احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





روح حاکم بر زمان و نقشِ آن بر تبیین افکار

گزارشگر:عباس سیدکریمی/ سه شنبه 30 سنبله 1395 - ۲۹ سنبله ۱۳۹۵

بخش نخسـت/

mandegar-3پیش از آن‌که بخواهیم مبحث خویش را آغاز نماییم، بهتر آن است که مقدمه‌یی در باب عوامل تاثیرگذار بر تکوینِ شخصیتِ فرد بیان کنیم.
کودک زمانی که از مادر زاده می‌شود، ضمیر او چون لوحی سپید، پاک است (جان لاک). نوزادی که از مادر زاده می‌شود، هیچ‌‌گونه اطلاعی از جهان خارج ندارد، ذهن او خالی از هرگونه اندیشه‌یی است. بر اثر تماس با محیط و اطرافیان است که کودک صاحب اندیشه و تصاویر ذهنی می‌گردد و رفتاری موافق افراد جامعه از خود بروز می‌دهد. می‌توان گفت کودک پس از به دنیا آمدن نه تنها از جهان خارج تصویری در ذهن ندارد، بلکه از وجود خویش نیز بی‌اطلاع است، در مراحل بعدی است که در نتیجه روابطی که با افراد اطراف خود برقرار می‌سازد. تصاویری گنگ و مبهم در ذهن او ایجاد می‌گردد و بعدها بر اثر دریافت همین تصاویر، احساس‌ها و ادراک‌ها و واکنش‌هایی که نسبت به آن‌ها نشان می‌دهد، به وجود خود و دیگران پی می‌برد و خودش را از دیگران تشخیص می‌دهد.
با مطالعۀ سیر تکوینیِ رشد کودک مشاهده می‌نماییم که تمام مراحل رشد تحت تاثیر محیط اجتماعی و خانواده بر اساس ذهنیت خاص کودک از آن‌چه که به عنوان بازخورد دریافت می‌کند و بر اساس توانایی‌های خویش، سازمان‌دهی کرده می‌باشد. کودک در پی آن است که هر روز بیشتر و بیشتر بر آگاهی خود بیافزاید و با آزمایش راه‌های جدید، ارتباطی بیشتر با جامعه داشته باشد تا بتواند به اثبات خویش پرداخته و موجودیت خویش را به عنوان یک فرد به دیگران بشناساند؛ زیرا ما انسان‌ها بیشتر از غذا، پوشاک و مسکن نیاز به تایید شدن داریم، بر اساس همین نیاز است که در درون ما رغبت‌های گوناگون پدیدار می‌گردند و آرام‌آرام انسان از آن‌چه که شایستۀ مقام انسانی است، فاصله می‌گیرد. سرانجام در پی پرداختن به آن‌چه که نباید، آنی می‌گردد که توان بازشناسی خود را ندارند.
ذهن چیست؟
ذهن را می‌توان توانایی استدلال هوش بر اساس دریافت، پردازش و ذخیرۀ اطلاعاتی هر فرد تعریف کرد که بر اساس آن فرد می‌تواند مسایل را تجزیه و تحلیل نموده و به عنوان راهکار مناسب در زمان خاص خویش به کار بندد.
روح حاکم بر زمان چیست؟
روح حاکم بر زمان یعنی اندیشه‌های غالب در علم زمان یا حال و هوای روشن‌فکران زمان‌ها به اضافۀ نیروهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی موجود (آلتمن ۱۹۸۷).
آیا این اندیشه‌های غالب راهگشاست؟ آیا از سوگیری برکنار بوده و دقیقاً همانی می‌باشد که نیازهای جوامع انسانی را به بهترین شکل برآورده سازد؟ بصیرت و آگاهی در امر لازم در دریافت مناسب روح حاکم می‌باشد؛ زیرا عدم آگاهی و کوشش در راه کسب آن سبب کژفهمی و عناد با آن می‌گردد.
افراد بر اساس توانایی ذهن خویش، روح حاکم بر زمان را درمی‌یابند و بر اساس فرهنگ، وضعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خویش بدان معنا می‌بخشند. بیهوده نیست که ما در هر نقطه از کرۀ خاکی‌مان یک نوع زنده‌گی خاص و عملکرد مربوط را می‌بینیم، روح حاکم بر زمان به‌شدت فرهنگ‌ها را تحت تاثیر قرار داده و به آن‌ها جهت می‌بخشد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.