گزارشگر:یک شنبه 29 حمل 1395 - ۲۸ حمل ۱۳۹۵
۲۹ حمل در تاریخ معاصر از اهمیتِ ویژه برخوردار است و به همین دلیل، همهساله از این روز در کنار ۸ ثور روز پیروزیِ مجاهدین و دیگر روزهای تاریخی و ملیِ کشور، بزرگداشت به عمل میآید.
در ۲۹ حملِ سالِ ۱۳۷۱، مجاهدین به شهر هرات وارد شدند و نخستین جشن پیروزی و آزادی را در آن شهرِ تاریخی و فرهنگی برپا کردند. حدود یک هفته پس از این، یعنی به تاریخ ۸ ثور، دولت مرکزی به دستِ مجاهدین در کابل سقوط کرد.
تجربۀ نخستین حکومتداری برای مجاهدین که نزدیک به پانزده سال را در مبارزه با اشغالگران سپری کرده بودند، بسیار مهم بود. هرات به معنای نخستین تجربۀ حکومتداری مجاهدین نیز بود که افرادی از احزاب و تنظیمهای مختلف، زمامداری هرات را به دست گرفته بودند. این تجربه در آن زمان که بخشهای وسیعی از کشور و بهویژه کابل در هرج و مرج و نزاعهای درونی میسوخت، برای نظام جدید اسلامی در کشور تجربهیی گرانسنگ و پُربار میتوانست باشد.
البته وضع کابل به دلیل نوع نگاهِ کشورهای مداخلهگر و بیگانه به افغانستان و برنامههای استراتژیکِ آنها میتوانست کاملاً متفاوت باشد؛ ولی در یک تحلیلِ همهجانبه، هرات نیز به همان میزان میتوانست مورد توجۀ کشورهایی قرار داشته باشد که نمیخواستند مجاهدین تجربۀ موفق از حکومتداری ارایه کنند.
مسالۀ دیگر که بسیار اهمیت دارد، این است که مسایلِ دیروز را باید متناسب به ظرفیتها و امکاناتِ همان زمان سنجید و نه ظرفیتهایی که امروز پدیدار شده اند. اگر مقایسهها غیرمتناسب و بیزمینه صورت گیرند، بسیاری از حرکتها و اقدامهای گذشته، اشتباهآمیز به نظر میرسند و شاید گفته شود که چرا از فلان گزینهها که امروز در برابرِ ما قرار دارد، کسی استفاده نکرد. اما این نوع تحلیل، ما را به شناختِ واقعیتهای تاریخی موفق نمیسازد و باعث سرخوردهگی و بدبینی میشود؛ در حالی که نگاه واقعگرایانه سبب میشود که مسایل به درستی مورد توجه قرار گیرند و ضعف و قدرتهای آنها ارزیابی شوند.
یکی از مشکلات اساسیِ مجاهدین در زمان پیروزیشان، بیبرنامهگی آنها بود. شاید کمتر کسی از میان نسل رهبری مجاهدین به معضل کلانی به نامِ دورانِ پس از جهاد مسلحانه و دولتداری فکر کرده باشد و اگر هم فکر کرده بود نیز، شاید به دقایقِ مسایل کمتر توجه نشان داده باشد. ما در آن زمان واقعاً فاقد هرگونه الگو و تفکر برای دولتداری بودیم و به همین دلیل هم زیانهای بزرگی را از ناحیۀ افتراقهای درونی، مداخلههای بیرونی و عدم مدیریتِ وضعیت متحمل شدیم.
ولی هرات این معضل را به صورتِ نسبی توانسته بود در همان زمان حل کند. این شهر بهآسانی در اختیار مجاهدین قرار گرفت و هیچ اغتشاش و آشوبی برپا نشد. این مسأله با توجه به تجربۀ کابل و برخی دیگر از شهرهای کشور، بسیار اهمیت دارد.
در همین حال، فراموش نکنیم که در هرات مجاهدین نه تنها آرامش را به مردم هدیه کردند که از نیروهای موجود برای انجام بازسازی شهر که در دوران اشغال تقریباً ویران شده بود، استفاده کردند. اما با این حال، به دلیل نبود امکانات و هزینههای لازم، این امر به کندی پیش میرفت.
تجربۀ هرات نشان داد که ظرفیتسازی و داشتن برنامه برای تغییر و حکومتداری، بااهمیتتر حتا از جنگ برای آزادی و مبارزۀ مسلحانه است. کشورداری از کشورگشایی دشوارتر است و اگر در این زمینه آمادهگیهای لازم وجود نداشته باشد، میتواند پیامدهای ناگواری به دنبال بیاورد.
آن ولایت پس از ۲۹ حمل، به حداقلهای حکومتداری مجهز بود، ولی از آنجایی که کُلِ کشور دستخوشِ ناملایمات و اغتشاشهای ویرانگرِ درونی بود، این حداقلها نمیتوانستند اثراتِ خود را در دیگر بخشهای کشور ظاهر سازند. اما با این همه، از این تجربه درسهای زیادی میتوان گرفت و از آن به عنوان نخستین الگوی حکومتداریِ مجاهدین میتوان یاد کرد که کاملاً عاری از انتقامگیری و کشمکشهای ذاتالبینی بود.
نویسنده / فیضی غوریانی
Comments are closed.