گزارشگر:سه شنبه 18 حوت 1394 - ۱۷ حوت ۱۳۹۴
کاظم همایون، رییس پلان ادارۀ حفاظت محیط زیست/
رسانه در دنیای امروز، پلی میان حادثه و مردم است. هر حادثهیی که اتفاق میافتد و ارزش خبری دارد، از طریق رسانهها به اطلاع مردم رسانیده میشود. رسانهها با اطلاعرسانی در واقع، شکل فکر کردن و واکنشِ مردم را نسبت به هر رویدادی (خبر) مدیریت میکنند. چالشهای محیط زیستییی که افغانستان با آن روبهروست و مزیتهایی که جغرافیای افغانستان نسبت به برخی کشورهای دیگر در این زمینه دارد، نقش رسانههای کشور ما را در زمینۀ اطلاعرسانیِ چالشها و آگاهیدهی از نکات مثبت محیط زیستی بسیار برجسته ساخته است.
خبر محیط زیستی
خبر اساساً یک ژانر منفینگر است، رویدادهایی ارزش خبری مییابند که بیشتر منفی اند؛ البته خبر منفی ذاتاً به هدف اصلاح امور نشر میشود و اهمیت مییابد. خبررسانی محیط زیستی مثل سایر خبرها، ادبیات و کارویژههای تخصصی میطلبد، زبان و فورم خبر محیط زیستی باید روشنگر، انتقادگر، اصلاحگر و آیندهنگر باشد. چون محیط زیست در واقع تمام ابعاد زندهگی انسانها را احتوا می کند، نباید خبرش تخریشکننده و ناامید کننده باشد. هر خبر محیط زیستی در ضمن این که انتقاد میکند، راه اصلاح و نقش مردم را در بهبود اوضاع تبیین میکند. اگر این گونه نباشد، هر خبر محیط زیستی میتواند امید به زندهگی مردم را کمتر سازد.
کمپاینهای محیط زیستی
با افزایش نگرانیها دربارۀ تغییر اقلیم کرۀ زمین؛ دولتها، سازمانهای بینالمللی، سازمانهای ملی محیط زیستی و افراد، هزینههای هنگفتی را برای اطلاعرسانی در مورد تغییرات محیط زیستی سرمایهگذاری کرده اند. متأسفانه سرمایهگذاریها برای اطلاعرسانی از ابعاد مخرب تغییرات اقلیمی در افغانستان تقریباً صفر است. در قدم اول، دولت افغانستان مکلف به تخصیص بودجۀ کافی برای کمپاینهای محیط زیستی است و در قدم دوم، سازمانهای بین المللی بهخاطر تطبیق مفاد کنواسیون (….) و کنواسیون (…) سهمیۀ جهانی کشور ما را از طریق مراجع مسوول باید بپردازند و در قدم سوم، سازمانهای ملی فعال محیط زیستی، رسانهها و افراد، همه باید برای ادای مسوولیتهای سازمانی و شهروندی خویش، کمپاینهای محیط زیستی را راهاندازی کنند.
گفتمان ملی محیط زیست
ادارۀ ملی حفاظت محیط افغانستان، در همکاری با رسانهها باید گفتمان ملی محیط زیست را نهادینهسازی کند که هدف آن:
ـ تشویق رسانهها به برگزاری برنامههای اجتماعی و تفریحی از محیط زیست و حفاظت از ارزشهای محیط زیستی باشد.
ـ ارایۀ طرحهای محیط زیستی مثل استفاده از فضای سبز در بگروند برنامههای خبری و غیرخبری رسانهها.
ـ تشویق رسانهها برای استفاده از گل و سبزههای تازه در طراحیهای استیژ برنامههایشان.
ـ تشویق رسانهها به برگزاری برخی برنامههایشان در فضای سبز، باغ، لب دریا، بغل تپه و سر کوهها.
ـ ترغیب گرادنندهگان رسانهها به استفاده از اصطلاحات سبزنگر مثل: صبح بهاریتان بخیر، شام سردتان در آغوش گرم جهان خوش باد، سبز باشید، سبز فکر کنید، سبزنگری آیین انسانهای زمیندوست است، دنیایتان گل و گلزار باد و دهها نمونۀ دیگر از این دست.
