احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:شنبه 18 ثور 1395 - ۱۷ ثور ۱۳۹۵
بخش نخست/
دو کارشناس برجستۀ بهداشت عمومی در انگلیس پیشنهاد دادهاند که عدم تمایل به انجام فعالیتهای بدنی و یا به عبارتی «تنبلی» را باید به عنوان یک بیماری در نظر گرفت و در گروه بیماریها طبقهبندی کرد. این دو کارشناس به نامهای داکتر ریچارد ویلر و داکتر ایمانوئل استاماتاکیس، ایدۀ جدید را با این توجیه ارایه کردهاند که بین بیتحرکی و بیماری، رابطۀ بسیار قوییی وجود دارد.
این دو محقق با انتشار مطالعات خود در مجلۀ انگلیسی «طب ورزش» توضیح دادند: «با توجه به اهمیت ارتباط مرگومیر با کمتحرکی، پیشنهاد میکنیم که عدم تحرک بدنی نیز به عنوان یک بیماری در نظر گرفته شود.»
داکتر ویلر متخصص دانشکدۀ سلطنتی مراقبت بهداشتی و پزشک عمومی در اینباره میگوید: «هماکنون چاقی از سوی سازمان جهانی بهداشت در گروه بیماریها قرار گرفته است و یک بیماری تلقی میشود، اما خود چاقی در واقع تا حدی نتیجۀ یک عامل ریشهییتر است که آن انجام ندادنِ ورزش و تحرک بدنی کافی است.»
بسیاری از عادتهای فرهنگی و صفات اجتماعیِ ما نیز ریشه در تنبلیِ اجتماعی دارد. در گذشته هر کسی که کار میکرد و بیشتر زحمت میکشید، زرنگ قلمداد میشد، اما امروزه برعکس زرنگی را میتوان در عدم تمایل به کار و کمکاری مشاهده کرد.
تقدیرگرایی (مراجعه به فالگیران، رمالان و…)، توجه افراطی به آینده، تمایل به کارهای زودبازده و یکشبه، خودمداری، فرار از مسوولیت به دلیل منافع فردی، احساس بیقدرتی و ناهنجاری، معیارهای مناسبی برای ارزیابی میزان تنبلی فردی است.
روشهای غلبه بر تنبلی
۱ـ در صورت امکان، اول ببینید که چه مشکل و مسألهیی موجب عقب نگه داشتنِ شما شده است. معمولاً آن مشکل، کوچکتر از آن چیزی است که فکر میکردید و سادهتر از آنچه که فکر میکردید هم میتوانید از عهدۀ آن برآیید.
۲ـ حالا به اهمیت آن مشکل یا هدف فکر کنید. آیا میتوانید نادیدهاش بگیرید؟ آیا میتوانید آن را فراموش کنید و درعوض به دنبال یک رویکرد دیگر باشید؟
۳ـ بعضی از آنهایی که فکر میکنند «تنبل» هستند، افسردهگیها و ناراحتیهای دوران کودکی خود را دوباره شکل میدهند و زنده میکنند. هیچ نیازی به فرو رفتن در گذشته نیست. اما اگر احساس روزمرهگی میکنید، فعالیتتان را بالا ببرید، یک کارِ تازه شروع کنید و به خودتان بگویید «با وجود آن عادت قدیمی، الان میتوانم از جایم بلند شوم و فرد مفیدی باشم.»
۴ـ تصمیم به شروع کار بگیرید. خواهید دید که خیلی راحت در جریان تمام کردنِ آن قرار خواهید گرفت.
۵ـ فقط روی یک کار تمرکز کنید، نه کل مشکل.
۶ـ با گفتن «من میخواهم این کار را انجام دهم؛ همین الان میخواهم این کار را بکنم! پس الان دست به کار میشوم و استراحت را برای بعد میگذارم»، خودتان را روی غلتک بیندازید. این جمله را بلند به زبان بیاورید، خواهید دید که خیلی زود خود را مشغول انجام آن کار میبینید.
انگیزه پیدا کردن برای کار، یک چیز است، اما نگه داشتن آن وقتی در طول مسیر شرایط دشوار میشود، چیزِ دیگری است. هرچه بیشتر از مشکلات دوری کنید، تسلیم شدنتان در برابر آنها راحتتر خواهد بود.
۷ـ به پایان رساندن مراحل کوچک کار، احساسِ بسیار خوبی در شما ایجاد میکند. با خودتان بگویید «آفرین. احسنت. همینطور تا آخر ادامه بده.» کار کردن به سمت مقاصد و اهداف کوچک، رمز موفقیت است: موفقیتهای بزرگ از چند موفقیت کوچکِ پشتِ سر هم به دست میآیند.
۸ـ یادتان نرود که برای موفقیتهای کوچکتان به خودتان پاداش بدهید. اگر تصمیم گرفتهاید کاری را انجام دهید که روز قبل انجام نمیدادید، مطمین باشید که نیاز به یک پاداش خوب دارید. برای اتمام هر کار، باید به خودتان جایزه بدهید تا انگیزۀ ادامه راه را پیدا کنید.
۹ـ اینجا تسلیم نشوید. روی غلتک افتادن خیلی سخت است، پس وقتی روی غلتک افتادید، به این راحتی از روی آن بلند نشوید و پشت سرهم هدفهای مختلف را دنبال کنید. هرچه بین موفقیتها، وقفه بیشتری باشد، شروع دوباره برایتان دشوار خواهد بود. اما هرچه زودتر هدفِ بعدی را شروع کنید، اعتماد به نفستان بالاتر بوده و همین اعتماد به نفس باعث میشود احساس کنید که هر کاری از عهدۀ تان برمیآید.
Comments are closed.