احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:شنبه 13 سنبله 1395 - ۱۲ سنبله ۱۳۹۵
شاید برای همۀ ما اتفاق افتاده باشد که در محیط کار به هر دلیلی از لحاظ روانی دچار عصبانیت شده باشیم. حتا ممکن است گاهی اوقات به رییسمان چیزی بگوییم و بعد از خجالت سرخوسفید شویم، ولی این تنها یکی از عواقبِ آن حرفِ بیجا است. ممکن است حتا آیندۀ شغلی و پیشرفتمان را با گفتنِ بعضی از حرفها به خطر بیندازیم و این تنها بهخاطر تصویری است که از ما در ذهنِ رییسمان نقش میبندد.
اصلاً چرا باید این کار را انجام داد؟ این واقعاً احمقانه است!
هرگز این جمله را به رییستان نگویید. این جمله، اقتدار او و قدرت قضاوتِ او را در مورد درست بودنِ یک کار زیر سوال میبرد. این باعث تحقیر رییستان و کل مجموعهیی میشود که در آن مشغول فعالیت هستید. با گفتن این جمله، شما به طور واضح شایستهگی رییستان را به چالش میکشید و این حرکتی عاقلانه نیست.
جزء وظایف من نیست
این روزها کارفرمایان دوست دارند افرادی را استخدام کنند که به اصطلاح «همهکاره»اند. یعنی علاوه بر وظایف «رسمی»شان، کارهای دیگر را هم در «راستای» شغلشان انجام دهند. بیشتر راغب اند با کسانی که کمتر گله و شکایت دارند، همکاری کنند. اگر رییستان احساس کند شما به اندازۀ کافی مشتاق نیستید یا شایستهگی انجام کاری که به شما محول شده، ندارید، ممکن است تصویر یک فرد ضعیف در ذهنش نقش ببندد.
تقصیر من نیست
اینکه واقعاً تقصیر چه کسی است، برای رییس شما اصلاً مهم نیست؛ برای او بیشتر برطرف شدنِ مشکل مهم است. وقتی شما میگویید «تقصیر من نیست»، در واقع اینطور به نظر میرسد که شما هیچ میلی به رفع آن مشکل ندارید و یا حتا بدتر: قصد دارید خطای خودتان را با گرفتن انگشت اتهام به سمت کسی دیگر، لاپوشانی کنید. این رفتار به رییس شما نشان میدهد که نه تنها نمیتوان در مورد یک مسأله به شما اتکا کرد، بلکه شما فردی قابل اعتماد هم نیستید.
مشکل من نیست
اگر رییستان بگوید، آنوقت مشکل شما هم هست. علاوه بر این، مشکلی که در سر کار وجود دارد، مشکل همه است. گفتن این جمله نشان میدهد که اولاً این مشکل اصلاً برای شما مهم نیست، ثانیاً شما یک عضو همدل با گروهتان نیستید. پس با گفتن اینکه مسألهیی، مشکل شما نیست، مسوولیتی را از گردن شما ساقط نمیکند و باعث ایجاد دلسردی در ذهن رییستان نسبت به عملکرد شما میشود.
نمیدانم این کار را چهطور باید انجام دهم
اینکه راحت بگویید «من نمیدانم چطور باید این کار را بکنم» نوعی ضعف را از طرف شما نشان میدهد و باعث میشود که رییستان این را به عنوان بهانهیی برای انجام ندادن کار تلقی کند. به جای آن جمله بگویید که شما آمادۀ انجام دادن آن وظیفه هستید، اما به دلیل اینکه قبلاً این کار را انجام ندادهاید، ممکن است به راهنمایی نیاز داشته باشید و از او بخواهید در این راه به شما کمک کند.
سطح کاری من بالاتر از این است که من این کار را انجام دهم
شما در یک تیم مشغول به کار هستید، پس به جای گوشزد کردن جایگاه رفیعتان و سطح بالای دانشتان، آستین بالا بزنید و وظیفهیی که به شما محول شده، به درستی و دقت انجام دهید. این آن چیزی است که رییستان از شما انتظار دارد و در غیر این، ممکن است که فکر کند شما شایستگی لازم را ندارید.
انجام این کار غیرممکن است
گفتن این جمله به معنای این است که «نمیدانم چطور آن را باید انجام دهم» یا «نمیخواهم که آن را انجام دهم» در هر صورت اگر کس دیگری این کار را برعهده بگیرد و انجامش دهد، شما از آن پس تبدیل به یک آدم ناتوان میشوید که شایستگی انجام کاری را ندارد. گفتن این جمله شاید بزرگترین اشتباه زندگی شغلیتان باشد؛ اشتباهی جبرانناپذیر.
زمان کافی در اختیار ندارم
معنی این جمله میشود: «من نمیخواهم این کار را انجام دهم.» اگر سرتان از لحاظ کاری خیلی شلوغ است و برعهده گرفتن مسوولیتی جدید از توان شما خارج است، این را خیلی راحت به رییستان بگویید و از او بخواهید تا انجام کارها را اولویتبندی کند.
Comments are closed.