ـ تدوین این شگردها طی یک سند به عنوان کتابچۀ سبز، از طریق ویبسایت ادارۀ ملی حفاظت محیط زیست و سایر پایگاه های انترنتی، جهت دسترسی همه به آن.
آموزش محیط زیست به خانوادهها
دولت افغانستان، رسانهها و تمام شهروندان کشور مکلف به آموزشدهی و آموزشگیری در مورد محیط هستند. رسانهها میتوانند با نشر پیامهای آموزنده، کودک و جوان و پیرِ جامعۀ ما را آگاهی دهند که چگونه مسوولیتهای محیط زیستی خود را ادا کنند، چگونه الفبای محیط زیست را بیاموزند و چگونه محیط زیست را به عنوان والاترین ارزش جهان ما، پاس بدارند.
مزیتهای محیط زیستی افغانستان
کشورهایی مانند افغانستان در خلای نبود برنامۀ ملی “توسعۀ پایدار”، در معرض تهدیدات مختلف محیط زیستی قرار دارند. اما افغانستان دارای بعضی مزیتهای محیط زیستی است که بسیاری از کشورهای جهان آن را ندارند. رسانهها با انگشت گذاشتن روی این مزیتها که شامل: دست نخورده بودن زمینهای زراعتی و غیر زراعتی، موجودیت منابع وافر آبی، عدم کاوشهای معدنی بزرگ، تولیدات زراعتی ارگانیک، جغرافیای سرد و گرم یعنی اقلیم چهارفصله و عدم اجرای پروژههای بزرگ توسعهیی است که سایر کشورها طی سالهای متمادی بدون استندردهای محیط زیستی آن را انجام دادند که منجر به تغییر اقلیم و آلودهگیهای مختلف شد. رسانهها با انگشت گذاشتن روی این مزیتها؛ مردم افغانستان، سازمانها و دولت را بیاموزانند که در طراحی و اجرای هر پروژۀ بزرگ و کوچک باید استندردهای محیط زیستی را رعایت کنند و این مزیت کشور ما را به عنوان بهترین مزیت عصر حاضر در جهان معرفی کنند. من باور دارم که این مزیت میتواند بزرگترین دستآورد کشور ما در جهانِ پُر از آلودهگیِ آیندۀ نهچندان دور باشد.
روشهای پرداخت ژورنالیستها به مسایل محیط زیستی
محیط زیست، یک پروسه است نه رویداد. بعضی از گزارشها را مانند رویداد میتوان بهآسانی شنید و مشاهده کرد، مثلاً کثافات و آفات طبیعی. اما اکثر پروسههای محیط زیستی به مرور زمان و حتا در نسلهای بعدی نتیجۀ آن معلوم میشود. مثلاً بیابانزایی، تغییر اقلیم، جنگلزدایی، نابودی حیات وحش، از بین رفتن تالابها و…
ـ گزارشگر با توجه به امنیت خود، باید گزارش را به شکل گروهی نوشته و گزارش را بدون ذکر نامِ اشخاص زورمند بنویسد و یا تلاش کند که گزارشها را از افراد محلی، موسسات بینالمللیِ ساکن در ساحه و یا افراد بومی بهدست آورد تا خطر جانی پیش نیاید. گزارشگر محیط زیستی در گزارش خود، باید آمار و ارقامِ زیاد را ذکر نکند، چون متخصصین بیشتر با آمار صحبت میکنند. گزارشگر مکلفیت دارد که واژههای مسلکی را از متخصصین پرسیده و یا از واژهنامهها پیدا کرده و به زبانِ ساده برای مخاطبین خود پیشکش کند تا باعث گیچیِ خواننده نشود.
