احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:چهارشنبه 12 جوزا 1395 - ۱۱ جوزا ۱۳۹۵
در سال ۱۹۸۶ دو کودک دانشآموز دوران ابتدایی در نیویورک امریکا، نامهای را به جهانیان نوشتند و مردم جهان را به زندگی آرام و صلحآمیز فرا خواندند. از این روز، به خاطر ارجگذاری به ایدهی این دو کودک دانشآموز، روز اول ماه جون، به نام روز جهانی کودک نامیده شده است که در کشورهای جهان از جمله افغانستان از این روز، طی برنامههای متنوع و شاد کودکانه تجلیل میشود.
کودکان بخش جداییناپذیر خانواده و اجتماع میباشند. در هر خانواده، چندین عضو فامیل را کودکان تشکیل میدهد. پس باید توجه جدی بر روال زندگی کودکان صورت گیرد.
روانشناسی کودک
وحیدالله وحید، استاد روانشناسی دانشگاه کابل میگوید که کودکان با سن کمی که دارند، دارای بالاترین شخصیت در جوامع بشریاند و باید همواره مورد احترام و شفقت قرار گیرند.
به گفته این روانشناس، کودکی دورهای سرشار از سرور است که با بازی و شادی سپری میشود و بعد حتا جوانان و بزرگان حسرت دوره کودکی را میخورند و دنبال آن روزها میگردند.
استاد وحید میافزاید که کودک هیچ نقشی در تولد خودش ندارد، این پدر و مادر است که تصمیم میگیرند تا طفل بهدنیا قدم بگذارد؛ پس باید نهایت تلاش شود تا به تمام نیازمندیهای حیاتی و روانی کودک رسیدگی صورت گیرد.
استاد روانشناس گفت که مرحله شخصیتسازی کودک از زمانی آغاز میشود که او وارد اجتماع شده و میتواند حرکات را بفهمد و عکسالعمل نشان دهد. در مرحله اول، والدین باید برای اطفالشان زمینه تعلیم و تربیه را فراهم سازند. محبت والدین که ممکن است دیکتاتورانه و یا آزادمنشانه باشد، بسنده نیست و کودکان نیاز مبرم به محبت و توجه همبازیهایشان و اطرافیانشان دارند.
استاد وحید بهاین باور است که کودک باید از سن ۳ و یا ۵ سالگی به بعد وارد اجتماع شود و اجتماع هم بدون کودک، زیبا نخواهد بود، اما وی افزود: «در جامعهی افغانی ما، کودک را از اجتماع دور نگه میدارند؛ تا آنجا که در کارتهای محافل نوشته میشود از آوردن اطفال جدا خودداری کنید و یا هم، وقتی در خانه مهمان بیاید، کودکان را نمیگذارند که در آن اتاق بیایند. این کودکان همواره از سوی فامیل شوخ خطاب شده و تنبیه میشوند. این برخوردها، اثراتِ ناگوار بر روال کودکان میگذارد.»
نقش کودکستان بر شخصیتسازی کودک
بعد از سال ۱۳۲۴ که نخستین کودکستان در افغانستان تاسیس شد، کودکستانهای بیشتر در شهر و ولایات مختلف، زمینه رشد تعلیم و تربیه برای کودکان را فراهم کردند.
رحمتالله پیروزی، مدیر یکی از کودکستانهای خصوصی در کابل میگوید که طفل از زمان تولد دارای شخصیت است؛ اگر به طرف او لبخند بزنی لبخند میزند و اگر با قهر نگاه کنی گریه میکند. هر قدر با محبت با کودک صحبت کنید، با زبان کودکانهاش لبخند خواهد زد.
وی میافزاید که کودک در فامیل با پدر، مادر، خواهر و برادر انس میگیرد و بهگونه خودآگاه و ناخودآگاه رفتارهای فامیل بر او تاثیر میگذارد؛ اما بهترین مرحله شخصیتسازی کودک، در اجتماع است.
آقای پیروزی با تاکید بر خوب بودن اقتصاد اطفال کودکستانی میگوید که فامیلها بیشتر بهخاطر مصروفیتهای زیاد کاری، اطفالشان را به کودکستان میسپارند تا از آنها مواظبت شود. اما عدهی دیگر، بهخاطر تکمیل نمودن اولین مرحله شخصیتسازی کودک، تلاش دارند تا فرزندانشان همواره و مرتب به صنفهای کودکستان و آمادگی با علاقه شرکت کنند.
به گفته رحمتالله پیروزی ، بعضی از کودکان به زودی با محیط کودکستان و مکتب عادت نمیکنند و نیاز است تا از طرف فامیل و معلم با دادن هدیه و تعریف کردن از او در مقابل دیگران، به خصوص همسن و سالاناش ترغیب شود.
نسترن کودک ۵ ساله، شاگرد کودکستان دولتی دانشگاه کابل است؛ او با شیرین زبانی میگوید که مادرش هر روز صبح خوردنی و اسباببازی برایش میخرد و او را با خودش تا کودکستان میآورد.
نسترن دوست دارد همیشه با دیگر همبازیهایش در باغچهی کودکستان بازی کند، ولی معلمش نمیگذارد که او زیاد در هوای گرم بیرون باشد.
صفیه معلم این کودکستان میگوید که شاگردان کودکستان مثل فرزندان خودش است و با آنها طبق میلشان رفتار میکند.
وی میگوید با کودکان خیلی از صبر و حوصله کار میگیرد و تلاش میکند که کودک قهر نشود؛ ولی بعضی کودکان لجبازی میکنند و او را مجبور میسازند از شیوههای مختلفی کار گرفته تا کودک را قناعت دهد.
جایگاه ادبیات کودک در افغانستان
محمدرضا خاوری، مدیر «انتشارات کودکانه» در کابل میگوید که کودکان خردسال به متنهای آهنگین و کوتاه مانند لالاییها و داستانهای کوتاه و ترانههای آهنگین، علاقهی بیشتری نشان میدهند.
وی میافزاید که هرچه گروه سنی مخاطبان بالاتر برود، آنها آهسته آهسته میتوانند داستانهایی را با واژگان بیشتر بشنوند و بخوانند.
انتشارات کودکانه که سه سال قبل به فعالیتاش آغاز کرده، مجموعههایی در بخش ادبیات کودک، کتابهای آموزشی، قصه و شعر را از داخل و خارج تهیه میکنند.
آقای خاوری میافزاید که در طول روز تا حدود ۵۰ مشتری دارد و بیشترشان از طبقه متوسط جامعه است و کودکان با والدینشان یکجا برای خرید کتاب و لوازم کودکانه میآیند.
وی دلیل کمرنگ بودن ادبیات کودک در جامعه را کمبود مراکز انتشارات برای کودکان میداند و میگوید که به جای رونق دادن و وسیع کردن انتشارات کودکانه در سطح شهر، تاجران به فکر وارد کردن خوردنیهای بیکیفیت و اسباببازیهای مضر میباشند.
با وجود این همه، کودکان افغانستانی چه در خانه و چه در اجتماع، با مشکلات و سختیهای فراوانی روبهرو هستند و طعم شادیهای کودکانه را هرگز تجربه نمیکنند.
Comments are closed.