احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:داکتر محییالدین مهـدی /سه شنبه 4 حوت 1394 - ۰۳ حوت ۱۳۹۴
بخش دوم و پایانی/
یادداشت ۳: هرگاه کسانی هنوز هم اصرار به نوشتن صورتهایِ املایی چون: بینائـی، دانائـی و غیره دارند؛ باید توجه داشت که آنچه بصورت (ء) نوشته می شود حرف همزه است، نه تلفظ همزه. مثل اینکه در خط فارسی ط، ث، ظ، ذ، ص و جز آن نوشته میشود، ولی تلفظ عربیشان متروک است. به هر حال، ئـی و یی (هر دو)، تلفظ واکهی /i/ را نمایش میدهند.
یادداشت۴: پیش از این نیز گفتیم که صامت همزه در فارسی سره وجود ندارد. در کلمات مأخوذ از عربی و سایر السنه، (همزه در حال سکون)، در وسط و آخر کلمه میآید. اما همزهای که در اول کلمه میآید، متحرک است، پس ارزش واجی ندارد.
یادداشت۵: چنانکه گفتیم: در خط عربی، حرف اول دارای سه شکل (ا ئـ ء) است. هرگاه شکل «ا» ساکن باشد، الف خوانده می شود. ولی در خط فارسی، الف«ا» حرف اول الفبا، حرف مستقلی است که با یک شکل واحد «ا» همیشه و همه جا نامش الف است. حرف دوم الفبای فارسی همزه (به دو شکل (ئـ ء) کاربرد دارد. در خط فارسی اَ اِ اُ همزه نیستند.
الف و همزه، دو حرف جداگانه:
به این ترتیب، الف حرف اول الفبای۳۳ گانهی فارسی، و همزه حرف دوم آن است؛ و هر کدام یک حرف جداگانه بوده، یکی صورت استثنایی دیگر نیست.
یادداشت ۱: حرف الف، نمایندهیِ واکهیِ /ā/ است؛ پس هیچگاه صامت واقع نمی شود:
باد، راه، ماد، روا، صدا … . بنابرین تصور دستور نویسان سنتی مبنی بر اینکه در مثالهایِ ذکر شده، حرف الف ساکن است(بَا˚د) و حرف ماقبل آن یعنی (ب) متحرک (بَ) ،تصور نا درستی است؛ زیرا اولاً«ا»صامت و ساکن نیست: ثانیاً بَا˚د، چیزی شبیه به بَعدخوانده می شود نه، باد.
یادداشت۲: حرف همزه فقط در حالت سکون- یعنی وقتی نمایشگر واج صامت باشد- صامت همزه است: ائتلاّف، بئر، ذئب.
یادداشت۳: گذاشتن علامهی فتحه بالای حروف «ب ک یـ» در کلمات «باد کار یاد» نادرست است. زیر:
حرف الف، در هر سه مورد فوق ( و در تمام موارد) باعث به حرکت در آوردن صامت هایِ ما قبل خود است. پس«حرفی که موجب متحرک شدن حروف دیگری میگردد در نقش خودش چگونه می تواند ساکن باشد؟»
الف حرکه دار:
حرف الف در خط فارسی، هم مصوت/ā/ را نمایش می دهد، و هم نقش یک گرافم را ایفا می کند. به اعتبار نمایش ظاهری خط، نویسه هایِ اَ اِ اُ (یعنی گرافم«ا» با نشانه هایِ –َ ، -ِ، -ُ،) نمایندهیِ مصوتهای کوتاه /a/،/e/و/o/ هستند.
یادداشت۱: نویسهیِ دوجزیی «آ»، نمایش دهندهی واکهیِ بلند /ā/ در آغاز کلمه است: آغاز،آمد،آرایش.
فرق همزه و الف:
فصلی زیر عنوان « فرق میان همزه و الف»، جایی در دستور خط فارسی ندارد؛ زیرا این بحث به خصوصیات و ممیزات ارتباط زبان عربی با خط عربی اشاره دارد. چنانکه گفتیم، شکل هایی اَ اِ اُ (الف حرکه دار) از جمله نویسه هایِ دو جزیی هستند که در خط فارسی برای نشان دادن واکه های کوتاه a،e،وo در آغاز کلمه استفاده می شوند؛ به هیچ وجه به صامت متحرکی (که رویهم دو صوت تلقی شود)، دلالت نمی کند.