ـ گزارشگر کوشش کند که گزارش را طوری تهیه نماید که تأثیرات مثبت و منفی و چیزی را که تأثیر مستقیم بر سفرۀ مردم دارد، بیان کند و این بخش گزارش، مشکلترین کارِ یک گزارشگر را تشکیل میدهد. اگر گزارشگر به روستاهای دوردست رفته نمیتواند، باید به کمکِ کارمندان موسساتِ غیردولتییی که در آن مناطق کار میکنند، معلومات جمعآوری نماید.
ـ اجتناب از گزارش منفی و یا حفظ تعادل در گزارش. گزارشگر باید جنبۀ مثبت گزارش را نیز در نظر بگیرد، مثلاً مردم بهخاطر بهبود وضعیت محیط زیست چه کاری انجام داده میتوانند و یا مردمِ عادی چه تغییرِ مثبتی را آورده میتوانند؛ تا آنها (مردم) مأیوس نشده و خود را ناتوان فکر نکنند.
ـ گزارشهای محیطزیستی اکثراً پروسۀ علمی و تخنیکی را در بر میگیرند و خبرنگاران باید از زبانِ مسلکی اجتناب نموده و بیشتر به زبان مردم صحبت کنند تا تأثیرگزاری بیشتر داشته باشند. طبعیتنگار نباید از اصطلاحات فنی هراس داشته باشد، بلکه سعی کند آن را بداند و به زبان ساده در گزارش بیاورد. در صورت نفهمیدن واژههای سبز، نخست باید از خود مصاحبهشونده بپرسد و در مرحلۀ بعد، از واژهنامهها استفاده کند. گزارشگر باید کوشش کند که در تهیۀ گزارش با اشخاصی که به طبیعت و محیط زیست نزدیک اند، گفتوگو کند. ضرور نیست ژورنالیستها در مسایل محیط زیستی متخصص باشند، اما باید بدانند که کجا باید رفت تا معلومات دقیق را به منظور آگاهیدهی به مردم بهدست آورند.
ـ عکسبرداری در سراسر جهان، نقش مهمی را در بلند بردن آگاهی مردم پیرامون محیط زیست بهویژه در ساحات طبیعیِ دستناخورده بازی میکند.
ـ سایر کشورها در کنار اینکه شبکههای مستقل در رابطه با طبیعت و محیط زیست دارند، کوشش کردهاند که موضوع محیط زیست را شامل برنامههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، حقوقی، فرهنگی و دینی سازند و به سمع مردم برسانند. ژورنالیستهای محیط زیست میتوانند در این زمینه نقش فعال را ایفا کنند.
ـ گزارشگرِ محیط زیست باید از وقایع محیطزیستیِ تاریخی آگاه باشد و در رابطه با کارهای ادارۀ ملی حفاظت محیط زیست و شرکای کاریِ ایشان آگاه بوده و توانایی اطلاعرسانی به زبان عام را داشته باشد. متأسفانه رسانههای افغانستان، فقط به پخش اخبار مربوط به آلودهگی محیط میپردازند، درحالیکه ژورنالیسم محیطزیستی موضوعات و بخشهای متنوعی شامل: تغییرات اقلیمی، تنوع حیات، محصولات غذایی با تغییر ژنیتکی، رشد جمعیت، عدالت زیستمحیطی، بیماریهای زیست محیطی، اقتصاد محیط زیست، ادبیات محیط زیست، اخلاق زیست محیطی، زیست بومها، انرژی، آموزش محیط زیستی، حفاظت زیستگاهِ حیوانات، حیات وحش، حقوق بینالملل محیط زیست، مدیریت مواد زاید و دهها عنوانِ دیگر را در بر میگیرد که تا حال سربسته باقی ماندهاند.
ژورنالیسم تحقیقی یا پژوهشهای محیط زیستیِ ژورنالیستیک هنوز در کشور ما پا نگرفته است، خوب میشود اگر رسانههای افغانستان به پژوهشهای ژورنالیستیکی دربارۀ مسایل محیط زیستی آغاز کنند تا ما بتوانیم همه دست به دستِ هم داده، آیندۀ خویش را سبز و امانتِ خویش را پاک و صفا به فرزندانِ خویش تسلیم دهیم.
Comments are closed.