزرگی با شرکت نزدیک به ۵۰۰ تن از اعضای شورای علمای دو کشورِ پاکستان و افغانستان در کابل برگزار شود و در این نشست، شرکت‌کننده‌گان با صدور قعطنامه‌یی حملات انتحاری و کشتار غیرنظامیان به وسیلۀ گروه طالبان را غیراسلامی بخوانند.
این نشست هرچند برگزار نشد و شورای علمای پاکستان نشان داد که روی دیگر سکۀ سیاست پاکستان است، ولی با برگزار شدن و حتا صدور چنین قعطنامه‌یی هم هیچ مشکلی از جنگ و درگیری در کشور حل نمی‌شد و در مواضع طالبان و دیگر گروه‌های شورشی تغییری رونما نمی‌گشت. دلیل چنین ادعایی کاملاً روشن است، ولی دولت‌مردانِ کمتر آشنا با سیاست نمی‌دانند که با برگزاری چنین نشست‌هایی نمی‌توانند زمینه‌ساز تأمین صلح و امنیت در کشور شوند.
در یک دهۀ گذشته که جنگ و درگیری در کشور قربانی می‌گیرد و هر روز ده‌ها انسانِ بی‌گناه در یک جنگ بیهوده و بدون داشتنِ مجوز شرعی و حقوقی جان می‌بازند، نه علمای کشور و نه علمای سایر کشورها و از جمله علمای پاکستان، هیچ‌گونه موضع مشخصی در این خصوص از خود تبارز نداده‌اند. بارها این مسأله در رسانه‌های کشور بازتاب یافت و از علمای جهان اسلام درخواست‌های مکرری صورت گرفت که حداقل برای ارایۀ تصویر روشنی از آن‌چه که در افغانستان می‌گذرد، موضع‌گیری کنند و نگذارند که بیش از این، جنگ و درگیری از شهروندان کشور قربانی بگیرد. اما این درخواست‌ها تنها پاسخی که یافت، در سال‌های پسین بود. برای نخستین‌بار مفتی عربستان سعودی و به دنبال آن‌هم شورای علمای کشور، جنگ طالبان را نامشروع خواندند. ولی در این میان، علمای کشور پاکستان که هزاران پایگاه تبلیغاتی در اختیار دارند و از تأثیرگذاری ویژه‌یی بر طالبان برخوردار هستند، نه تنها در جهت کاهش درگیری‌ها در افغانستان اقدامی نکردند، بل با فرستادن جنگ‌جویان بیشتر، صفوف گروه طالبان را تقویت بخشیدند.
پرسش نخست در این خصوص بدون شک متوجه شورای علمای کشور است که طی ده سالِ گذشته خاموشانه نظاره‌گرِ وضعیت بودند. وقتی این نهاد وابسته به حکومت دربارۀ مهم‌ترین و حیاتی‌ترین مساله در کشور سال‌ها خاموشی اختیار کرده باشد، آن‌گاه از شورای علمای پاکستان و یا نهادهای مشابه در آن کشور که ترویج‌کنندۀ فرهنگ خشونت و بنیادگرایی‌اند، چه‌گونه می‌توان انتظار داشت که در برابر دست‌پرورده‌گان‌شان قیام کنند؟
هنوز مشکل جنگ و صلح در داخل کشور به نتیجه نرسیده، آن‌گاه آقای کرزی توقع دارد که تولیدکننده‌گان تفکر طالبانی بیایند و در غم و دردِ مردم افغانستان خود را شریک سازند. از جانب دیگر، موضع‌گیری شورای علمای پاکستان در برابر نشست مشترک علمای دو کشور نشان می‌دهد که سیاست‌های پاکستان هیچ تغییری در قبال مسایل افغانستان نکرده است. اگر دولت‌مردانِ این کشور در ظاهر از خود حسن نیت نشان می‌دهند، ولی گروه‌های دیگری وجود دارند که به عنوان عوامل بازدارنده دست به کار شوند. این دو طیف بدون شک یک‌دیگر را تکمیل و حمایت می‌کنند. به عبارت دیگر، سیاست‌های پاکستان در بنیاد در مورد افغانستان و منطقه هیچ تغییری نکرده، ولی این کشور برای ایجاد شک و گمان در اذهان عمومی، همواره حربه‌های لازم را در اختیار دارد.
موضع‌گیری شورای علمای پاکستان در واقع خواست اصلی و بنیادین سیاست‌های این کشور در قبال افغانستان است. این سیاست گاهی از زبان مقام‌های دولتی پاکستان بیرون می‌شود، گاه در عملکرد آی اس آی تبارز می‌یابد و زمانی هم در چهرۀ شورای علما به نمایش درمی‌آید. شورای علمای پاکستان دقیقاً موقف پاکستان را در برابر مسایل افغانستان و منطقه بازتاب می‌دهد. اما متأسفانه مشکل اصلی این‌جاست که دولت‌مردان افغانستان به هر دلیلی که وجود دارد، همواره در برابر سیاست‌های پاکستان برخورد انفعالی داشته‌اند. این برخورد سبب شده که دست پاکستان در مسایل کشور بیش از آن‌چه که برخی‌ها فکر می‌کنند، باز شود و این کشور با خیال راحت در امور داخلی افغانستان مداخله داشته باشد.
رویکرد سیاسی پاکستان به مسایل تغییر نکرده، بل در نوعیت و محلِ آن جابه‌جایی‌های صورت گرفته است. آن‌هم به این دلیل روشن و ساده که حکومت پاکستان نمی‌خواهد بیش از این با فشارهای جامعۀ جهانی روبه‌رو شود. حداقل این استدلال را دولت‌مردان پاکستانی کرده می‌توانند که آنان حاضر اند در روند صلح و مذاکره با گروه‌های شورشی، دولت افغانستان را کمک کنند، ولی آن‌ها بر نهادهای مستقلی چون شورای علمای این کشور تأثیرگذار نیستند. البته چنین نیست، و دولت پاکستان در هماهنگی با این شورا تصمیم اخیرِ خود را اعلام کرده است. وقتی سخنان رییس شورای علمای پاکستان در این رابطه قبل از تحریم نشست علمای دو کشور منتشر شد، برخی از مقام‌های شورای علمای افغانستان این دیدگاه‌ها را شخصی دانستند و حتا مدعی شدند که رییس شورای علمای پاکستان خلاف تصمیم جمعیِ این شورا اظهار نظر کرده است. حال آن‌که بازتاب سخنان رییس شورای علمای پاکستان را سرانجام در تحریم نشست علمای دو کشور به روشنی دیدیم.
پاکستان یک چهرۀ رسمی و ظاهری دارد که آن را همواره در معرض قضاوت می‌گذارد، ولی چهرۀ پنهانِ این کشور بسی خطرناک‌تر و چندلایه‌تر از چهرۀ رسمی و ظاهری آن است. چهرۀ پنهان سیاست‌های پاکستان را در نهادهایی نظیر شورای علمای آن کشور می‌توان دید. از سوی دیگر، تصمیم شورای علمای پاکستان زیاد دور از انتظار نمی‌نمود؛ زیرا دولت پاکستان مشروعیت سیاسیِ خود را از نوع مناسباتِ بنیادگرایانه‌اش می‌گیرد و بدون درنظرداشت چنین مناسباتی، نمی‌تواند بقای خود را در منطقه ضمانت کند. پاکستان تا زمانی در منطقه وجود دارد که سیاست‌های افراطیِ خود را دنبال می‌کند، ورنه فلسفۀ وجودی این کشور سال‌هاست که به پایان رسیده است.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.