احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





مقام محمد

گزارشگر:عبـدالحفیظ منصـور/ چهار شنبه 13 اسد 1395 - ۱۲ اسد ۱۳۹۵

بخش چهارم/

mandegar-3آموزه‌های اخلاقیِ اسلام از شفافیت و درخشنده‌گی خاصی برخوردارند، به عنوان نمونه: مومن آیینۀ مومن است؛ دروغ نگویید؛ تهمت مبندید؛ ظلم پس از شرک به خدا بزرگ‌ترین گناه است؛ به کودکان شفقت و به بزرگان احترام داشته باشید؛ همسایه بر شما حق دارد؛ غیبت به مثابۀ خوردن گوشت برادر مسلمانِ شماست؛ راست‌گو و صادق باشید؛ در امانت خیانت نکنید؛ به عهد و پیمان‌تان استوار باشید؛ عدالت بورزید زیرا عدالت به تقوا نزدیک‌تر است؛ چیزی که به خود می‌پسندید، به دیگران هم بپسندید؛ خداوند توبه‌کننده‌گان و پاکیزه‌گان را دوست دارد؛ هر کسی مسوولیت کارِ خود را دارد؛ ظلم نکنید؛ در مال شما فقرا و تنگ‌دستان حق دارند؛ حسن خلق صدقه است؛ بهشت زیر پای مادران است؛ شراب‌نوشی، قماربازی و بخت‌آزمایی از اعمال شیطان‌اند، از آن اجتناب کنید؛ بهترین کس آن است که خیرش به دیگران برسد؛ مسلمان خوب آن است که دیگران از دست و زبانش در امان باشند؛ خون، مال و آبروی مسلمان بر مسلمان حرام است؛ مومنان برادر یکدیگرند؛ اظهار سخن حق نزد حاکم ستمگر از برترین عبادات است… . در هیچ آیینِ قدیم و هیچ مکتبِ جدیدِ فکری و فلسفی، پیام‌هایی بدین روشنی وجود ندارند، از همین‌رو است که دستورهای محمد را همه‌گان می‌توانند بیاموزند و مخاطبان، بدون تکلف و با سهولت، معنی و مفهومِ آن را درمی‌یابند.
ساده‌سازی و شفافیت در رساندن پیام، کارِ بس مهمی است، چنان‌که امروزه برای توضیح یک نکته، سمینارهایی برپا می‌شود، کارشناسانی ویژه با معاشِ گزاف به مقصد توضیح و تشریحِ آن دعوت می‌گردند و پس از این‌همه مصرف، تازه دیده می‌شود که مسأله‌یی به بحث گرفته شده و محدود کسانی از آن بهره‌مند شده‌اند! پیامد این‌گونه مباحث، کجا و سودمندی پیام‌های محمد کجا؟ درود و سلام‌های بی پایان بر او باد!
محمد تنها برگزیده پروردگار است که بسته کاملی از شیوه‌ها و راهکارها را پیشکش کرده است، که در صورت به‌کارگیری آن، پیام‌های او به منصه اجرا درمی‌آیند. به عنوان مثال: ادای نمازهای پنج‌گانه در روز، پاره‌یی از پیامِ او را عملی می‌کند. ادای نماز جمعه در هفته زمینه تحققِ بخشِ دیگری از دستورهای او را مساعد می‌سازد. ادای فریضه روزه و زکات در هر سال، در سطح کلان‌تری فرصت انجام توصیه‌های آن جناب را میسر می‌کند. اگر یکی در سطح فرد و قریه است، دیگری در سطح شهر است؛ برای آن‌هایی که توانائی مالی و بدنی دارند، در سطح جهانی، اسلام کنگره‌یی را در نظر گرفته است که حج نام دارد. اگر یکی در روز است، دیگری در هفته و سومی هم پس از هر سال… .
بیدل این‌همه خوبی را در آیین محمد می‌بیند و در مدح ایشان می‌سراید:

این بهارستان اقبال ای چمن سیما، بیا
هر دو عالم در رکابـت می‌رود، تنها بیا

هشت: الگوی فراگیر
از تفاوت‌های بارز میان ادیان و مکاتب فکریِ عصرِ جدید، یکی این است که بنیان‌گذارانِ ادیانِ حنیف و ادیانِ غیرحنیف در زنده‌گی الگو و نمونه بوده‌اند. کمالی که اسلام در این میان دارد، فراگیری و همه‌جانبه بودنِ الگوی آن است؛ چه سایر پیامبران در یکی از بخش‌ها شایسته‌گی و برازنده‌گی خویش را داشته‌اند ولی محمد در همه بخش‌ها سرآمد می‌باشد.
نوح در امر دعوت، مبارزه پی‌گیر و درازمدتی داشت. ابراهیم در کار شکستن بت‌ها قهرمانی نشان داد و آماده قربانی کردن فرزندش -اسماعیل – در راه خدا گردید. موسی شجاعتِ عظیمی در امر مبارزه با فرعون از خود تبارز داد. عیسی نمونه‌یی برجسته از عفو و گذشت، عطوفت و مهربانی است. سلیمان در امرِ اداره و رهبریِ مردم و ایجاد یک حکومتِ با شأن و شوکت توفیق زیادی داشت. صبر ایوب در برابرِ بلایا و مصیبت‌ها زبان‌زد همه‌گان است. یعقوب در فراق فرزندانش آزمایش‌های دشواری را پشت سر گذاشت، تا حدی که جهان در نظرش تیره و تار گردید. یوسف اسلوب و شیوه دعوت را به دعوت‌گران یاد داد، تا دانسته شود یک غلام چگونه قومی را به سوی هدایت رهبری می‌کند. تاریخ ادیان نشان می‌دهد که پیامبران شرقی همه از خانواده‌های اشراف برخاسته‌اند؛ بودا، زردشت و مبلغانِ هندوییسم همه کسانی‌اند که به طبقات بلندِ اجتماعی نسبت می‌رسانند. هر یک از این پیشوایان، پس از عمری زنده‌گی در ناز و نعمت، به زهد و پارسایی رو آورده و به دعوت پرداخته‌اند. نکته مشترک در دعوت همه این داعیان، دنیاگریزی و بی‌آزاری است.
سید سلیمان ندوی در «رسالت محمدی» می‌گوید: «پیامبرانِ دیگر برای طبقه و قشر خاصی از مردم الگو و نمونه می‌باشند، زیرا زنده‌گی آن پیامبران در یک بخش خلاصه می‌گردد. اما آن‌چه از کارنامه محمد برمی‌آید، حضرت ایشان برای همۀ گروه‌ها، اقشار و طبقات الگو و سرمشق می‌باشد». ندوی می‌گوید: «اگر کودک هستی، روزگار یتیمی محمد را به یاد آر و از آن بیاموز. اگر جوان هستی، سال‌های نوجوانی محمد را به خاطر بسپار، آن روزهایی که در صحرای مکه به چوپانی می‌پرداخت. اگر تاجر هستی، از کارنامۀ تجارتی محمد به شام درس بگیر. اگر در پی یاری و حمایتِ ضعفا و ناتوانان محله خود هستی، ببین که «حلف‌الفضول» برایت چه می‌گوید. اگر کاکای شریف اما تهیدستی داری، بنگر که محمد با ابوطالب چگونه معامله داشت. اگر مردی متأهل هستی، رفتار محمد را با خدیجه بررسی کن و از آن سر مشق بگیر. اگر در پی خیر و اصلاح در میان مردم خویش هستی، از تدبیر محمد در امر بنای کعبه و نهادن حجرالاسود به جایش یاد بگیر. اگر دعوتگر هستی، برنامه دعوت حضرت ایشان را به خاطر بسپار و از رنج‌هایی که محمد در این راه متحمل شدند، توشه برگیر. اگر دوستی داری، با او چنان کن که محمد با ابوبکر کرد. اگر فرمانده سپاه و لشکر هستی، شیوه رهبری محمد را در بدر، احد، خندق و تبوک از نظر بگذران. اگر کشور گشا و فاتح میدان هستی، رفتار محمد را با مردم مکه، پس از فتح آن ببین. اگر در مبارزه به شکست افتاده‌ای، از اعمال محمد پس از جنگ احد درس بیاموز. اگر صاحب اولاد و نواسه هستی، رفتار محمد با فاطمه و فرزندانش را بنگر. اگر می‌خواهی عدالت را استوار سازی، به توطیه‌ها و دسایس قریش و از تنهایی‌های محمد در برابرِ آن‌ها بیاموز. اگر معلم هستی، ببین که محمد با اهل صفه چگونه معامله می‌داشت و تعلیم‌شان می‌داد. و اگر بیمار هستی، روزهای بیماری آن جناب را مرور کن و از آن توشه برگیر…»
خلاصه در هر سن و سالی که هستی، در هر جا و مقامی که قرار داری، محمد الگو و نمونه است و عالی‌تر از آن در میان بشریت یافت نمی‌شود. و این‌هم یکی دیگر از ویژه‌گی‌های آیین محمد است که همتایی ندارد. جامی چه نیکو و به‌جا سروده است:

حسن یوسف دم عیسی ید بیضا داری
آن چه خوبان همه دارند تو تنها داری

نُه: مستند بودن
از نشانه‌های بارزِ هر دینی؛ معقولیت، جامعیت و شفافیتِ احکام و دستورهایِ آن می‌باشد. اما یکی دیگر از این نشانه‌ها مستند بودنِ احکامِ آن است که این ویژه‌گی مزایای دیگرش را اعتبار می‌بخشد. در غیر آن، احکام بدون سند می‌ماند و نزد عقلا صلاحیتِ پذیرش را از دست می‌دهد.
در ادیان جاپانی و چینی، افسانه‌ها و خرافات به عنوان منبع اولیه ادیان گردآوری شده‌اند. بنیان‌گذارانِ شینتو در اصل وجود خارجی ندارند، چه رسد به این‌که از چگونه‌گی زنده‌گی آن‌ها اطلاعی در دست باشد. حیات تائو ۶۰۰ سال قبل از میلاد تا ۶۰۰۰ سال پیش از میلاد تخمین زده شده است، که خود تاریکیِ زنده‌گی وی را بازگو می‌دارد. کنفوسیوس در پنج جلد نکته‌ها، قصه‌ها و اندرزهای تاریخی را گرد آورده است که نه منبع آن‌ها روشن است و نه تاریخ آن گفته‌ها. در هندوییسم بیشتر از آیین کنفوسیوس سردرگمی حاکم است؛ مسایلی در این دین وجود دارد که ریشه آن‌ها نامعین و اعتبارِ آن‌ها نامشخص می‌باشد. از آن‌جایی که در این دین، اشخاص فراوانی نقش ایفا کرده‌اند و هر یک نکته‌یی بر آن افزوده‌اند، نحوه زنده‌گی همه این پیشوایان و صحتِ گفتارشان ناشناخته است و از آن فراتر، نام کامل آن‌ها نیز در دسترس نمی‌باشد.
وقتی به دین جین و بودیسم می‌رسیم، سال‌های زیادی مؤسسینِ این ادیان بی‌حرف می‌باشند و کسی نمی‌داند که رهبرانِ این دو دین در این سال‌ها چه می‌کردند و چه می‌گفتند. روشن است که وجود ابهام و تاریکی در زنده‌گی هر رهبری به‌ویژه اساس‌گذاران یک دین، نقص کلانی در آن دین به‌حساب می‌آید. علاوه بر آن، از ثبت پیام‌های مؤسسینِ دو دین یاد شده گزارش مستندی وجود ندارد؛ همه آن پیام‌ها با افسانه‌ها و خرافات آمیخته شده و در دسترسِ نسل‌های بعدی قرار گرفته است. در مورد سالِ تولد و محل تولدِ رهبران ادیانِ زردشتی، مانی و مزدک اختلاف وجود دارد، چه رسد به این‌که جان‌مایه پیامِ این سه تن مشخص باشد. این‌که زردشت یکتاپرست بود یا خیر، نزد پژوهش‌گران محلِ نزاع و کشمکش می‌باشدـ بگذریم از این‌که کتاب زردشت به‌وسیلۀ سربازان اسکندر مقدونی به آتش کشیده شد و از آن جز اندکی باقی نماند.
پیامبرانی که در قرآن از آن‌ها نام برده شده، در مورد آن‌ها نیز اطلاعاتِ محدودی وجود دارد، به‌ویژه درباره موسی و عیسی معلومات اجمالی در قرآن آمده است. تورات و انجیل روایت‌های کوتاه و پراکنده درباره پیامِ آن دو پیامبر الهی ارایه داده‌اند و همین حالا به صورت رسمی، نسخه‌های متعددی از این دو کتاب وجود دارند که خود آشکارا از ثقه نبودنِ آن‌ها سخن می‌گوید. در حالی که محمد در وضعیتِ کاملاً متفاوتی زنده‌گی کرده است.
کثیری از پژوهش‌گران اعتراف داشته‌اند که محمد در زیر نور آفتاب متولد شده و در همان‌جا زنده‌گی‌اش را سپری کرده است. این سخن بدین معنی است که هیچ گوشه‌یی از زنده‌گی محمد پوشیده و ناگفته باقی نمانده است. مورخان از زنده‌گیِ مادر و پدرش گرفته، تا قوم و قبیله او پرده برداشته‌اند. ماه و روز تولدش، دوران کودکی، عهد جوانی، دوران پیامبری و سرانجام لحظاتِ مرگش را به رشته تحریر درآورده‌اند. سیره‌نویسان هرکدام یکی از پهلوهای زنده‌گی محمد را درج و ثبتِ اوراقِ تاریخ کرده‌اند. به گونه مثال در تاریخ، از نوع لباس، غذای دل‌خواه، پاپوش‌های او، شانه موی او، اثاث منزل او، نام همسران و فرزندانِ او و خلاصه همۀ ابعاد زنده‌گی درج شده است. سید سلیمان ندوی می‌گوید: پیامبر تنها شخصیت در تاریخ بشریت است که به همسرانِ خود رخصت می‌داد که از چگونه‌گی زنده‌گی‌شان با محمد به دیگران حکایت کنند و نگذارند چیزی از نظرها مخفی بماند، در حالی که سایر چهره‌های نامدار تاریخ سعی داشته‌اند زنده‌گی خصوصی‌شان در پرده مخفی بماند.

 

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.