احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:هارون مجیدی/ سه شنبه 5 اسد 1395 - ۰۴ اسد ۱۳۹۵
ادبیات پایداری و یا مقاومت به ادبیاتی گفته میشود که تحت تأثیر شرایط و اوضاعی مانند نبود آزادیهای فردی و اجتماعی، اختناق و استبداد داخلی، غصب سرمایههای اجتماعی و فردی و…، شکل میگیرد. این شرایط و اوضاع در تمامی حوزههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و…، به وجود میآید.
طنز، هجو، هزل، نمایشنامه، داستان، سرودهای روشنفکرانه و معترضانه، همگی در حوزۀ ادبیات مقاومت قرار میگیرند.
با این پیشبیان میرسیم به این که شهروندان افغانستان در زمان تجاوز سرخ و سیاه و با سلب آزادیهایشان تاب نیاوردند و دست به مقاومت زدند. هر کسی که هر چه در توان داشت در این مبارزه سهم گرفت. شاعران و هنرمندان فراوانی با استفاده از کارهای فرهنگی و هنری خود در کنار مبارزان سلاح بردوش ایستادند و تنور آزادیخواهی را گرم نگهداشتند.
فرآوردهای این شاعران و هنرمندان در کتابها و جراید به صورت پراکنده نشر شده اند و اندک شمار مجموعههای نیز در این زمینه به نشر رسیده که تنها متنهای تولید شده در آن روزگاران را به نشر رسانده و کمتر کسی به تحلیل و موشکافی این فرآوردها پرداخته است؛ اما به تازهگی صالح محمد خلیق شاعر و پژوهشگر معروف افغانستانی همت به خرچ داده و «تأثیر شاهنامه بر شعر مقاومت افغانستان» را به بررسی گرفته و در هزار نسخه به نشر رسانده است.
کتاب تأثیر شاهنامه بر شعر مقاومت افغانستان را انجمن نویسندهگان بلخ نشر کرده که طراحی جلد آن را مهدی نیازی انجام داده و برگآرایی آن را سیدعلی موسوی کوروشیان به عهده داشته است.
شاهنامۀ فردوسی و پیوند آن با کشور و مردم افغانستان، تأثیر شاهنامه بر شعر حماسی فارسی افغانستان، شعر مقاومت جهان و افغانستان و جلوههایی از تأثیرگذاری شاهنامه بر شعر مقاومت افغانستان در کنار مقدمه و نتیجهگیری، عنوان بخشها و بحثهای آمده در این پژوهش است.
تأثیر شاهنامه بر شعر مقاومت افغانستان شعرهای پایداری ۵۹ شاعر افغانستانی با جلوههای از شاهنامه را از سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۸۰ به بررسی گرفته است.
آقای خلیق در «چکیده»ی تأثیر شاهنامه بر شعر مقاومت افغانستان نوشته که در این پژوهش کوشش شده است تا در بارۀ شاهنامه و پیوند آن با مردم افغانستان و تأثیر آن بر شعر حماسی فارسی دری افغانستان روشنی انداخته شود و سپس با پیش درآمدی در بارۀ شعر مقاومت جهان و افغانستان، جلوههای گوناگون تأثیرگذاری شاهنامه بر شعر مقاومت افغانستان در گسترۀ واژگانی مانند کاربرد نمادهای استورهیی، نامهای جنگافزارها و واژگان دیگرِ آمده در شاهنامه در شعر مقاومت و به همین گونه تلمیحها و اشارهها بر داستانها و شخصیتهای شاهنامه در مقاومت بررسی گردند.
به باور آقای خلیق: شعر مقاومت افغانستان که بخش بزرگی از شعر معاصر فارسی دری را در تاریخ ادبیات این کشور تشکیل میدهد، با آنکه پدیدهیی است نو، اما ریشه در ژرفای شعر کهن این سرزمین دارد.
به نوشتۀ آقای خلیق: «متأسفانه تاکنون در راستای شناخت همه جانبۀ این گنجینۀ گرانارج ادبیات کشور کدام کار بنیادینی انجام نیافته است و تنها در حد چاپ و نشر چند دفتر جداگانه از این شعر و یا مقالههای پراکنده در بارۀ آن در نشریههای علمی و ادبی بسنده شده و بیم آن میرود که با گذشت روزگار آن همه جانمایههای معنوی نهفته در آن، یا مانند دستآوردهای دیگر جهادو مقاومت مردم افغانستان ناشناخته باقی بمانند و به دست فراموشی سپرده شوند و یا هم حتا در اثر از خود بیگانهگیها با ملاکهایی وارونه ارزشیابی گردند.»
صالح محمد خلیق فرزند صوفی محمدعیسا، در آدینه روز آبان ۱۳۳۴خورشیدی در گذر استالفیهای شهر مزارشریف به آمده و آموزشهای دبیرستانی و دانشگاهی خود را در همین شهر به پایام رسانده و سند کارشناسی ارشد در رشتۀ زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه پیام نور دارد.
آقای خلیق از چند سال بدینسو ضمن سمت رسمی ریاست اطلاعات و فرهنگ ولایت بلخ رییس انجمن نویسندهگان این ولایت نیز میباشد.
Comments are closed.