احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۶ جوزا ۱۳۹۵
بلخ یکی از معدود ولایتهاییست که در پانزده سال اخیر شاهد پیشرفتها و شکوفاییهای چشمگیر در عرصههای گوناگون بوده است. این ولایتِ باستانی هرچند همانند سایر ولایتهای کشور پس از دههها جنگ و رکود، زخمها و ویرانیهای فراوانی متحمل شده بود، اما پس از اجلاسِ بن و آغاز دورۀ جدید در کشور، در مسیر تعالیِ کمّی و کیفی قرار گرفت و روز به روز، ویرانیهای گذشتهاش ترمیم شد و هر روز نهالِ تازۀ آبادی در این وادی رُستن گرفت.
کافیست هر هموطنِ روشندل و خالی از غرض، به این ولایت سفری کند و به سیر و سیاحت در اطراف و اکنافِ آن بپردازد. بناهای آبادِ این خطه و نظم و رونقی که در این دیار ساری و جاری است، خود گواه این ادعاست که بلخ در میدانِ بازسازی و آبادی گوی سبقت را از سایر ولایات ربوده و به الگویی بیبدیل در عرصۀ توسعه و سازندهگی برای مدیران و برنامهریزانِ کشور بدل شده است.
به رغمِ اینهمه، این ولایت و تیم رهبریِ آن طی این سالها هر از گاهی به سنگِ تهمتها و چوپِ کارشکنیهای فراوان نواخته شده است. یعنی بارها از گوشه و کنارِ کشور سازهایِ مخالف و مشکوکی کوک شده و بهنحوی تلاش صورت گرفته که موجی نفاقافکنانه بهراه انداخته شود که سقف و ستونِ این آبادانی و رونق را بشکافد و طرحِ مدیریتیِ نو برای این الگوی ارزنده ریخته شود. اما با آغاز سالِ نو خورشیدی، گویا این شقاقاندازیها و بدخواهیها در بلخ شتاب گرفته و میخواهد این دفترِ زرین را ببنـدد.
یکی از بهانهها برای اعتراضها و انتقادهای گاهبهگاه و مشکوک نسبت به تیم رهبری بلخ؛ ادعای ظلم، استبداد، انحصار و تکقومی و تکحزبی بودنِ این رهبری است. این در حالیست که این صداهای اعتراضآمیز فقط مجهز به تیغ اتهام و خالی از هر گونه سند و مدرک بوده است؛ اما در مقابل رهبری ولایتِ بلخ فهرستِ کامل و جامعی از مدیرانِ خود به نشر رسانده تا ثابت کند که هیچگونه انحصارِ قومی و حزبییی در کار نبوده تا زمینۀ ظلم و استبداد به میان آید.
از جانب دیگر، از لحاظ دانشِ اجتماعی هرگز نمیتوان آبادی و رونق و شکوفایی را معلولِ استبداد و تمامیتخواهی دانست. آبادانی در دنیایِ امروز فقط زادۀ فضای باز و تأمین عدالت و برابریست. یک رهبر، حاکم و مدیرِ ظالم نمیتواند منشای خیر و برکت در میانِ مردم شود. در تیم رهبری ولایت بلخ بر اساسِ چشمدیدِ راویانِ منصف و مبتنی بر فهرستِ نشر شده از سوی مقام ولایت، تمام اقوام و جریانهای ساکن در بلخ حضور دارند و هیچ جریانی حذف و یا حاشیهنشین نشده است.
ولی از آنجایی که این صداها نتوانستند منطقِ محکمی برای خود سراغ کنند، در ماهها و روزهای اخیر سناریوها و بلواهای قباحتآوری مبنی بر پاره کردنِ عکسهای معاون اول ریاستجمهوری در بلخ بهراه افتاد؛ بلواهای کودکانه و خشونتباری که پس از آن شکل گرفت و تا امروز در نقشهای مختلف چهره کشانده است که اینهمه نشانگرِ بازیِ حضیضِ بهراه افتاده علیه بلخ و بلخیان میباشد. و در این روزها نیز بار دیگر دستهای پیدا و پنهانِ به کار افتاده و به بهانه های واهی میخواهند اوضاعِ این ولایت را بههم بریزند تا برخیها ماهیهای دلخواهشان را صید کنند. این دستها از یکسو در جهت ناامنسازیِ این ولایت میکوشند و از سوی دیگر، با تشکیل تجمعاتِ اعتراضی میخواهند تمامِ دستاوردهای حکومت محلی را زیر سوال ببرند. اما منطق و ادلۀ ساده و نهایی ما در برابرِ این صداها این است که دسیسه و تنگنظری ره به جایی نمیبرد و بخیل و چاهکن، آخرالامر محکوم به شکست است. مسلماً در هیچیک از ولایتهای کشور به پیمانۀ بلخ، آبادی و عدالت وجود ندارد اما این دیار به خارِ چشم بخیلان و تنگنظرانی بدل شده که آبادیِ خود را در تخریب دیگران میجویند. امید است مردمِ عادی و سادهدلِ ما، پهلوهای این قضیه را درک کنند و نیرنگها را نقشِ بر آب سازنـد.
Comments are closed.