دولت وحدت ملی در آستانۀ بحرانِ مشروعیت

گزارشگر:احمد عمران/ یک شنبه 15 حمل 1395 - ۱۴ حمل ۱۳۹۵

دولت وحدت ملی، به بدترین و اسف‌بارترین وضعیتِ ممکن در یک‌ونیم سال گذشته رسیده است. تشدید ناامنی‌ها و بحران مدیریت، دولت را با چالش‌های سختی روبه‌رو کرده که گمان نمی‌رود به‌ساده‌گی بتواند از عهدۀ آن‌ها بیرون شود. یک‌ونیم سال گذشته، فرصت کافی برای دولت وحدت ملی بود تا کارایی و کفایتِ خود را در عرصۀ مدیریتِ جامعه نشان دهد؛ اما این فرصتِ طلایی بدون آن‌که واقعاً جدی گرفته شود، در بازی‌های سیاسیِ mandegar-3ارگ و قصر سپیدار به هدر رفت.
رهبران دولت وحدت ملی، کابینۀ نیم‌بندِ فعلی را با هزار مشکل توانستند به وجود آورند و زمانِ درازی را برای رسیدن به توافق بر سرِ فهرست کابینه صرف کردند؛ ولی حالا به‌ساده‌گی وزیران و مقام‌های ارشدِ کشور یکی پیِ دیگر یا کنار زده می‌شوند و یا کنار می‌روند. رهبران دولت وحدت ملی بدون آن‌که واقعاً از وضعیتِ کشور چندان چیزِ قابل توجهی بدانند، مشکل را در جاهایِ دیگری جست‌وجو می‌کنند و با فرافکنی، سعی در لاپوشانی وضعیت دارند؛ در حالی که مشکل اصلی در مدیریت و وجودِ خودشان نهفته است. حالا دیگر مشخص شده که رهبران دولت وحدت ملی، توان مدیریتِ کشور را ندارند.
آن‌چه را که اخیراً احمدولی مسعود رییس بنیاد قهرمان ملی کشور و طراح آجندای ملی یادآوری کرده، دقیقاً برگرفته از وضعیتِ جاری کشور می‌تواند باشد. آقای مسعود در برگۀ رُخ‌نمای خود به رهبرانِ دولت وحدتِ ملی هشدار داده که در پنج‌ماه آینده مشروعیتِ دولت از بین می‌رود. به گفتۀ آقای مسعود، دولت وحدت ملی برای نجاتِ خود از وضعیتِ پیش‌آمده، مجبور به اجرای توافق‌نامۀ سیاسی است. آقای مسعود به برگزاری لویه جرگۀ قانون اساسی و اصلاح نظام انتخاباتی کشور اشاره کرده و آن‌ها را محورهای اصلی مشروعیتِ دولتِ فعلی خوانده است. آقای مسعود گفته است که ادامۀ کارِ دولت وحدت ملی حتا در موجودیت توافق‌نامۀ سیاسی بدون انجام مو به موی مفاد آن، مشروعیت‌آور نیست و این دولت را به سقوط مواجه می‌کند. آقای مسعود، استعفای مقام‌های ارشدِ کشور را از تبعاتِ چنین وضعیتی می‌داند که به گفتۀ او، باعث نگرانیِ این مقام‌ها شده است.
هشدارهایی از این دست، می‌تواند برای رهبران دولت وحدت ملی به عنوان نقشۀ راه عمل کند. اگر آن‌ها چنین هشدارهایی را جدی بگیرند، بدون شک به میزانِ بالایی خود و کشور را از مصیبتی که به آن دچار شده است، نجات خواهند بخشید. ولی اگر به این هشدارها توجه صورت نگیرد، مشروعیتِ دولت فعلی را ناشی از هر چیزی که بدانیم، باعث نجاتِ آن نمی‌شود.
طرف‌دارانِ این عقیده که مشروعیت دولتِ فعلی از توافق‌نامۀ سیاسی ناشی می‎شود و هیچ نگرانی‌‌‌‌‌‌یی نسبت به مشروعیتِ آن پیدا نخواهد شد، می‌تواند به همان میزانِ طرف‌دارانِ این عقیده باشد که مشروعیت دولتِ فعلی از رای مردم ناشی شده که اکنون در ورطۀ خودفریبی و وسوسۀ ادامۀ قدرت بدون اجرای مفاد توافق‌نامۀ سیاسی افتاده است.
آقای مسعود به نکتۀ مهمی اشاره کرده که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بیشتر سیاست‌مداران کشور، توجه اصلیِ خود را در محور بیرون شدن از بحران امنیتی قرار داده اند؛ در حالی که بحرانِ سیاسی زودتر از آن می‌تواند به کارِ دولتِ فعلی نقطۀ پایان بگذارد.
نمی‌توان منتظرِ معجزه بود و خود را سرگرمِ مسایلِ حاشیه‌یی کرد. در حال حاضر، باید تمام هم‌وغمِ رهبران دولت وحدت ملی، در محور اجرای توافق‌نامۀ سیاسی و ایجاد پایگاه مشروعیت‌بخش برای این دولت تمرکز یابد و نه بحث‌های فرعی و حاشیه‌یی از این دست که آیا رییس جمهوری با کسانی که کشور را ترک می‌کنند، احساس همدردی دارد و یا خیر. از سوی دیگر، در این مورد حتا در خانوادۀ آقای غنی نیز تفاهم به وجود نیامده است؛ چنان‌که اگر او با شهروندانِ کشورش که به دلایلِ مختلف افغانستان را ترک می‌کنند احساس همدردی نمی‌کند، همسرش رولا غنی اذعان می‌کند که با مهاجران افغانستان احساسِ همدردی دارد.
وقتی تفاهم بر سرِ مسایل کشور در خانوادۀ آقای غنی این گونه باشد، آن‌گاه چگونه می‌توان انتظار داشت که میان رهبران دولت وحدت ملی در کارِ دولت‌داری تفاهم ایجاد شود؟
مشکل دولتِ فعلی بزرگ‌تر از چیزی‌ست که رهبرانِ آن تلاش کنند آن را نادیده بگیرند. در برابر افغانستان، گزینه‌های زیادی قرار ندارد که از میانِ آن‌ها یکی را برگزید. این‌جا گزینه‌های نجات از وضعیت نیز به اندازۀ تفاهماتِ سیاسی ناچیز و محدود است و گاهی باید از روی ناگزیری، تن به آن‌ها داد.
ایجاد دولت وحدت ملی، خود یک ناگزیریِ تاریخی بود که نمی‌شد بدون پذیرش آن، از مخمصۀ بحران انتخاباتی نجات یافت. حالا هم در برابر رهبران دولت وحدت ملی، بحث مشروعیتِ این دولت مطرح است که فقط یک گزینه برای آن می‌توان سراغ گرفت و آن‌هم اجرای مو به مویِ توافق‌نامۀ سیاسی است.
اگر رهبران دولت وحدت ملی، این ناگزیری را به‌درستی درک کنند، شاید بتوان امیـدوار شد که پس از پنج ماه آینده در وضعیت بهترِ سیاسی قرار بگیریم. در غیر آن، همه چیز در معرض نابودی و انقراض قرار گرفته و نمی‌توان با وقت تلف کردن و بازی‌های سیاسی، به مهار وضعیت نایل شد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.