یادداشت۱: حرف الف در آغاز کلماتی چون ایرج، ایران، جزئی از یک نویسهیِ دو حرفی «ایـ» است که رویهم /i/ تلفظ می شود.
حرف اول در چنین حالتِ « ترکیب دو حرفی»، با هیچکدام از حرکههایِ سه گانه (زبر، زیر، و پیش ) همراه نمی شود، و به همین سبب اطلاق عنوان مفتوح، مسکور و مضموم به حرف الف در ترکیب «ایـ» نیز منطقی نیست.
III- عناصر خط فارسی
نقشهای حرف همزه در خط فارسی:
حرف همزه که دومین حرف از ۳۳ حرف فارسی است، از نظر املا به دو شکل نوشته می شود:
۱٫ به شکل «ء»؛ و آن زمانی است که مستقلاً در ردیف حروف و متصل به خط زمینه نوشته شود:مثلاً در صورتهایِ ذیل: جزء، سوء،… که در این صورت «حرف همزه» خوانده می شود.
۲٫ وقتی به روی کرسی هایِ «و ا ی» قرار می گیرد و نویسه هایی دو جزیی أ ؤ ئ را تشکیل می دهد: رؤیا، جرأت، اجرائـیه… . این صورت را نشانهیِ همزه می گویند . به این ترتیب، کلمهی سوء دارای سه حرف است: س و ء (همزه)؛ در حالیکه کلمهیِ رؤیا دارای چهار حرف و یک نشانه است: «ر»«و» (همراه نشانهی همزه) «یـ» «ا». همانطوریکه می دانیم، در این کلمه حرف«و» در نقش یک گرافم شرکت کرده است، یعنیخنثی است، فقط موقیعت پایه یا کرسی را دارد.
یادداشت۱: چنانکه گفتیم، در خط فارسی تمام «قواعد نوشتن همزه هایِ متحرک»حذف می شود، و جای آنرا «قواعد نوشتن واکه ها» می گیرد. اما صامت همزه در زبان فارسی تنها در حال سکون قابل تشخیص است.
همهی کلمه هایی که در تلفظ آنها صامت همزهیِ ساکن شنیده می شود (و آنهم تنها در وسط و آخر کلمه تلفظ می گردد) مأخوذ از عربی می باشد.
یادداشت۲: در شیوهیِ تحریر صامت همزهی ساکن،مصوت پیش از آن نقش و دخالت دارد.
یادداشت۳: اگر پیش از همزهیِ ساکن یک صامت دیگری باشد (که طبعاً آنهم ساکن است) نقش مصوت پیش از این دو ساکن موثر است.
دستورالعمل هایِ هرسه یادداشتِ فوق را در سه جدول زیر نشان می دهیم (جدول نمایش طرز تحریر همزهیِ ساکن):
یک_ همزهیِ ساکن ما قبل متحرک:
۱٫ اگر واکهیِ/a/ پیش از صامت همزه باشد (وسط کلمه) أرأس (آخر کلمه) أمَبدأ
۲٫ اگر واکهیِ/e/ پیش از صامت همزه باشد(وسط کلمه)ئـ ائتلاف (آخر کلمه) ء مبدء
۳٫ اگر واکهیِ /o/ پیش از صامت همزه باشد (وسط کلمه) ؤ رؤیا (آخر کلمه) ؤ لؤلؤ
۴٫ اگر واکهیِ /ā/ پیش از صامت همزه باشد (وسط کلمه) – (آخر کلمه) ء ماء
۵٫ اگر واکهیِ/u/ پیش از صامت همزه باشد (وسط کلمه) – (آخر کلمه) ء سوء
۶٫ اگر واکهیِ/i/ پیش از صامت همزه باشد (وسط کلمه) – (آخر کلمه) ئ بطیئ
دو- همزهیِ ساکن ماقبل ساکن:
۷٫ بایک حرف گسسته پیش از همزه – (آخر کلمه) ء جزء
سه- با یک حرف پیوسته پیش از همزه:
۸٫ اگر واکهیِ/a/یا/ā/ پیش از حرف پیوسته باشد – (آخر کلمه) أ نَشأ
۹٫ اگر واکهیِ /o/یا/u/ پیش از حرف پیوسته باشد – (آخر کلمه) ؤ بُطؤ
۱۰٫ اگر واکهیِ /e/یا/i/ پیش از حرف پیوسته باشد – (آخر کلمه) ئشیئ
در بارهیِ شیویِ نگارش همزه باید تذکر داد که تجویز نوشتن نشأ←نش ء؛ بطؤ← بطء؛ بطیئ ← بطی ء؛
شیئ←شی ء به سه دلیل ذیل درست نیست:
۱: در خط فارسی حتی بعنوان یک اسشناهم شکل بزرگ حروف در وسط کلمه قرار نمی گیرد. براین اساس املای کلمات مذکور بصورت نش ء، بطی ء، شی ء در خط فارسی خلاف قاعده است.
