احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:شنبه 21 حمل 1394 - ۲۰ حمل ۱۳۹۵
حامد کرزی رییسجمهوری پیشینِ افغانستان، وقتی در سال ۲۰۰۹ برای دومینبار نامزد ریاستجمهوری شد، در برگۀ ثبتِ داراییها نوشت که فقط دههزار دالر در یکی از بانکهای خارجی دارد. ظاهراً بسیاریها این رقم را پذیرفتند و به آقای کرزی آفرین نثار کردند که با وجود چندین سال حضور در قدرت سیاسی در افغانستان، هیچ پولی به جیب نزده است. اما عدهیی نیز آن را فقط یک فریب دانستند و با خود گفتند که اینبار هم کرزی با حیلهگری توانست سرمایههایش را پنهان نگه دارد.
در همین حال، بسیاری از رسانهها در آن سال، وقتی مصارف گزافِ مبارزات انتخاباتی آقای کرزی را میدیدند، با تعجب این سوال را مطرح میکردند که او با داشتن فقط ده هزار دالر، چهگونه این همه هزینۀ سنگین را میپردازد. آقای کرزی در پاسخ به چینن پرسشهایی، با چهرۀ حقبهجانب و حالتی بسیار شکسته عرض میکرد که: «این پولها را حامیانم به هزار خواهش و تمنا به من دادهاند تا از رقبای خود در پیکارهای انتخاباتی عقب نمانم. من که چیزی در بساط ندارم و از جانب دیگر، هرگونه مصرفِ بیجا در انتخابات را حرام میدانم».
اما او با وجود حرام دانستنِ مصارفِ بیجا در انتخابات، میلیونها دالر را صرف خریدنِ رای مردم کرد. همه به یاد دارند که دفترهای انتخاباتیِ آقای کرزی بیشتر از آنکه به دفتر انتخاباتی شبیه باشند، به صرافی شباهت داشتند. او دست رد به سینۀ هیچ کسی نمیزد، همۀ کسانی که برایش لطف میکردند و پول میآوردند، با جبینِ گشاده از سوی مسوولان انتخاباتیاش پذیرفته میشدند. چه پولهایی که از درکِ قاچاق مواد مخدر، آدمربایی، اختلاس و پولشوییهای کلان در اختیار آقای کرزی قرار نگرفت؛ نه اینکه او در این برنامههای سیاه دست داشته باشد، بل کسانی که برایش پول میآوردند، اکثراً چنین آدمهایی بودند.
یادم هست که در آن سال، یک بار افتضاح پول گرفتنهای آقای کرزی فضای رسانههای داخلی و خارجی را مشبوع کرد. اسنادی به دست آمد که وزیر مالیۀ ایشان ـ که در آنزمان مسوولیت مالیِ مبارزات انتخاباتیِ آقای کرزی را به پیش میبرد ـ از بازرگانان پول گرفته است. آقای کرزی برای اینکه خود را رویسفید نشان دهد تا سرحد قربانی کردن وزیر مالیۀ خود پیش رفت، ولی زمانی که با واکنش وزیر مالیهاش روبهرو شد، دوباره پا پس کشید و قضیه را مسکوت گذاشت.
آقای کرزی همین حالا در خانهیی زندهگی میکند که کمتر از ارگ ریاستجمهوری نیست. وقتی یک روزنامهنگار در مورد آنهمه قالین و اشیای قیمتی از او پرسید، آقای کرزی گفت که این قالینها و امکانات را دوستان و حامیانش به او تحفه آوردهاند. حالا اما روی دیگرِ سکۀ آقای کرزی برملا شده است. به تازهگی مجلهیی به نام «پیپل ویت مانی» او را یکی از ۱۰ رییس جمهور ثروتمند جهان در سال ۲۰۱۶ معرفی کرده است. آقای کرزی بین ماه مارچ ۲۰۱۵ تا ماه مارچ ۲۰۱۶ مبلغی در حدود ۸۲ میلیون دالر را از درک سرمایهگذاریهایش بهدست آورده است. در این گزارش گفته شده که او سرمایهیی بالغ بر ۲۴۵ میلیون دالر دارد. حالا باید از آقای کرزی پرسید که این پولها را از کجا آورده است. او که در فقیرترین کشور جهان زندهگی میکند، چگونه به یکی از میلیونرانِ دنیای سیاست تبدیل شده است؟ او در مورد ده هزار دالری که قبلاً در کمیسیون انتخابات ثبت کرده بود، چه توضیحی خواهد داشت؟
بدون شک در روزهای آینده، باید منتظر واکنشهای حلقۀ نزدیک به او در مورد دروغ بودنِ این گزارش بود. اما او چگونه میتواند همچنان به مردمی که به نانِ شب و روزِ خود محتاج اند، دروغ بگوید و با وجدانِ آسوده شب سر به بالین بگذارد؟ او در کشوری حاکمیت کرده که از راه کمکهای خارجی مصارفِ خود را تأمین میکند. میلیونها نفر در این کشور از بیکاری و نداشتنِ لقمهنانی حلال و آبرومندانه رنج میبرند، ولی کسی که نزدیک به سیزده سال بر آنها حاکمیت راند، میلیونر شده است. شاید آقای کرزی بگوید که این پولها را از عرق جبین به دست آورده و یا برایش به میراث رسیده است، ولی چه کسی میتواند این حرف را قبول کند؟ راه مشروعی که آقای کرزی را میلیونر کرده، کدام است؟ چرا دیگران به چینن امکانات و پولهایی دست نیافتهاند؟
زمان دروغ گفتن و خاک به چشمِ مردم پاشیدن، به پایان رسیده است. حالا زمانِ حسابدهی است. اگر آقای غنی ریگی به کفش ندارد و با آقای کرزی دست در یک کاسه نیست، باید بهصورتِ فوری این قضیه را دنبال کند. آقای کرزی هیچ برترییی بر دیگران ندارد که قانون در مورد او خاموشی اختیار کند. او نیز یک شهروند این کشور است و باید نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشد. اگر ما توانستیم فقط با یکی از این افراد که سالهای سال با خون و مالِ مردم تجارت کردهاند تسویه حساب کنیم، بدون شک با دیگران نیز خواهیم توانست.
آقای غنی به عنوان رییسجمهوری افغانستان این روزها زیاد از مبارزه با فساد سخن میگوید، حالا اما مورد مناسبی بهدست آمده که باید به آن پرداخته شود، اینجاست که میتوان صداقتِ دولتمردانِ جدید را محک زد.
Comments are closed.