احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:داکتر محییالدین مهـدی / شنبه 29 جوزا 1395 - ۲۸ جوزا ۱۳۹۵
بخش سوم/
۳٫ روسیه: دولت فدراتیف روسیه که وارث اتحاد شوروی بود، لااقل در سیاستِ خویش در قبال افغانستان، یک چرخشِ یکصدوهشتاد درجهیی را اعمال نموده: دشمنان دیروزی، دوستان دورۀ جدید بودند. فدرایتیف روسیه، حمایتِ بیدریغ سیاسی از مقاومت علیه طالبان و القاعده بهعمل آورد. پس از شهادت مسعود، وزیر دفاع روسیه در جلسۀ کشورهای حامی مقاومت گفت که سربازان دولت اسلامی افغانستان پس از ورود امریکا به این کشور، نباید سلاحهای خود را بر زمین بگذارند؛ دولت اسلامی نباید به انحلال خویش به نفع دولتی که امریکا خواهد ساخت، راضی گردد. اما پیشنهادهای وزیر دفاع روسیه از جانب جنرال محمد قسیم فهیم که اینک جانشین احمدشاه مسعود بود، رد گردید. به نظر میرسد که این جلسه، آخرین جلسه در نوع خویش در دفاع از مقاومت بود. فدراتیف روسیه که خود را مسوولِ حراست از سرحدات جنوبی شوروی سابق میداند، جنگ جداییطلبی چچین را نیز به خاطر دارد. جداییطلبان چچینی در کابل سفارت و در مزارشریف نمایندهگی داشتند. از اینرو روسیه مانند تاجکستان از چگونهگی تقسیم قدرت ناراضی بود، و روند جدید را “پشتونیزه کردن” افغانستان مینامید. با این حال، از حضور نیروهای بینالمللی در افغانستان حمایت نمود، هرچند هم غرب و هم مهرههای اساسیِ دولت جدید، با حضور روسیه در افغانستان حتا در ساحۀ بازسازی مخالفت کردند. به این ترتیب، بهطور قطع میتوان گفت که روسیه کماکان مخالفِ اعادۀ دولتِ طالبی و نفوذ پاکستان در افغانستان است.
سازمانهای مهم منطقوی عبارتاند از: ایکو، سارک و شانگهای. همۀ کشورهای منطقۀ آسیای شمالی، جنوبی و آسیای مقدم عضو یکی از این سازمانهااند. با این حال، هیچ یک از سازمانهای مذکور ، موثریتِ لازم را ندارند؛ زیرا میان اعضای هریک از این سازمانها اختلافات شدیدِ سیاسی و مرزی وجود دارد. در این میان، علیرغم تجانس و اشتراک فرهنگی و تاریخی میان کشورهای عضو ایکو، این سازمان از کمترین موثریت و هماهنگی میان اعضای خویش بهرهمند بوده است. به نظر میرسد تا کنون هیچ توافقنامۀ اقتصادی وگمرکییی میان این کشورها وجود ندارد، چه رسد به اینکه ده کشور عضو ایکو بتوانند بهطور دستجمعی و سازمانیافته در مسایل سیاسیِ منطقه و جهان عمل کنند. بیشترین اختلافات میان کشورهای افغانستان – پاکستان و ازبیکستان – تاجکستان است. گذشته از این، سه کشور قدرتمند عضو ایکو یعنی ایران، ترکیه و پاکستان، علاوه بر رقابتهای سیاسی میان خویش، به مسایل منطقهیی اطرافِ خود مصروفاند؛ ایران به خاورمیانه، ترکیه به حوزۀ مدیترانه و کشورهای عربی و پاکستان سرگرم رقابت با هند و جنوب آسیا هستند. هرگاه سازمان ایکو به مسایل اقتصادی بپردازد، افغانستان به دلیل موقعیتِ مرکزی خویش، بهرۀ وافری از عضویت در این سازمان خواهد برد.
سارک چنانکه از نامش پیداست، سازمانیست که کشورهای جنوب آسیا را که در هیأت هند بریتانیا شامل بودند، در بر میگیرد. اما به دلیل خصومتِ دو عضو مقتدرِ این سازمان یعنی هند و پاکستان، سارک نیز در طول حیات خویش از کمترین موثریت برخوردار بوده است. سارک بیشتر از ایکو صحنۀ رقابتهای سیاسی است؛ هریک از دو قدرتِ مذکور میکوشند از میان اعضای سازمان شریکِ بازی پیدا کنند. اگر در نظر بگیریم که میزان مبادلات کالا اولاً میان هند و پاکستان و سپس میان هند و افغانستان از طریق سرحدات شرقی و غربی پاکستان قریب به صفر است، آنگاه عضویت افغانستان در سارک را جزوِ فعالیتهای عضوگیری هند به حساب خواهیم آورد. گذشته از این، افغانستان در جنوب آسیا موقعیت دارد و شامل هیأت هند بریتانوی نبوده؛ بنابرین باید اذعان داشت که تمایلات دولت حامد کرزی به هند، افغانستان را به آن جرگه کشانده است. هند هرگز نمیخواهد روابط افغانستان با پاکستان بهبود یابد. با آنکه پیشفرضهای رشد اقتصادی مبنای تأسیس شانگهای پنج بوده، اما در حال حاضر شانگهای، سازمان امنیتی ـ سیاسی است؛ حضور دو قدرت بزرگِ جهانی یعنی روسیه و چین در این سازمان به اهمیتِ آن افزوده است. هرچند انگیزۀ ایجاد این سازمان را دفاع در برابر گسترش ناتو، پس از فروپاشی شوروی و انحلال “پیمان وارسا” میدانند، ولی کشورهای کوچک منطقه، دستکم خود را در زیر چتر حمایتِ قدرتهای بزرگ عضو شانگهای، از گزند اغتشاش داخلی و تهدید همسایگان مصون میبینند.
آیا سازمان شانگهای طلیعۀ بازگشت به جهانِ دوقطبیِ دورۀ جنگ سرد است؟ در حال حاضر چنان به نظر میرسد که قدرتهای بزرگِ جهانی در یک تفاهمِ نسبی بهسر میبرند؛ عصر ایدیولوژی و اصطکاکهای اجتنابناپذیر پایان یافته است، ولی رقابتهای اقتصادی و هوسِ یکهتازی که در سیر زمامدارانِ آنها وجود خواهد داشت، جهان آتی را عرصۀ رقابتهای شدیدِ ابرقدرتها نشان میدهد. هند و پاکستان هر دو درخواستِ عضویت در این سازمان را پیش کشیدهاند؛ اما در صورت بروز تشنج میان این دو کشور، اعضای سازمان، بهخصوص چین و روسیه کدام جانب را خواهند گرفت؛ آیا همان روش سنتی دورۀ جنگِ سرد که اتحاد شوروی از هند، و چین از پاکستان حمایت میکرد، دستورالعمل سازمان خواهد بود؟
I. ناتو و قدرتهای غربی
از استقلال تا کودتای ثور: ظاهراً فاصلهگیری افغانستان از جهان غرب، از استقلال افغانستان از انگلیس و تمایلات شاه امانالله به شوروی سابق آغاز گردید. ادعاهایی مبنی بر دست داشتنِ بریتانیای کبیر در عملِ هند بریتانوی در قبالِ خیزشهای مردمی علیه شاه امانالله، این روابط را سردتر ساخت.
Comments are closed.