۲: در خط فارسی شکل مفرد همزه (ء) همیشه و بدون استثنا بعد از یک حرف گسسته نوشته می شود: ماء،جزء،سوء،مرء،… .
۳: اصطلاح«همزه برروی کرسیِ(ی)» منحصراً شکل «ئ» را می رساند. نگارهیِ «ئـ» در خط فارسی یکی از دو شکل حرف همزه است:(ئـ ء). توصیف «همزه بر روی کرسی (ی)»، برای«ئـ» نادرست است؛ زیرا اگر نشانهی «ء» را از روی آن برداریم«یـ»(بدون دو نقطهی زیرین) می ماند که نمیتواند بجای«یـ» حرف«یا» خوانده شود. در هیچ کلمهای نویسهای وجود ندارد که در آن در نگارهی کوچک ی(یعنی یـ) هم دو نقطه در زیر باشد، و هم نشانهیِ همزه در بالا(یـ ؟).
یادداشت۱:در صورت اتصال پیواژ/i/یعنی یایِ وحدت ، شیئ،شیئی نوشته می شود.
اسقاط حرف همزه در کلمات عربیِ مختوم به الف:
در خط فارسی همزهیِ کلمات عربی مختوم به همزه که ماقبل آن الف باشد، ساقط می گردد:
املاء←املا، انشاء← انشا ، ضیاء← ضیا ، اعداء← اعدا ، اولیاء← اولیا، … .
یادداشت۱:در این میان دو کلمهی عربی«ماء»(آب)، و «بهاء»(درخشندهگی) به دلیل اجتناب از التباس با کلمات فارسیِ«ما»(ضمیر جمع متکلم)، و «بها»(قیمت ، ارزش)،استثنااً با همزه نوشته می شوند.
یادداشت۲: کلمات داخل قاعدهیِ فوق در حالت اضافه، طبق قاعدهیِ خط فارسی با«یِ»(یایِ مکسور) نوشته می شوند: املایِ درست، امضایِ پادشاه، اولیایِ امور، اعضایِ شورا … .
روش نگارش واکههایِ آغاز هجا در خط فارسی:
ابتدا بایدگفت که همواره هجا با واکه آغاز می شود. برای این منظور از نویسههایِ دو حرفی و دو جزیی بهره می گیریم. در این روش از حرف الف یا حرف همزه در نقش گرافم(کمک تحریر) استفاده می شود. این گرافم ها و موارد استعمال آنها قرار ذیل است: ئـَ ئـِ ئـُ ئـه ئو ئیه ئی. مکرراً باید یاد آور شد که همزهیِ متحرک در خط فارسی ارزش واجی(فونیمیک) ندارد.
۱٫ «ئـَ» همصوت با «أ» است که به تلفظ واکهیِ/a/درآغاز هجا و در وسط کلمه دلالت می کند: قرائت، برائت، ژوئن،… .
۲٫ نویسهیِ«ئـِ» صدایِ واکهیِ/e/ را در آغاز هجا و در وسط کلمه می رساند: قائد، مائده، رائد، … .
۳٫ جای کاربرد نویسهیِ«ئـُ» را در خط فارسی نویسهی«ئو» گرفته است:نئون، تئوری، مسئول، رئوف، … .
