احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:دوشنبه 29 سنبله 1395 - ۲۸ سنبله ۱۳۹۵
منبع: نیویارک تایمز
برگردان: مختار یاسا
هشت سال قبل، رییسجمهور اوباما وعده کرد که از سطح جنگ در عراق بکاهد و تلاشها را برای شکست طالبان در افغانستان دو برابر نماید. او در حین یک کمپاین انتخاباتی گفت: «من به عنوان رییس جمهور، جنگ علیه القاعده و طالبان را همان طوری که باید باشد، مهمترین اولویت تعیین خواهم کرد. این جنگی است که ما باید در آن برنده و موفق شویم».
آقای اوباما گفت که صلح دوامدار نهتنها وابسته به شکست طالبان است، بلکه بستگی به این نیز دارد تا به افغانها کمک شود که اقتصادشان را از اساس، رشد دهند. وی در ادامه افزود: «ما نمیتوانیم افغانستان را با یک آیندهای با تروریزم و مواد مخدر رها کنیم».
حالا در شرف پایان ریاست جمهوریاش، این اهداف بیشتر در حال رنگ باختن است؛ مثل اینکه طولانیترین جنگ آمریکا کند میشود و به سوی تلهای پرآشوب پیش میرود. هنوز با وجود این واقعیت، هیچ بحث واقعی در مورد پالیسی افغانستان در جریان پیکارهای نامزدان انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا در سال جاری، وجود نداشته است. نه دونالد ترامپ و نه هم هیلاری کلینتون، دیدگاهی را در مورد برگشت یا خروج از یک پیکار زننده نظامی، مطرح نکردهاند.
جنگ افغانستان به مالیهدهندهگان آمریکایی بیشتر از ۸۰۰ میلیارد دالر تمام شده است؛ به شمول ۱۱۵ میلیارد دالر برای تلاشهای بازسازی. این مقدار بیشتر از مبلغی است که آمریکا در پلان مارشال برای زدودن تورم به مصرف رساند. حکومت افغانستان هنوز ضعیف، فاسد و درگیر اختلافات درونی است. نرخ و آمار تلفات برای نیروهای افغان غیرقابل تحمل است. اقتصاد این کشور در حالت فجیعی قرار دارد. طالبان با شورشگری مجدد و قدرتمند، درحال تسخیر مناطق روستایی هستند و حملات مرگبار و وحشیانهای را در کابل انجام میدهند. با وجود سرمایهگذاری چندین میلیارد دالری بینالمللی در برنامههای مبارزه با مواد مخدر، تجارت تریاک هنوز ستون اقتصاد و کلیدیترین منبع درآمد برای شورشیان باقی مانده است.
یک مقام ارشد ریاست جمهوری که نخواست ناماش گرفته شود، در مورد ارزیابی کاخ سفید از کمپاینهای انتخاباتی گفت: «به نظر نمیرسد که نیروهای افغان در آینده نزدیک بتوانند طالبان را شکست دهند و نه هم روشن است که طالبان کدام دستآورد استراتژیک و بزرگی را کسب کند یا کدام منطقهای استراتژیک را تسخیر و کنترول کند. این وضعیت بسیار خراب و پرمصرف است».
بر اساس استراتژی فعلی، اداره کاخ سفید متعهد است تا حدود ۸۴۰۰ نیروی آمریکایی را با در نظرداشت شرایط، برای یک آیندهی قابل پیشبینی در افغانستان حفظ کند و میلیاردها دالر دیگر را سالانه برای کمک به نیروهای افغان مصرف کند. هدف این است که طالبان را با شکست در میدان جنگ به میز مذاکره بکشاند که چشمانداز آن در حال حاضر خیلی دور به نظر میرسد.
رییس جمهور بعدی آمریکا شاید تشویق شود تا همان سیاست اوباما را به پیش بگیرد و چشمانتظار بهترین نتیجه باشد. این کار اشتباه خواهد بود. اداره بعدی باید کم از کم در مورد این جنگ یک ارزیابی از بالا به پایین را انجام دهد؛ ارزیابی که بدون شانه خالی کردن، به سوالهای اساسی بپردازد.
یکی از این سوالها این است که طالبان افغانستان گروه شورشی که هیچگاهی آرزوی عملیات در خارج از منطقه را نداشته آیا دشمنی است که واشنگتن به جنگاش علیه آن ادامه دهد؟ نیروهای آمریکایی بر ضد طالبان در سال ۲۰۰۱ به خاطر این وارد جنگ شدند که این گروه، پناهگاه امن برای القاعده در زمانی که حملات یازدهم سپتامبر را طراحی کرد، فراهم کرده بود. در حالی که سازمان تروریستی القاده تا حد زیادی مغلوب شده است اما گروه طالبان از خود مقاومت فوقالعاده نشان دادهاند.
سوال دیگر این است که اگر به این جنگ پایان داده شود، چه خواهد شد؟ (یا با تقویت نیروهای افغان که طالبان را شکست دهند و یا هم با آوردن طالبان در ساختار سیاسی). و این که آیا این مورد چیزی نیست که ایالات متحده به صورت عملی و واقعی، توانایی آن را دارد؟
این بحث، یک بحث آسان نخواهد بود. یک خروج ناگهانی یا عجولانه از افغانستان شاید پیامدهای فاجعهباری را در مدت کوتاه به دنبال داشته باشد که باعث افزایش سرسامآور مهاجران و گسترش مناطقی خواهد شد که گروههای افراطی بار دیگر بتوانند در آنجا افغانها را در معرض استبدادگری قرار دهند و حملاتی را علیه غرب طراحی کنند.
اما مالیهدهندهگان آمریکایی و افغانهایی که دهها سال از جنگ رنج بردهاند، نیازمند یک پلان بهتر از پالیسی فعلی هستند؛ پالیسی که دارای نیات خوب، افکار پوچ و حتی نتایج بدتر است.
Comments are closed.