۴٫ نویسهی«ئـه» تلفظ واکهیِ /a/(و در برخی از لهجه ها تلفظ واکهیِ/e/)را در آغاز هجا و در آخر کلمه نمایش می دهد: توطئه، تبرئه، ارائه، … .
۵٫ نویسهی«ئو»-علاوه بر مورد یاد شده در فوق- نمایشگر تلفظ واکهی/o/ و واکهیِ /u/ در آغاز هجا و در موقعیت وسط و آخر کلمه است: ویدئو)ئو=(o، مسئول، زائو(ئو=u)، … .
۶٫ نویسهی«ئیـ»تلفظ واکهیِ/i/ در آغاز هجا و در وسط کلمه را نمایش می دهد: تائیس، رئیس. بعضاً در اول کلمه: ئیل(ترکی)، ئیلان(ترکی)، ئیدرژن(اروپایی)،… .
۷٫ نویسهیِ «ئی» نمایشگر واکهیِ/i/در آغاز هجا است: مرئی،جزئی.
یادداشت۱: ما ترجیح می ئهیم که در کلمات فارسی-در همه جا از جمله- در موارد دانایی و بینایی و غیره، بجای نویسهیِ«ئی»، توالی واکهای«یی» را- که در خط فارسی معمول است- به کار ببریم.
یادداشت ۲: برعکس، ترجیح می نهیم که کلمات عربی مختوم به همزه، حین افزودن پیواژ/i/، به شکل «ئی» نوشته شوند: جزئی، شیئ، مبدئی، … . این استدلال که در این موارد، همزهیِ نویسهیِ«ئی» از اصل کلمه نیست بلکه گرافمی از نویسهیِ «ئی» است قانع کننده نمی باشد؛ زیرا، پذیریش صورت«ئی» به حیث یک نویسه در خط فارسی، خیلی موخر تر از ورود حرف همزه و نشانهیِ همزه، به زبان و خط فارسی است.
یادداشت۳: کلمات عربی مختوم به همزه، حینیکه نیاز به تنوین داشته باشند در رسم الخط عربی، تنوین روی همزه می نشیند: ابتداءً. در رسم الخط فارسی-در حالیکه در سایر موارد- کرسی تنوین همواره حرف الف است، مثل: ابداً، اکثراً، اقلاً، ندرتاً،…، در موارد کلمات مختوم به همزه، از همان قاعدهی رسم الخط عربی پیروی می شود، و می نویسیم ابتداءً، زیرا در غیر آن باید بنویسیم ابتدااً:هر چند به قیاس جمع بستن عربی کهمیتواننوشت: یاءات،تاءات، … شاید بتوان نوشت ابتدااً.
یادداشت۴: همزهیِ کلمات عربی چون مسائل، فوائد، قائل، شمائل و مائل در املایِ فارسی مطابق تلفظ فارسی زبانان، به«ی» تبدیل می شود: مسایل، شمایل، قایل، فواید. اما در مواردی که سوء فهم در معنا پیش بیاورد آنرا به همزه می نویسیم، مثلاً: سائل(چون همزه در اصل کلمه وجود دارد: سَألَ).
یادداشت۵: در برخی از کلمات عربی مختوم به واو(به قول دستور نویسان سنتی در کلمات چهار حرفی)
همزهیِ آخر کلمه، در واو ما قبل خویش مدغم می شود: مملوّ، مبدوّ،… و در بعضی کلمات سه حرفی، در
اصل به شکل واو نوشته می شود: کفو، جزو، نشو، … .
یادداشت۶: کلمات عربی که همزهی متحرک به واو کشیده(بر وزن اُو) دارند، در رسم الخط عربی با دو واو نوشته می شوند: رؤوف، مرؤوس، مشؤوم، مسؤول. ولی در رسم الخط فارسی بجای «ؤو» می توان نویسهیِ «ئو» را به کار بست.چون این نویسه نمایشگر تلفظ واکههایِ/o/ و/u/در آغاز هجا و در موقعیت وسط و آخر کلمه هستند. بنابرین می نویسیم:رئوف، مرئوس، مشئوم، مسئول، ویدئو،زائو،… .
Comments are closed.